تاریخچه شرکت توشیبا

در سال 1875 میلادی ( 1254 شمسی ) اولین کارخانجات تجهیزات تلگراف در ژاپن با نام محلی تاناکا سیزو شو ( Tanaka Seizo - Sho ) و به معنی کارخانه مهندسی تاناکا به کار افتاد . موسس آن ( Hisashige Tanaka (  1799 - 1881 به خاطر اختراعاتش که شامل عروسکهای مکانیکی و یک ساعت که به وسیله رزونانس (تشدید ) عمل می کرد بسیار معروف بود  . تحت عنوان شیبورا سیزاکو  شو ( Shibaura Seisaku - Sho ) شرکت او به یکی از بزرگترین تولید کنندگان تجهیزات و دستگاههای سنگین الکتریکی ( نه الکترونیکی ) تبدیل شد در سال 1890 میلادی ( 1269شمسی ) هاکونتسو اولین کمپانی بزرگ ژاپن در زمینه تولید لامپهای چراغ برق  تاسیس گردید گام بعدی در راه توسعه این شرکت و تنوع محصولات اضافه شدن کالاهای مصرفی به محصولات آن بود . در 1899 میلادی ( 1278 شمسی ) نام شرکت به Tokio Denki یا همان Tokio Electric Co  تغییر پیدا کرد.

در سال 1939 این دو کمپانی تقریبا معروف استراتژیکهای خود را نزدیک یافته و رهبران آنها تصمیم به ادغام گرفتند .بدین ترتیب  آنها به یک کارخانجات مجتمع تجهیزات الکتریکی بدل شدند با نام محلی Tokio Shibaura Denki co یا همان توکیو شیبورا الکتریک .این شرکت بزرگ به زودی تحت عنوان Toshiba مشهور شد و "توشیبا" در سال 1978 نام رسمی این شرکت شد .برای آگاهی از تحولات صنعتی توشیبا روی جدول تحولات شرکت توشیبا  کلیک کنید .

تاریخچه شرکت نوکیا

بیش از3/1 گوشیهای همراه سراسر جهان را نوکیا تولید می کند تقریباً 60هزار نفر از کارمندان نوکیا در 120 کشور و 5 قاره پراکنده شده اند . ما در بررسی رقیبان امروزی نوکیا انضباط محسوسی می بینیم ، تمامی آنها با یک برنامه توسعه منظم شروع به تولید گوشی همراه میکنند اما نوکیا متفاوت با سایر شرکتها است و این طرح کاری را رد می کند .
این شرکت بیش از 100 سال کاغذ و چکمه های پلاستیکی تولید میکرده است و تنها از حدود 10سال قبل به سوی فن و تکنیک تلفن سوق داده شده است. حدود یک دهه پیش این احتمال می رفت که نوکیا از راس تجارت جهانی کنار برود این مطلب در تجارت تلفن مساله جدیدی بود و اریکسون (Ericsson) قصد تصاحب آنرا داشت اما نوکیا کنار نرفت و هم اکنون موقعیت آن حتی از اریکسون هم بهتر می باشد .

کاغذ به عنوان یک شروع
نوکیا در سال 1864 در فنلاند در حوالی رودخانه نوکیا بنا شد جنگلها ، رودخانه ها و دریاچه های فراوانی وجود داشت ، این مساله افتخار ملی فنلاند محسوب می شود . بنا براین تحت چنین شرایطی صنعت کاغذ روی کار آمد . فردریک آدستوم(Fredrik Idestam) مهندس فنلاندی یکی از تاجران این صنعت شد . متاسفانه او تجربه کافی در این زمینه تجاری را نداشت . بنابراین این تکنولوژی را از آلمانی ها فرا گرفت . او از یک کارخانه تولید کاغذ در آلمان دیدن کرد . مالک ان کارخانه این صنعت را برای مدت چند سالی توسعه و آنرا به عنوان یک راز بزرگ پنهان کرده بود . اما آدستوم کارگران را متقاعد به نشان دادن کارخانه کرد . آنها یک نمایشگاه واقعی را به مهندس فنلاندی ارائه کردند . زمانی که صاحب کارخانه این مساله را مشاهده کرد عاجز شد و مهمانش را بیرون کرد اما این مساله اهمیت نداشت زیرا آدستوم آنچه را که می خواست دیده بود .
زمانیکه آدستوم به فنلاند برگشت کارخانه تولید کاغذ خودش را بنا کرد . بعد از گذشت چند سال در سال 1867 او اختراعش یعنی خمیر چوب را در نمایشگاه چوب پاریس عرضه کرد ویک
مدال برنز جایزه گرفت . بعد از این مساله همه نوکیا را می شناختند . بنابراین آدستوم به تمامی محصولات برچسب نوکیا زد . وزمانی که بعد از چند سال این شرکت شروع به ارائه محصولات جدیدی کرد آدستوم هنوز همین برچسب را روی همه محصولات می زد . بازاریان امروزی این ابتکار آدستوم را نیز به نظامنامه افزودند .
اما تمام عملکردهای آدستوم خیلی هم ابتکاری نبودند . زمانی که دامادش گستاف فوگلهوم (Gustaf Fogelholm) ( اودر سال 1895رئیس شرکت نوکیا شد ) تصمیم به راه اندازی شرکت تولید نیرو گرفت فردریک تنها مخالفش بود اما گستاف در برابر پدر زنش پیروز شد و اولین کارخانه تولید نیرو را در سال 1903 و دومین کارخانه اش را در سال 1913 بنا کرد .

کارخانه پلاستیک سازی :
تولیدات کارخانه پلاستیک سازی فنلاندی (FRW) سرآمد محصولات پلاستیکی فنلاند بودند روزی رییسان این کارخانه به خارج ازهلسینکی (Helsinki) رفتند . انها قصد داشتند کارخانه جدیدی در کنار همان رودخانه نوکیا نزدیک کارخانه نوکیا بسازاند.
در اغاز قرن 20 نوکیا به دنبال سهام دارانی میگشت . همسایه نوکیا ، FRW بزرگترین سهام دار آن شد . در طی جنگ جهانی تجارت کاغذ نوکیا افت زیادی کرد اما صنعت لاستیک سازی FRW پیشرفت زیادی داشت . تعدادی کاتالوگ قدیمی در دست می باشد ، این شرکت 250 مدل چکمه های پلاستیکی را به بازار عرضه کرده بود . امروزه کارخانه های بزرگ قادر به ارائه چنین اقسام مختلفی از یک نوع محصول نمی باشند . بنابر این شریک نوکیا اقتدار بیشتری کسب نمود و سهام های آنرا بدست آورد . نوکیا تنها قسمتی از یک شرکت بزرگ شد . در سال 1922 کارخانه کابل سازی فنلاندی به آنها ملحق شد . این مساله جالب است اما کاغذ و پلاستیک و کابل برق با همان برچسب نوکیا فروخته می شدند .
اما رئیسان هر سه شرکت مخالف یکی شدن شرکتها بودند . این پیوند فقط در سال 1967 ایجاد شد . یک پیمان ( گروه نوکیا ) در یک صنعت ، کاغذ پلاستیک و کابل . آخرین مورد و مهمترین بخش صنعت علم الکترونیک صنعتی بود .

جرقه های الکتریکی :
نوکیا با روسیه ارتباط کاملاٌ محسوسی داشت . بعد از جنگ جهانی دوم متحد آلمان یعنی فنلاند مجبور به پرداخت غرامت به اتحادیه جماهیر شوروی تا سال 1952 شد . این غرامتها شامل کابل های برقی بود که به وسیله کارخانه کابل سازی فنلاندی تولید می شدند . این شرکت مجبور بود دو برابر کابلی را که قادر به تولیدش بود را فراهم کند . تنها دلیل انجام این کار حس وظیفه و وطن پرستی این شرکت بود . بعداز پرداخت تمامی غرامتها، اتحادیه جماهیر شوروی اصلی ترین شریک گروه نوکیا شد . در میان دهه 60 نوکیا حدود 20% تولیداتش را به شوروی صادر می کرد . علی رغم نظرات مثبت در مورد شریک نوکیا جورن وسترلند ( Bjorn Westerland) رئیس جمهور تمام مدت حس بدی داشت او بیان می کرد : اگر روزی کرملین ( Kremlin) بگوید نه ما کل صنعتمان را از دست خواهیم داد . اما کسی مایل نبود این آینده نگری بدبینانه را بشنود .
در سال 1977 کاری کایرامو (Kari Kairamo) رئیس شرکت نوکیا شد . کایرامو در همکاریش با آمریکا تجربه زیادی کسب کرده بود و بر خلاف پیشینیانش به اتحادیه شوروی تکیه نکرد او کاملاً غربی بود . او مایل بود مسائل را در طی جلسات غیر رسمی به صورت کاملاً اتفاقی اداره کند و ارتباطات شخصی برایش بسیار حائز اهمیت بودند . اودر مقایسه با پیشینیانش در میان جمع مهربانتر بود .در طی دوره او بر روی تولید نیرو والکترونیک تاکید بیشتری می شد .
الکترونیک مصرفی اصلی ترین حرفه شرکت نوکیا در سال 1987 بود کایرامو تلاش زیادی برای بین المللی کردن شرکت نمود و توجه اش به سمت اروپا متمرکز شد . نوکیا در دوره ریاست کایرامو چند محصول بزرگ ( تلویزیون و کامپیوتر ) تولید کرد که به هر حال در زمان تولید احتمال خطر کردن هم وجود داشت .
در سال 1986 کایرامو با ارائه دفترچه های جدید راهنمای داخلی که خودش مسئول آن بود در سرپرستی این صنف تغییری ایجاد کرد . او مدیری دلسوز و خوش برخورد بود که به ارتباط برقرار کردن با دیگران علاقه داشت . به هر حال از اقتدار زیاد او در سال 1988 یعنی زمانیکه نوکیا به علت عدم تولید و موارد کاری مختلف به سمت رکود مالی می رفت کاسته شد .

مدیر کنونی نوکیا :
در سال 1986 کایرامو جورما اولیلا (Jorma Ollila) را به عنوان مدیر اجرایی جدید نوکیا منصوب نمود . اولیلا در سالهای 1986 تا 1989 سمت معاونت رئیس را به عهده داشت . بعد از این دوره او به عنوان مدیر بخش گوشی همراه مشغول به کار شد . او در سال 1992 مدیر اجرایی نوکیا شد .
در سال 1981 نوکیا با مدیریت کایرامو استاندارد NMT گوشی همراه را ارائه کرد که در روسیه و اروپای شمالی بسیار مورد توجه واقع شد . در سال 1987 نوکیا تولید اولین گوشی NMT (Mobira City man) را آغاز نمود .
گام بعدی راه اندازی شبکه GSM بود . در سال 1989 نوکیا اولین شبکه GSM را به شرکت فنلاندی رادیو لینجا (Radio Linja) فرستاد . رئیس جمهور فنلاند در سال 1991 اولین تماس GSM را برقرار کرد . نوکیا در سال 1992نسلهای قبل تمامی گوشیهای GSM جدید خودش را چنین معرفی نمود : نوکیا 1011
بنابراین تجارت اصلی نوکیا تولید گوشیهای همراه شد و همانطور که قبلاً ذکر نمودیم جرما اولیلا به عنوان مدیر اجرایی آن منصوب شد .
نیازی به توضیح زیادی در مورد گوشیهای نوکیا نمی باشد این گوشیها محبوب ترین گوشیها در تمام دنیا می باشند . نوکیا تنها در ایالت متحده بعد از موتورولا (Motorola) دومین جایگاه را به خود اختصاص داد . اما این مساله اهمیت چندانی ندارد زیرا نوکیا امروزه 38% از بازار جهانی گوشی تلفن همراه را در اختیار دارد .
تولیدات نوکیا تنها به گوشیهای همراه ختم نمی شوند : اکثر محصولاتش به همراه یکسری وسایل اضافی می با شند . نوکیا اولین شرکتی بود که چنین قطعات طراحی شده را به عنوان قابهای قابل تعویض ارائه می کرد تولید کنندگان دیگر بعد از نوکیا اقدام به این کار کردند . همچنین این شرکت دارای نوع آوری ها ی دیگری نیز می باشد برای مثال آخرین نوع آوری آن 5140 اولین گوشی GSM با قابلیت صحبت کردن تنها با یک حرکت است .
بنابراین حقیقتاً نوکیا در راس ارتباطات تلفنی قرار داشت و حضور آن در بازار همچنان پررنگتر می شد . نمیتوان چنین پیشن بینی کرد که این موقعیت در آینده ثابت بماند اما هم اکنون چنین به نظر می رسد که نوکیا توانایی جذب درصد بیشتری از بازار را دارد . اما متاسفانه هیچکس نمی داند که چنین خواهد شد یا نه

تاریخچه مایکروسافت غول دنیای نرم افزار

امپراطور نرم افزار جهان ;
روز 28 اکتبر سال 1955 در حالی که تنها چند دقیقه از ساعت 9 صبح گذشته بود، نوزادی در شهر "سیاتل / از شهرهای شمال غربی" آمریکا چشم به جهان گشود. کسی که بعدها نامش در راس نخبگان تاریخ کامپیوتر قرار گرفت.
پدر و مادرش او را "ویلیام بیل هنری گیتس سوم" نام نهادند، ولی به اختصار بیل صدایش می‌زدند.
خانواده بیل سابقه درخشانی در زمینه تجارت، سیاست و خدمات اجتماعی داشتند. جدش شهردار، پدر بزرگش نایب رئیس بانک ملی (National Bank) و پدرش ویلیام بیل هنری گیتس دوم، وکیلی مشهور بود. همچنین مادرش مری گیتس، زنی هوشمند و توانا و دارای شخصیتی استوار و بارز بود که در زمینه اقتصاد و خدمات اجتماعی شهرت زیادی کسب کرده بود.

بیل گیتس در دوران کودکی هوش و استعداد ویژه‌ای از خود نشان داد. وی به ویژه در علوم و ریاضی قدرت فکری درخشانی داشت. با توجه به این امر، والدینش او را به مدرسه‌ای خصوصی که از لحاظ فضای آکادمیک، زبانزد بود فرستادند. این مدرسه "لیک ساید" نام داشت و همانجا بود که بیل گیتس با کامپیوتر آشنا شد و متوجه علاقه و استعداد خود در زمینه برنامه نویسی شد.
بهار سال 1968 بود که مسئولان مدرسه "لیک ساید" تصمیم به آشنا کردن دانش‌آموزان با دنیای کامپیوتر گرفتند. اما مشکلی که سر راه این مدرسه خصوصی بود، بزرگ و گران قیمت بودن کامپیوترهای آن زمان بود.
بنابراین مدیر مدرسه تصمیم گرفت بخشی از زمان کاری یک کامپیوتر DEC PDP_10 متعلق به شرکت "جنرال الکتریک" را با بستن قراردادی به ارزش چند هزار دلار، و به مدت دو سال، اجاره کند. اما مسئولان مدرسه در برگزاری این کلاس در یک مورد دچار اشتباه شده بودند، و آن میزان علاقه دانش‌آموزان به کامپیوتر بود.
بیل گیتس که در آن زمان 13 سال داشت و دوست و همکلاسی مشهورش "پل آلن" (همان کسی که در کنار بیل گیتس، مایکروسافت را تاسیس و تبدیل به یک امپراطوری نمودند) و چند تن از دانش‌آموزان مدرسه (که تعدادی از آنها بعدها نخستین برنامه نویسان مایکروسافت لقب گرفتند)، به زودی شیفته کامپیوتر شدند. آنها شب و روز وقت خود را در اتاق کامپیوتر، به یادگیری مفاهیم کامپیوتری می‌پرداختند. این وضعیت حاد، بغرنج و غیرقابل پیش‌بینی، باعث شد گیتس و دیگر همکلاسی‌هایش برای مدرسه مشکل ساز شوند، به طوری که تکالیف مدرسه را دیر انجام می‌دادند و به موقع سرکلاس حاضر نمی‌شدند، تا هر چه بیشتر وقت خود را در اتاق کامپیوتر بگذرانند. در واقع، به این صورت، کل زمان و اعتبار اجاره شده را در کمتر از چند هفته تمام کردند.
در پاییز همان سال (1968)، یک مرکز کامپیوتری در سیاتل برای مصارف تجاری تاسیس شد که زمان کار با کامپیوترها را با قیمتی مناسب ارائه می‌داد. فرزند یکی از برنامه نویسان این مرکز در مدرسه "لیک ساید" درس می‌خواند. بنابراین با تـــوجه به شــــــــور و شــــوق مهارناپذیر بیل و پل و چند تن دیگر از دانش‌آموزان، مدرسه اقدام به بستن قرارداد با این مرکز، برای استفاده دانش‌آموزان کرد.
باز هم بیل و دوستانش شب و روز خود را صرف کار با کامپیوترهای جدیدتر در این مرکز نمودند. اما این گروه دست به کارهای خرابکارانه هم زدند!
هکرهای کوچک مدرسه لیک ساید، سیستم امنیتی کامپیوترها را بارها از کار انداختند و موجب Crash کردن چند باره سیستم‌ها شدند. آنها حتی فایل‌های حاوی میزان استفاده کاربران را تغییر دادند تا مدت زمان بیشتری از کامپیوترها استفاده کنند.

 اما سرانجام هکرها شناسایی شده و گیر افتادند و شرکت از دسترسی آنها به کامپیوترها، به مدت چند هفته ممانعت کرد. اواخر همان سال بیل و آلن و دو هکر دیگر، از مدرسه لیک ساید، گروه برنامه نویسان لیک ساید را تشکیل دادند. آنها قصد داشتند مهارتهای کامپیوتری خود را عملاً به کار بگیرند و اولین امکان کار برای آنها، در محلی فراهم شد که حتی به فکرشان هم نمی‌رسید.
همان شرکتی که آنها را بیرون کرده بود (شرکت مرکز کامپیوتر)، هکرهای جوان را برای رفع ضعف‌های امنیتی و Crashهای متعدد سیستم‌های‌شان که شرکت را عذاب می‌داد، استخدام کرد. هکرهای جوان، وظیفه یافتن باگهای سیستم را بر عهده گرفتند و در عوض شرکت این فرصت را در اختیار آنان قرار داد تا به صورت نامحدود از کامپیوترها استفاده کنند.
بیل و دوستانش که به هیچ وجه نمی‌خواستند این فرصت را از دست دهند، شروع به کار کردند. روزها و شبها در میان کامپیوترها می‌لولیدند و می‌آموختند. شدت کار به حدی رسید که این دو نوجوان حتی برای خود کارمند و دستیار هم گرفتند. شاید همین جا بود که بیل گیتس و پل آلن، ایده ایجاد شرکتی را که بعدها مایکروسافت نام گرفت، در ذهن خود پروراندند. در حقیقت مدت زیادی از کار بیل و دوستانش در شرکت مرکزی نگذشته بود، که شرکت در اواخر سال 1969 با مسکلات مالی مواجه شد و در سال 1970 کلاً از گردونه بازار خارج شد.
گروه برنامه نویسان تشنه کامپیوتر لیک ساید نیز به ناچار باید راه حل دیگری را برای استفاده از کامپیوتر می‌یافتند. از قضا پدر پل آلن در کمپ دانشجویی دانشگاه واشنگتن مشغول به کار بود. بدین طریق گروه از این طریق توانست به کامپیوترهای این مرکز دسترسی داشته باشد، اما کماکان گروه به دنبال فرصت‌های جدید و جدی‌تر کاری بود. فرصت بعدی در شرکت علوم و اطلاعات Information Sciences فراهم شد. این شرکت برای نوشتن برنامه پرداخت‌های خود، گروه را به خدمت گرفت و باز هم به جای پول، زمانی را برای استفاده از کامپیوتر در اختیار آنها قرار داد. البته قرار بر این شد که چنانچه برنامه‌های آنها به فروش می‌رسید، بخشی کوچکی از درآمد فروش، به گروه می‌رسید. برای انعقاد این قرارداد، گروه باید شرکتی قانونی ثبت می‌کرد. گیتس و آلن در همین رابطه و چندی بعد، شرکتی را با نام Traf -O- Data تاسیس کردند. آنها موفق به ساختن کامپیوتر کوچک و تک کاربری‌ای شدند که در سنجش میزان ترافیک کاربرد داشت. این پروژه درآمدی بالغ بر 20 هزار دلار نصیب آنان کرد.
اکنون گیتس سالهای میانی مدرسه لیک ساید را می‌گذارند و در واقع دوره دبیرستان را طی می‌کرد که با پیشنهاد کامپیوتری شدن برنامه‌ریزی درسی مدرسه، توسط مدیریت مدرسه موجه شد و در تابستان همان سال، گیتس و پل آلن را به مدد خواست و آنها برنامه را در تابستان همان سال نوشته و تحویل دادند. گیتس و آلن که همچنان به دنبال فرصت کسب درآمد بودند، این بار شانسی از طرف یک شرکت دفاعی به نام TRW به آنها رو کرد و برای رفع باگهای سیستم شرکت استخدام شدند. آنها گرچه موفق به رفع این مشکل نشدند، اما در همان TRW بود که گیتس به صورت برنامه‌نویس حرفه‌ای درآمد و آلن و گیتس به طور جدی، در مورد تشکیل شرکت نرم‌افزاری‌شان به بحث پرداختند.
در پاییز سال 1973 بود که گیتس وارد دانشگاه هاروارد شد و در رشته حقوق مشغول به تحصیل شد، اما او همچنان علاقه چندانی به این دروس نداشت و به سرعت مرکز کامپیوتر دانشگاه را یافت و در آن غرق شد. شبها تا صبح پای کامپیوتر می‌نشست و به صفحه سیاه و حروف سبز رنگش خیره می‌شد، و روزها در کلاس می‌خوابید.

گیتس و پل آلن همچنان با هم در تماس بودند و اغلب در مورد ایده‌ها و پروژه‌های آینده‌شان به تبادل نظر می‌پرداختند. در پایان اولین سال تحصیلی گیتس در هاروارد بود که پل آلن به محلی نزدیک به دانشگاه نقل مکان کرد تا هر دو بتوانند ایده‌های خلاق خود را به طور جدی دنبال کنند. در تابستان همان سال، دو یار علاقه‌مند به نرم‌افزار (با اینکه پل آلن همچنان اصرار داشت هر چه سریعتر شرکتی را تاسیس کنند، و گیتس هنوز نتقاعد نشده بود)، در شرکت "هانی ول" مشغول به کار شدند.

مایکرو سافت متولد شد:
دسامبر سال 1974 را می‌توان ماه شکل‌گیری صنعت نرم‌افزار نام نهاد. در یکی از روزهای همین ماه بود که پل‌ آلن قدم زنان به سمت خوابگاه بیل گیتس می‌رفت، که بین راه، یک نسخه از یک مجله الکترونیکی نظرش را جلب کرد. روی جلد این مجله، تصویر یک کامپیوتر Altair 8080 با تیتر و عنوان "نخستین کیت میکرو کامپیوتر جهان قابل رقابت با مدلهای تجاری" نقش بسته بود.
آلن یک جلد از آن مجله را خرید و به سوی بیل شتافت. گیتس و آلن دریافتند که این یک فرصت استثنایی است، و بازار فروش کامپیوترهای خانگی روبه شکل‌گیری است و کسی باید برای این کامپیوترها نرم‌افزار بنویسد.
چند روز بعد گیتس با شرکت سازنده کامپیوتر Altair 8080 تماس گرفت و گفت که اخیراً یک روایت (نسخه) از برنامه مترجم BASIC را نوشته است و می‌تواند آن را روی کامپیوتر آن شرکت اجرا کند؛ اما او دروغ گفته بود. آنها حتی یک خط از برنامه را ننوشته بودند. در واقع گیتس و آلن حتی یک بار هم کامپیوتر Altair 8080 را به چشم ندیده بودند، پس چگونه می‌توانستند با چشم بسته و بدون اطلاع از معماری آن، چنین کاری انجام دهند. البته شرکت MITS بدون بررسی دقیق این موضوع پذیرفت که برنامه‌شان را امتحان کند. آنها باید ادعایشان را ثابت می‌کردند. پس دست به کار شدند و در حالی که گیتس شبانه روز مشغول کدنویسی بود (مانند رانندگی با چشم بسته)، آلن نیز در پی راهی می‌گشت که Altair را روی دستگاه PDP _10 شبیه سازی کند. پس از حدود 8 هفته، آلن برنامه را برداشت و به شرکت MITS بُرد. لحظات حساسی بود و اگر حتی یک اشکال کوچک در اجرای برنامه دیده می‌شد، کل آینده این دو ممکن بود به شکل‌گیری رقم بخورد. اما این چنین نشد و برنامه کاملاً درست کار کرد. قرارداد بسته شد و حقوق BASIC به MITS منتقل شد.
گیتس که حالا شکل‌گیری سریع بازار نرم‌افزار را به چشم می‌دید و از آینده‌نگری قابل توجهی نیز برخوردار بود، علیرغم مخالف و هشدارهای والدین و بسیاری از دوستانش، از دانشگاه هاروارد انصراف داد (کاری که در آمریکا از هر 1 میلیون نفر، فقط یک نفر جرات انجام آن را دارد)، و بدین ترتیب مایکروسافت متولد شد. 

بررسی شرکت DELL...

اطلاعات بررسی شرکت Dell امروزه شرکت های کوچک و بزرگ با حرکات سراسیمه و شتابان بسرعت بسمت استفاده از محیط جدید ( اینترنت ) برای ارائه کالا و یا خدمات می باشند. علت این همه تعجیل و بنوعی شیدائی در چیست ؟ شرکت Dellیکی از موفقترین شرکت های موجود در زمینه تجارت الکترونیکی است . بدین منظور شایسته است در این بخش به بررسی وضعیت شرکت فوق در زمینه تجارت الکترونیکی پرداخته و از این رهگذر از تجارب موجود استفاده کرد. یکی از صدها شرکتی است که کامپیوترهای شخصی تولیدی خود را در اختیار مشتریان حقیقی و یا حقوقی قرار می دهد. فعالیت اقتصادی با درج آگهی در پشت جلد مجلات کامپیوتری و فروش کامپیوتر از طریق تلفن ، آغاز گردید. امروزه حضور شرکت در عرصه تجارت الکترونیکی بسرعت متداول و عمومی شده است .شرکت فوق ، قادر به ارائه کالاهای بیشماری از طریق وب شده است . بر اساس آمارهای موجود ، فروش روزانه Dell ، چهارده میلیون دلار بوده و تقریبا" 25 درصد فروش این شرکت از طریق وب انجام می گیرد. شرکت قبل از استفاده از تجارت الکترونیکی ، اکثر سفارشات خود را از طریق تلفن اخذ و با استفاده از پست آنها را برای خریداران خود ، ارسال می کرد. با توجه به فروش 25 درصدی شرکت فوق از طریق وب می توان به جایگاه و اهمیت موضوع تجارت الکترونیکی بیش از گذشته واقف گردید.
در این راستا می توان به موارد زیر اشاره کرد:
* در صورتیکه شرکت توانسته باشد، میزان فروش از طریق تلفن را 25 درصد کاهش و 25 درصد به میزان فروش خود از طریق وب بیفزاید ، دلیل روشن و قاطعی برای وجود مزایای تجارت الکترونیکی وجود ندارد؟ صرفا" کامپیوتر عرضه می نماید. در صورتیکه مدیریت فروش از طریق وب هزینه های کمتری را به یک سازمان تحمیل نماید و یا افرادیکه از طریق وب کالای خود را خریداری می نمایند ، اقدام به خرید تجهیزات کمکی دیگری نمایند و یا اگر هزینه های عملیات فروش از طریق وب بمراتب کمترشده و یا اگر ارائه کالا بر روی وب باعث افزایش خریداران و حجم عملیات فروش گردد ، استفاده از تجارت الکترونیکی برای شرکت Dell مقرون بصرفه و توام با افزایش بهره وری بوده است .
* در صورتیکه شرکت Dell ، در فرآیند فروش کالا از طریق وب ، فروش سنتی و مبتنی بر تلفن خود را از دست ندهد ، چه اتفاقی می افتد؟این موضوع می تواند صحت داشته باشد ، این موضوع به تمایل عده ای برای خرید کالا از طریق وب بستگی خواهد داشت . گرایش بسمت خرید از طریق اینترنت بصورت یک نیاز مطرح شده است و از این بابت نگرانی چندانی وجود نخواهد داشت .
* در رابطه با فروش عقیده ای وجود دارد که : زمانیکه یک مشتری کار خود را با یک فروشنده آغاز می نماید ، نگهداری آن مشتری برای فروشنده بمراتب راحت تر از جذب مشتریان جدید است . بنابراین در صورتیکه تصمیم به ایجاد یک وب سایت زودتر اتحاذ گردد ، نسبت به سایر فروشندگان که بعدا" تصمیم فوق را اتخاذ خواهند کرد ،پیشقدم خواهید بود. شرکت سایت خود را خیلی زود طراحی و پیاده سازی نموده و از این طریق از سایر رقبای خود پیشی گرفته است . عوامل سه گانه فوق ، دلایل عمده بسمت استفاده از تجارت الکترونیکی است .
گیرائی تجارت الکترونیکی دلایل زیر علل گیرائی و جاذبه فراوان تجارت الکترونیکی است :
* کاهش هزینه ها . در صورتیکه سایت تجارت الکترونیکی بخوبی پیاده سازی گردد ، هزینه های مربوط به ثبت سفارش قبل از ارائه کالا و هزینه های خدمات پس از فروش بعد از ارائه کالا کاهش می یابد.
* خرید بیشتر در هر تراکنش . سایت آمازون ویژگی را ارائه می دهد که در فروشگاههای معمولی نظیر آن وجود ندارد. زمانیکه مشخصات یک کتاب را مطالعه می نمائید ، می توان بخشی با نام " افرادیکه کتاب فوق را سفارش داده اند ، چه چیزهای دیگری را خریداری نموده اند " ، را نیز مشاهده نمود. بدین ترتیب امکان مشاهده سایر کتب مرتبط که سایرین خرید نموده اند ، فراهم می گردد.بنابراین امکان خرید کتب بیشتر توسط مراجعه کنندگان به سایت نسبت به یک کتابفروشی معمولی بوجود خواهد آمد.
* در صورتیکه وب سایت بگونه ای طراحی شده باشد که با سایر مراحل مربوط به تجارت الکترونیکی درگیر شده باشد ، امکان اخذ اطلاعات بیشتری در رابطه با وضعیت کالای خریداری شده برای مشتریان وجود خواهد داشت . مثلا" در صورتیکه شرکت وضعیت هر کامپیوتر را از مرحله تولید تا عرضه ، ثبت نماید ، مشتریان در هر لحظه قادر به مشاهده آخرین وضعیت سفارش خود خواهند بود.

معایب و مزایای مجازی شدن

معایب مجازی شدن


  • از آنجایی که نحوه مرزبندی بین زندگی در منزل نامعلوم می‌گردد امکان افزایش استرس وجود دارد.
  • کارکنان از نظر اجتماعی منزوی می‌شوند و محرک تماس شخصی و رودرو را از دست می‌دهند.
  • اگر رابطه استخدامی، طراحی مجدد نشود تعهد کارکنان دانشمند و با ارزش نسبت به سازمان کم خواهد شد و آنها مهارتهای خود را به بالاترین قیمت خواهند فروخت، در نتیجه ریزش بالای کارکنان آثار سوء بر موفقیت موسسه خواهد داشت.

مزایای مجازی شدن


  • اینکه فاصله، مانع انجام کار موسسات، همکاری‌ها و کنفرانس‌ها نگردد.
  • به حداقل رساندن آمار بلایای فیزیکی از قبیل آتش‌سوزی‌ها، انفجار بمب‌ها و زلزله‌ها یا سایر حوادث مخرب مانند اعتصابها زیرا دیگر فعالیت ها در یک محوطه یا سازمان متمرکز نیستند.
  • تأکید روزافزون بر جنبه انسانی کار زیرا با تاکید بر مهارتهای انسانی و فکری در محیط کاز غیر متمرکز کارهای فیزیکی و خدماتی به حداقل می رسد .
  • بهبود شاخص بهره ‌وری در مقیاس فردی ، سازمانی و اجتماعی
  • کاهش هزینه‌های فضاهای اداری، زیرا انواع متنوعی از کارگران منعطف معرفی می‌شود.
  • مزایای زیست محیطی، زیرا افراد کمتری در حال تردد به محل کار هستند.
  • کیفیت و تسهیلات بیشتر برای مشتری: امکان دریافت خدمات در هر زمان

ساختار و فعالیتهای سازمانهای مجازی استراتژی منبع‌یابی بیرونی

استراتژی منبع‌یابی بیرونی


عامل مهمی که به هنگام منبع‌یابی بیرونی باید در نظر گرفت حالت مطلوب وابستگی متقابل سازمانی است. وقتی که یک سازمان مجازی با چندین تامین کننده شکل می‌گیرد نمی‌تواند به دست اندرکاران خود به عنوان تامین کننده نگاه کند. در عوض سازمان باید آنها را به عنوان شرکای خود در یک سازمان مجازی تلقی نماید که به سمت واحدی در حرکت هستند.


ادامه مطلب ...

سازمانهای مجازی ایستا و پویا

سازمانهای مجازی ایستا


در این حالت از نظر مشتریان، آنها فقط با یک سازمان معامله می‌کنند. درصورتی که در واقع داد و ستد با شبکه‌ای از سازمانها صورت می‌گیرد و در این وضعیت سازمان‌های مجازی پایدار مطرح می‌باشد که همکاری بین قسمت‌های ثابت را برعهده می‌گیرند. این نوع سازمانها به سازمانهای مجازی دائمی نیز معروف می‌باشند. دراین گونه سازمانها، معمولا یک سازمان بصورت هسته مرکزی وجود دارد که قوانین لازم را به منظور همکاری میان قسمت‌های دیگر تنظیم و مشخص می‌نماید. یک نمونه از این سازمانها شامل شبکه‌هایی می‌باشد که
Amazon.com (cache) اداره می کند.
Amazon.com (cache) در شبکه اینترنت 20 درصد کتابهایش را به خارج از آمریکا می‌فروشد و در هر کجای دنیا که باشیم تنها با یک فشار دکمه ماوس می‌توانیم کتاب مورد نظر را انتخاب کرده و بخریم.

سازمانهای مجازی پویا


مفهوم دیگر کلمه virtual به معنای بالقوه موجود است که در واقع در این مفهوم شبکه‌ای پویا وجود دارد که اجزاء آن براساس کار و هدف مشتری در کنار هم قرار می‌گیرند و در هرلحظه مشتری می‌تواند به منظور سفارش به آنها دسترسی یابد. در این حالت یک رابطه موقتی با یک رهبری گسترده وجود دارد. اینگونه سازمانها به سازمانهایی مجازی و پویا معروف می‌باشند. جدول زیر مشخصات دو نوع سازمان مجازی مطرح شده را نشان می‌دهد.

مشخصات
سازمانهای مجازی ایستا
سازمانهای مجازی پویا
استمرار همکاری دائمی و دارای ثبات موقتی
مرزهای سازمانی به وضوح تعریف می‌شود نامعلوم و مبهم / سیال و متغیر
استفاده از تکنولوژی اطلاعات وارتباطات ICT مورد استفاده می‌باشد مورد استفاده می‌باشد
همکاران اصلی مشخص ‌می‌باشند نامشخص است

سازمان مجازی

سرعت شاید مهمترین ثروت در هزاره سوم و عصر جدید موسوم به عصر اطلاعات باشد. برای کاستن زمان پاسخگویی و بهبود انعطاف‌پذیری، باید شکل کاملا جدیدی از سازمانها بوجود آیند. سازمانهای مجازی که امروزه با سرعت بالایی در حال شکل‌گیری هستند می‌توانند پاسخی به این نیازهای جدید باشند.

تحول الکترونیکی به طرق مختلف تجارت را تغییر داده است . ساختارهای سازمانی سنتی ، دیگر نمی‌توانند با این تحولات سازگار باشند. سرعت روز افزون جهانی سازی و تغییرات شدید ، نیازمندی به یک ساختار تجاری که بتواند این شرایط را به بهترین وجه بکار گیرد، حیاتی ساخته است. عدم توجه بسیاری از شرکتها به این شرایط جدید باعث ورشکستگی آنها شده است. بازار جدید نیازمند سازگاری مداوم و واکنشهای فوری است. سرعت هم‌اکنون یک شاخص رقابتی است و در نتیجه مدل قدیمی و کلاسیک تجارت رنگ خواهد باخت.

امتیازات رقابتی گذشته دیگر دوام ندارد، استراتژیهای مبتنی بر هزینه به سختی باقی مانده و دوام می‌آورند. سازمانها و شرکتهایی که در یک سازمان حجم وسیعی از فعالیتها را انجام می‌دادند، جای خود را به شرکتهای کوچکی داده‌اند که برای جلب رضایت مشتریانشان روی فعالیت‌ خاصی متمرکز شده‌اند.

در بازار و عصر جدید سازمانهایی که از دانش، افراد متخصص و فناوریهای روز به خوبی استفاده نمایند موفق‌تر هستند. کوچک شدن، مهندسی مجدد و تمرکز، برخی از رویکردهایی هستند که شرکتها برای شناسایی فعالیتهای بدون ارزش افزوده روی آنها حساب می‌کنند. فعالیتهای اقتصادی شبکه‌ای و تبادل اطلاعات اقتصادی فواید زیادی را برای استراتژی منبع یابی بیرونی به ارمغان آورده است.

طبق تعریف سازمانهایی که دارای سرمایه‌های غیر ملموس مشخص بوده و از مرزهای سنتی فراتر رفته‌اند، سازمانهای مجازی نام دارند. چنین سازمانهایی در تجارت خود از شرکای خارجی استفاده می‌کنند، که به آنها دست اندرکاران سازمان مجازی می‌گویند.

در حقیقت یک سازمان مجازی یک سازمان مبتنی بر شبکه است. برای اینکه یک سازمان خود را از ساختار موجود خارج ساخته و به حالت مجازی درآید نیازمند تغییرات سازمانی و تجدید ساختار در فرآیندها و عملکردهای سازمانی است که این امر با توجه به مقاومت طبیعی افراد در مقابل تغییر بسیار مشکل خواهد بود.

با تعریف کامل‌تری می‌توان بیان کرد که سازمان مجازی یک نوع خاصی از سازمان شبکه‌ای است که با استفاده از آخرین فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی مانند اینترنت واینترانت مراودت و همکاری با اشخاص و سازمانهای دیگر را خارج از فضا، زمان و مرزهای سازمانی امکان پذیر می‌سازد.

ویژگیهای سازمانهای مجازی


  • مبتنی بر اطلاعات است.
  • غیرمتمرکز است ولی از نظر فناوری شدیدا متمرکز عمل می‌کند.
  • تمرکز فعالیتهای سازمان مجازی حول شایستگی‌های منحصر به فرد آن می‌باشد.
  • انعطاف‌پذیر، چابک و سریعا قابل انطباق است.
  • سرمایه‌گذاری‌های آن بهینه بوده و هزینه‌های سربار در آن حذف می‌شود.
  • خلاق، پویا، سازگار و همراه با ساختاری مجازی مبتنی بر کار گروهی است.

اهداف عمده سازمانهای مجازی


  • بهره‌برداری به موقع از انواع منابع موجود در بازار به منظور ارتقاء کیفیت و افزایش ارزش محصول
  • به کارگماردن نیروی کار متخصص از هر قشر،‌ طبقه، تخصص و ملیت
  • ایجاد نظارت درونی و خود جوش که تنها از محیطی بدون ابهام، قدرتمند و دارای اصول اجرایی مشترک و اعتماد قلبی و واقعی بر می‌آید.