مروری بر انواع سیستمهای اطلاعات مدیریت

تعریف سیستم اطلاعات:

سیستمی که برای کاربران سازمان داده یا اطلاعات فراهم میکند که اگر در این سیستم از کامپیوتر استفاده شود به ان سیستم اطلاعات مکانیزه می گویند.


سیر تکامل سیستمهای اطلاعات:


1-پردازش داده( دوره 1950)


2-سیستم اطلاعات مدیریت(1960-مسایل ساختار یافته)


3-سیستم حمایت از تصمیم(1970-مسایل نیمه ساختار یافته)


4-سیستم خبره(1980-مسایل ساختار نیافته)


5-سیستم اطلاعات مدیریت عالی(1980-مسایل ساختار نیافته)


6- سیستم تصمیم گروهی(1990)


7-شبکه عصبی مصنوعی(1990)


سیستم پردازش داده(DP):

سیستمی کامپیوتری که داده های خام را گرفته و بر اساس نیاز سازمان انها را پردازش می کند که این پردازش معمولا در مورد عملیات عادی سازمان است.مانند سیستم مکانیزه حساب پس انداز.


جزایر اتوماسیون:

اگر در یک سازمان هر بخش برای خود DP جداگانه ای ایجاد نماید بدلیل عدم سازگاری و نداشتن دیدگاه نظام مند وسیستمی مسایلی از قبیل افزونگی داده ها ، وابستگی برنامه وداده ، عدم انعطاف پذیری ،امنیت پایین ، نبود اشتراک داده ها وقابلیت دسترسی داده ها بوجود میاید که اگر بخواهیم اطلاعات چند DP را با هم ترکیب و گزارش مشترکی از انها بگیریم کار دشواری است که به این حالت جزایر اتوماسیون می گویند.


برای رفع مشکل بالا می توان از پایگاه داده یکپارچه(به حداقل رساندن افزونگی داده هاومرکزیت بخشیدن به انها) استفاده کرد.



سیستم اطلاعات مدیریت : (MIS)


سیستمی منسجم برای تهیه اطلاعات به منظور حمایت از برنامه ریزی ، کنترل وعملکرد سازمان است که از طربق ارائه گزارشهای خاص مدیریتی وظایف مدیریت میانی را پوشش میدهد.


تصمیم گیری مدیریتی وسیستمهای اطلاعاتی:

مدیر نخستین وبزرگترین تصمیم گیرنده در سازمان است که در تمام فعالیتهای وی فرایند تصمیم گیری وجود دارد با توجه به تغییرات سریع وپیچیدگی محیطی که مدیران دران به فعالیت مشغولند استفاده از سیستم های اطلاعاتی مناسب برای مدیران امری حیاتی است.این تغییرات میتوانند بر تصمیم گیری یک مدیر به اشکال گوناگون تاثیر بگذارند:


1-توسعه فناوری وسیستم های ارتباطی باعث بوجود امدن تعداد راهکارهای بیشتر می شود.


2-پیچیدگی وحجم عملیات اتوماسیون و... باعث بوجود امدن خطا در جندین بخش سازمان شده که هزینه زیادی ناشی از خطای بوجود امده به سازمان تحمیل می شود.


3-امکان دارد دسترسی به اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری مشکل باشد در حالیکه باید به سرعت تصمیم ها گرفته شوند.


4-افزایش بازارهای جهانی ، مصرف کنندگی ، مداخله دولت وکاهش ثبات سیاسی، عدم قطعیت در مورد اینده را به دنبال دارند.


مدیران وحمایتهای کامپیوتری:


امروزه فناوریهای کامپیوتری به شکل گسترده ای در فعالیتهای مدیران نفوذ کرده و میتوانند بازه ای از پردازشهای مراوده ای تا بررسی وتجزیه وتحلیل وحل مسایل را پوشش دهند وبطور کلی در مهمترین وظیفه یک مدیر یعنی تصمیم گیری بکمک وی بیایند.


دلایل نیاز به سیستم های مکانیزه حمایت از تصمیم :


1- محدودیتهای فکری بشر در پردازش وذخیره سازی: چون توانایی ذهن بشر در پردازش ذخیره ودسترسی به اطلاعات محدود است با استفاده ازاین سیستمها می توانیم این محدودیت را برطرف کنیم.


2- محدودیتهای دانش: اگر برای حل یک مساله نیاز به اطلاعات ودانشهای متنوعی باشد توانائی یک فرد در حل ان مسئله محدود میباشدواگر بخواهیم از چندین متخصص در هر زمینه استفاده کنیم هماهنگی وارتباط بین این افراد مشکل خواهد بود.سیستمهای کامپیوتری این مشکلات را حل کرده ومی توانند به سرعت به حجم زیادی اطلاعات دسترسی پیدا کرده وانها راپردازش کنند همچنین میتوانند هماهنگی وارتباط بین ان افراد را اسان کنند.


3- کاهش هزینه: حمایت کامپیوتری باعث کاهش تعداد افراد گروه می شود وامکان برقراری ارتباط از مناطق مختلف را برای اعضای گروه فراهم می سازد و همچنین باعث افزایش بهره وری بخش ستادی میشود که همه این موارد منجر به کاهش هزینه خواهد شد.


4- حمایت فنی: کامپیوترها می توانند به سرعت وبه شکل مقرون به صرفه ای داده های لازم را جستجو وذخیره کنند یا انتقال دهند.


5- حمایت از کیفیت: سیستمهای کامپیوتری با اجرای سریع شبیه سازیهای پیچیده به مدیران کمک میکنند تا امکانها و راهکارهای گوناگون را بررسی وتاثیرات مختلف را به سرعت ومقرون به صرفه ارزیابی کنند واز این طریق کیفیت تصمیمها را بالا ببرند.


6- حاشیه رقابت_مهندسی مجدد فرایندها واختیارات: فناوریهای کامپیوتری در زمینه فشارهای رقابتی وتغییر در وضعیت عملیات سازمان ، مهندسی مجدد فرایندها وساختارها ، اختیارات کارکنان ونواوریها به مدیران اختیارهایی اعطا وانها را در اخذ تصمیم درست وسریع یاری می کنند.


فناوریهای اصلی حمایت از تصمیم:


1-سیستم حمایت از تصمیم(DSS) 2-سیستم حمایت از تصمیم گروهی(GDSS) 3-سیستمهای اطلاعات مدیریت عالی(EIS) 4-سیستمهای خبره(ES) 5-شبکه های عصبی مصنوعی(ANN) 6-سیستمهای حمایت ترکیبی


تعیین چهارچوبی برای حمایت از تصمیم:


فرایندهای تصمیم گیری شامل سه نوع تصمیمات ساختار یافته(قابل برنامه ریزی)، نیمه ساختار یافته ،ساختار نیافته(غیر قابل برنامه ریزی)است.فعالیتهای مدیریت نیز شامل سه قسمت برنامه استراتزیک، کنترل مدیریت، کنترل عملیاتی می باشد.از ترکیب این تصمیمات وفعالیتها حالتهای مختلفی بوجود می اید که برای هر حالت یک یا چند سیستم اطلاعاتی جوابگو می باشد.برای مثال زمانیکه تصمیم از نوع ساخت یافته باشد سیستمهای MIS، OR، TPS، DP جوابگو است یا اگر نیمه ساخت یافته باشد DSS مناسب میباشد.


مفهوم سیستمهای حمایت ازتصمیم(DSS):


این سیستمها،منابع انسانی (اگاهیهای فردی) را با قابلیتهای کامپیوتری ترکیب میکنند تا باعث ارتقاء کیفیت تصمیم گیریها مخصوصا در مورد مسائل نیمه ساخت یافته شوند.


مزایای DSS: 1- کیفیت بالاتر تصمیم گیری 2- بهبود ارتباطات 3-کاهش هزینه 4- افزایش بهره روی 5- صرفه جوئی در زمان 6- بهبود رضایت مشتری وکارمند .


سیستم حمایت از تصمیم گروهی(GDSS):


حجم زیادی از تصمیمات اصلی سازمان توسط گروهها گرفته میشود ازانجاییکه گرداوری یک گروه در یک مکان و زمان معین مشکل وهزینه بر است و بر گزاری این جلسات گروهی نیز زمان زیادی را میطلبد ونتایج تصمیم گیریها در حد متوسط است برای رفع این مشکلات از فناوری اطلاعات(IT) استفاده می شودکه عنوانهای مختلفی مانند سیستمهای حمایت از تصمیم گروهی را دارا می باشد.


سیسنم اطلاعات مدیریت عالی(EIS):


این سیستمها برای اهداف زیر بوجود امده اند:


1- ایجاد دیدگاهی سازمانی از عملیات سازمان2-ایجاد یک واسطه نزدیک به کاربر در انواع سبکهای تصمیم فردی 3- تهیه کنترلهای کارا وبه موقع 4- دسترسی سریع به اطلاعات دقیق 5-متمایز، فشرده ودنبال کردن داده ها واطلاعات حساس 6- تعیین مسائل


سیستمهای خبره(ES):


در این نوع از سیستم، خبرگی وتخصص از فرد متخصص به کامپیوتر منتقل می شود . این دانش در کامپیوتر ذخیره می شود وهنگام نیاز کاربر از ان استفاده می کند. ES میتواند مانند یک متخصص به خوبی استنباط کند وبه نتیجه مناسبی برسد


شبکه های عصبی مصنوعی(ANN):


در فناوریهای قبلی از اطلاعات ودانش موجود در کامپیوتر که از افراد متخصص گرفته میشود استفاده می کردیم ولی چون دسترسی به اطلاعات به سادگی امکان پذیر نیست تصمیم گیرندگان باید از تجربه های خود در شرایط گوناگون گذشته استفاده کنند .در این سیستم کامپیوتری امکان یادگیری از تجربه های گذشته وجود دارد وبه این طریق مسایل حل میشود .


سیستمهای پشتیبانی ترکیبی(HSS):


برای حل مسایل سازمان تصمیم گیرندگان می توانند از ترکیب چند فناوری اطلاعاتی استفاده کنند .بنابراین بایستی از یکپارچه سازی این سیستمها استفاده کرد که اگر درجه یکپارچگی بالا باشد ابزار تصمیم گیری سیستمی ترکیبی است که در اختیار کاربر قرار میگیرد.






منبع وبلاگ : http://faridmn.persianblog.com

سیستم اطلاعات مدیریت

سیستم اطلاعات مدیریت




1- مقدمه

 سیستم اطلاعات مدیریت پس از تکامل تدریجی در طول پنج دهه اخیر دیگر دارای تعریف، مفهوم، شکل و قالب تقریباً مشخص و پذیرفته شده‌ای است و آنچه در حال توسعه است بیشتر شامل فناوری پیاده‌سازی، مدل‌های تصمیم‌گیری و سیستم‌های پشتیبان تصمیم‌گیری هستند. در این مقاله مفاهیم کلی سیستم اطلاعات مدیریت را مرور می‌کنیم.


- مدل سیستمی سازمان و نقش سیستم اطلاعات

 در مدیریت آن سازمان را به عنوان یک سیستم باز و یک سیستم کنترلی حلقه بسته می‌توان به صورت زیر نمایش داد (مک لئود 1994، 103):

عنصر کنترلی سیستم سازمان متشکل از دو بخش مدیریت و پردازشگر اطلاعات است. پردازشگر اطلاعات به مجموعه تمام افراد و سیستم‌های اطلاعاتی و پشتیبان تصمیم‌گیری گفته می‌شود که به مدیریت در اتخاذ تصمیم کمک می‌کنند. علاوه بر این نقش اصلی برای پردازشگر اطلاعات، می‌توان آن را تولیدکننده اطلاعات سازمان (به عنوان یک فرایند یا زیرسیستم از یک سیستم بزرگتر) برای ارائه به سازمان‌های بالادست یا موجودیت‌های بیرونی دانست. گاهی اوقات ممکن است نقش فرعی پردازشگر اطلاعات به نقش اصلی تبدیل شود. این تغییر نقش در شرایطی اتفاق می‌افتد که مدیریت به دلایل مختلف از پردازشگر اطلاعات در تصمیم‌گیری استفاده نمی‌کند و در عوض به دلایل مختلف به موجودیت‌های مهم در محیط سازمان توجه بیشتری نشان می‌دهد. هر یک از نقش‌های اصلی و فرعی پردازشگر اطلاعات نیازمند ویژگی‌ها، توانایی و مشخصات خاص خود است و اجزای پردازشگر اطلاعات باید مطابق با ایفای نقش غالب، طراحی شده و تطبیق داده شوند.

3- انواع سیستم‌های اطلاعاتی در سازمان سیستم‌های اطلاعات

یکی از اجزای سیستم کنترلی حلقه بسته محسوب می‌شوند. بنابراین هدف چنین سیستم‌هایی کمک به کنترل سیستم است. در هر سازمان دو نوع کنترل وجود دارد؛ کنترل عملیاتی و کنترل مدیریتی. عملیات مختلف سازمان در قالب فرایندها و زیرسیستم‌های صف و ستاد انجام می‌شوند. هر یک از این عملیات نیازمند کنترل‌های خاص خود هستند و سیستم‌های اطلاعاتی خاص خود را طلب می‌کنند. چنین سیستم‌های اطلاعاتی که عملیات مختلف سازمان را کنترل و پشتیبانی می‌کنند سیستم‌های پردازش مبادلات نامیده می‌شوند.

کنترل مدیریتی نیازمند اطلاعاتی است که بخش قابل‌ ملاحظه‌ای از آنها توسط سیستم‌های پردازش مبادلات تولید می‌شوند. سیستم‌های اطلاعاتی پشتیبان کنترل مدیریتی، اطلاعات تولید شده توسط سیستم‌های پردازش مبادلات را پردازش کرده و آنها را در ترکیب‌ها و شکل‌های جدید معنی‌دار به مدیریت عرضه می‌کنند. چنین سیستم‌های اطلاعات‌، سیستم‌های اطلاعات مدیریت نامیده می‌شوند.

4- سیستم‌های اطلاعات مدیریت

 4-1- تعریف سیستم اطلاعات مدیریت سیستم اطلاعات مدیریت سیستمی یکپارچه متشکل از کاربر و ماشین برای ارائه اطلاعات در پشتیبانی از عملیات، مدیریت و تصمیم‌گیری در سازمان است. این سیستم از نرم‌افزار و سخت‌افزار رایانه‌ای، راهنماها و دستورالعمل‌ها، مدل‌هایی برای تحلیل، برنامه‌ریزی، کنترل و تصمیم‌گیری و یک پایگاه اطلاعات بهره می‌گیرد (دیویس و اولسون 1985، 6). سیستم اطلاعات مدیریت سیستمی است که داده‌های محیطی را جمع‌آوری و داده‌های تبادلات و عملیات سازمانی را ثبت می‌کند و سپس آنها را فیلتر، سازمان‌دهی و انتخاب کرده و به عنوان اطلاعات به مدیران ارائه می‌نماید و ابزاری برای مدیران فراهم می‌آورد که اطلاعات مورد نیاز خود را تولید نمایند (موردیک و مانسون 1986، 6).

سیستم اطلاعات مدیریت سیستمی یکپارچه، رایانه‌ای و کاربرـ ماشین است که اطلاعات لازم برای حمایت از عملیات و تصمیم‌گیری فراهم می‌کند. عناصر اصلی این سیستم عبارتند از: (1) سیستمی یکپارچه برای خدمت به تعداد زیادی کاربر، (2) سیستمی رایانه‌ای که تعدادی نرم‌افزار اطلاعاتی را از طریق یک پایگاه اطلاعات به هم مرتبط می‌کند، (3) رابط کاربر- ماشین که به جستجوهای فوری و موقتی پاسخ می‌دهد، (4) ارائه اطلاعات به تمام سطوح مدیریتی و (5) پشتیبانی از عملیات و تصمیم‌گیری (آواد 1988، 5).

4-2- مفهوم سیستم اطلاعات مدیریت سیستم اطلاعات

 مدیریت سازمان یک چیز متمایز و جدا از دیگر سیستم‌های اطلاعات نیست بلکه چارچوبی کلی ارائه می‌کند که دیگر سیستم‌های اطلاعات بر مبنای آن با یکدیگر همخوان می‌شوند. در طول زمان مشخص شد که مفهوم پیاده‌سازی یک سیستم کاملاً یکپارچه واحد بسیار مشکل است. واقعیت این است که یک سیستم یکپارچه، به معنی یک ساختار واحد و همگن نیست بلکه بدین معنی است که اجزاء آن منطبق بر یک طرح کلی هستند. اکنون سیستم اطلاعات مدیریت به منزله فدراسیونی از زیرسیستم‌ها در نظر گرفته می‌شوند که در صورت نیاز طراحی و اجرا می‌شوند اما منطبق بر طرح کلی، استانداردها و رویه‌های سیستم اطلاعات مدیریت هستند. بنابراین به جای یک سیستم اطلاعات مدیریت واحد و کلی، سازمان می‌تواند تعداد زیادی سیستم اطلاعات مرتبط داشته باشد که نیازهای مدیریتی را در سطوح مختلف به شکل‌های مختلف تأمین می‌کنند. تجربه نشان می‌دهد که یک سیستم کاملاً یکپارچه غیر ممکن است. عوامل زیادی وجود دارند که باید همزمان و توأم در نظر گرفته شوند و نگهداری چنین سیستمی مشکل است.

به همین دلیل، سیستم‌های اطلاعات مدیریت بیشتر به صورت بخش بخش طراحی می‌شوند و یکپارچه‌سازی تنها در مواردی که ضروری باشد اعمال می‌شود. به طور خلاصه سیستم‌های اطلاعات مدیریت مبنایی برای یکپارچه‌سازی پردازش‌های اطلاعات سازمانی ارائه می‌دهند (دیویس و اولسون 1985، 6-8، 10، 28، 53).

4-3- نیاز به یک پایگاه اطلاعات داده‌ها می‌بایست به گونه‌ای مدیریت شوند که قابل دسترسی برای پردازش بوده و کیفیت مناسب داشته باشند. مدیریت لازم باید از هر دو جنبه سخت‌افزار و سازمان صورت پذیرد. نرم‌افزار ایجاد و مدیریت یک پایگاه اطلاعات، یک سیستم مدیریت پایگاه اطلاعات است. هنگامی که یک سیستم مدیریت پایگاه اطلاعات وجود داشته باشد همه از داده‌هایی استفاده می‌کنند که تنها در یک محل ذخیره شده‌اند و یک عمل روزآمدسازی تمام موارد استفاده را روزآمد می‌کند. یکپارچه‌سازی چنین سیستمی نیازمند یک قدرت مرکزی برای پایگاه اطلاعات است. داده‌ها می‌توانند در یک کامپیوتر مرکزی ذخیره شوند یا بین چندین کامپیوتر پراکنده شوند (دیویس و اولسون 1985، 9).

4-4- مدل‌های تصمیم‌گیری در سیستم اطلاعات مدیریت معمولاً تنها داده‌های خام یا حتی داده‌های خلاصه شده برای استفاده کافی نیستند. داده‌ها معمولاً باید پردازش شده و به شکلی ارائه شوند که به یک تصمیم اتخاذ شده منجر شوند. تحقق چنین امری نیازمند یک مدل تصمیم‌گیری است. مدل‌های تصمیم‌گیری می‌توانند در مراحل مختلف تصمیم‌گیری مورد استفاده واقع شوند. تعمیم یک سیستم اطلاعات مدیریت از جنبه تصمیم‌سازی، سیستم‌هایی مانند سیستم‌های پشتیبان تصمیم‌گیری و سیستم‌های خبره هستند (دیویس و اولسون 1985، 9؛ آواد 1988، 14).

4-5- ابعاد طبقه‌بندی سیستم‌های اطلاعات مدیریت (دیویس و اولسون 1985، 28-44) همه سیستم‌های اطلاعات مدیریت دارای قابلیت‌ها، ویژگی‌ها و مؤلفه‌های یکسان نیستند. در واقع سیستم‌های اطلاعات مدیریت دارای طیفی هستند که یک سر آن یک سیستم ساده گزارش‌گیری دستی و سر دیگر آن یک سیستم یکپارچه رایانه‌ای همراه با انواع گزارش‌ها و مدل‌های تصمیم‌گیری است. در اینجا به برخی از ابعاد طبقه‌بندی سیستم‌های اطلاعات مدیریت اشاره می‌شود.

مولفه‌های فیزیکی: سخت‌افزار (ورودی‌ها، خروجی‌ها‌، ذخیره‌سازی ثانویه، پردازشگرهای مرکزی، تبادلات) نرم‌افزار (نرم‌افزار سیستم و نرم‌افزار کاربر) پایگاه اطلاعات (ساختار سخت‌افزاری ـ نرم‌افزاری حاوی داده‌ها) رویه‌ها (دستورالعمل‌های کاربر، دستورالعمل‌های آماده‌سازی ورودی، دستورالعمل‌های عملیاتی برای عملیات رایانه‌ای) نیروی انسانی (اپراتور، تحلیل‌گر سیستم، برنامه‌نویس، تهیه‌کنندگان داده‌ها، مدیر سیستم اطلاعات).

وظایف پردازش: پردازش تبادلات نگهداری فایل‌های اصلی تولید گزارش‌ها پردازش جستجوها پردازش نرم‌افزارهای پشتیبان

خروجی برای کاربران :مستندات یا صفحات رابط برای تبادل (اطلاعاتی، عملیاتی، جستجویی) گزارش‌های از پیش طراحی شده پاسخ‌های از پیش طراحی شده به جستجوها گزارش‌های موقت و پاسخ به جستجوها نتایج تعامل بین کاربر و ماشین

گزارش‌های از پیش طراحی شده: انواع گزارش یا جستجو ، اطلاعات نمایانگر، اطلاعات مسئله‌یابی ، اطلاعات برای اقدام، اطلاعات پشتیبان تصمیم

گزارش‌های از پیش طراحی شده: انواع انعکاس شرایط، وضعیت یا شرایط یک مقطع زمانی ، آنچه که در طول یک دوره اتفاق افتاده است ، ارائه نتایج تا به امروز و نمایش اثر آن تا انتهای دوره

پشتیبانی تصمیم: تصمیم‌های ساخت یافته قابل برنامه‌نویسی  ، تصمیم‌های ساخت نیافته و غیر قابل برنامه‌نویسی

سطح استفاده از اطلاعات: برنامه‌ریزی استراتژیک کنترل مدیریت و برنامه‌ریزی تاکتیکی برنامه‌ریزی و کنترل عملیاتی

اطلاعات مورد نیاز: سطح استفاده

 

سطح استفاده

ویژگی اطلاعات

عملیاتی

استراتژیک

منبع

داخلی

خارجی

حوزه

خوب تعریف شده و محدود

خیلی وسیع

سطح گروه‌بندی

با جزئیات

تجمعی و کلی

افق زمانی

تاریخی

اینده

تداول

روزمره

قدیمی

صحت موردنیاز

بالا

پائین

میزان استفاده

خیلی زیاد

کم

 

 

ویژگی اطلاعات عملیاتی تاکتیکی( استراتژیک   ، منبع داخلی خارجی  ،  حوزه خوب تعریف شده و محدود   ، خیلی وسیع ،   سطح گروه‌بندی با جزئیات  ،  تجمعی و کلی  ،  افق زمانی تاریخی   اینده  ، تداول روزمره  ،  قدیمی ،   صحت موردنیاز بالا ، پایین، میزان استفاده خیلی زیاد کم )



industryinfobase.ir


گذری بر سیستم‌های خبره (Expert Systems

مهیار داعی‌الحق

بزرگراه فناوری


اگر بخواهیم سیستم‌های خبره (Expert Systems) را در یک جمله توصیف کنیم باید بگوییم که این سیستم‌ها به‌طور کلی برنامه‌هایی هستند که قادرند همانند انسان مسایل خاصی را استدلال کنند. این سیستم‌ها برای استدلال، از الگوهای منطقی خاصی استفاده می‌کنند که مشابه همان کاری است که انسان در زمان حل یک مسئله عمل می‌کند. در واقع همان‌طور که انسان برای حل یک مسئله، تعقل یا اندیشه می‌کند، سیستم‌های خبره نیز برای این کار به الگوها و راه و روش‌هایی متوسل می‌شوند که انسان برای آن‌ها مشخص کرده است، بنابراین چون از منطق بشری استفاده می‌کنند می‌توان گفت که تا حدودی همانند انسان فکر می‌کنند. به همین دلیل همواره واژه دیگری نیز معادل سیستم‌های خبره در ادبیات مربوط به هوش مصنوعی آورده می‌شود که به آن سیستم‌های مبتنی بر دانش (KnowLedge Based System) گفته می‌شود. در واقع دلیل این نام‌گذاری، یکسان بودن معلومات مورد استفاده توسط این سیستم‌ها در حل مسایل با معلومات مورد استفاده یک انسان متبحر در یک رشته برای حل مسایل حوزه مربوطه است. هرچند دو واژه سیستم‌های خبره و سیستم‌های مبتنی بر دانش در متون هوش مصنوعی همواره مترادف یکدیگر در نظر گرفته می‌شوند، اما در کنار هم قرار گرفتن این دو گسترده‌ترین کاربرد دنیای هوش مصنوعی را به خود اختصاص می‌دهد. در واقع سیستم‌های خبره‌ای که به دلیل استفاده از دانش بشری قادر به استدلال و حل مسایل باشند بزرگ‌ترین و مهم‌ترین شاخه هوش مصنوعی به شمار می‌رود. یک واژه مهم دیگر در سیستم‌های خبره «دامنه وظیفه» یا همان Task Domain است. به این مفهوم که دامنه همان ناحیه یا گستره‌ای است که یک سیستم خبره در آن زمینه فعالیت می‌کند و وظیفه (Task) هدف یا کاری است که این سیستم خبره باید انجام دهد. مثلا علوم پزشکی، هوانوردی و معماری می‌توانند به‌عنوان دامنه‌های وظایفی چون تشخیص بیماری، زمان‌بندی پرواز و طراحی ساختمان مورد استفاده سیستم‌های خبره مربوطه قرار گیرند.

مهندسی دانش

یکی از مباحث اساسی و جالب توجه در حوزه سیستم‌های خبره، روشی است که برای ساختن این‌گونه سیستم‌ها به کار گرفته می‌شوند. به‌طور کلی به مراحل ساخت یک سیستم خبره، مهندسی دانش (KnowLedge Engineering) گفته می‌شود. چراکه سازنده یک سیستم خبره باید از وجود همه اطلاعات و علوم لازم در یک حوزه برای حل یک مسئله مربوط به آن حوزه اطمینان لازم را کسب کند. پس از مشخص کردن دامنه دانش مورد نیاز برای انتقال به یک کامپیوتر، سازنده سیستم خبره یا در اصطلاح همان مهندس دانش (KnowLedge Engineer) باید روش ثبت و نگهداری این علوم و اطلاعات را در کامپیوتر مشخص کند. به مرحله انتقال علوم جمع‌آوری شده در یک حوزه به کامپیوتر و نحوه چیدمان این علوم در آن‌جا «نمایش دانش» یا (KnowLedge Representation) گفته می‌شود. اما در مرحله بعد یعنی زمانی که یک کامپیوتر باید از اطلاعات و دانش ثبت شده در حافظه خود برای استدلال و حل یک مسئله استفاده کند، باید متد یا روشی وجود داشته باشد که بتواند مسئله مورد نظر را درک کرده و آن‌گاه از بین انبوه اطلاعات و علوم موجود و یا از ترکیب آن‌ها با یکدیگر راه‌حل مسئله را کشف کند. در این‌جا نقش سازنده یک سیستم خبره در معرفی روشی برای استفاده از معلومات ثبت شده برای حل مسایل بسیار مهم است. این روش به هر شکلی که باشد به‌عنوان «متد یا شیوه استدلال» (Reasoning Method) شناخته می‌شود.

اجزای سازنده

با توجه به مطالب فوق، یک سیستم خبره حداقل از دو قسمت اساسی تشکیل شده که یکی مبنا و هسته علمی آن یا همان KnowLedge Base (KB) است و دیگری، ماژول استدلال که Reasoning Engine نام دارد. برای اینکه یک سیستم خبره بتواند توانایی استدلال خوبی داشته باشد باید از مبنای علمی (KB) جامعی بهره‌مند باشد. یک KB جامع قاعدتا باید شامل دو دسته اطلاعات علمی در یک زمینه باشد. دسته اول شامل اطلاعاتی است که صد درصد پشتوانه علمی تئوری مرتبط با آن موضوع داشته و شامل اصول یا جزئیات مکتوب، رسمی و شناخته شده آن علم است که در بسیاری از منابع آن حوزه علمی مثل کتاب‌ها، دانشگاه‌ها و... مورد تایید قرار گرفته است. به این دسته از اطلاعات علمی، دانش مستند (Factual KnowLedge) گفته می‌شود. اما دسته دوم، آن‌هایی هستند که کمتر خاصیت مستند علمی داشته و بیشتر دارای پشتوانه تجربی (Experimental) منحصر به‌یک شخص یا گروه خاص یا طبق یک تئوری یا تشخیص غیررسمی است که به آن (Heuristic KnowLedge) گفته می‌شود.

همان‌طور که قبلا گفتیم به شیوه سامان‌دهی و چیدمان اطلاعات علمی در یک سیستم خبره، نمایش (Representation) گفته می‌شود. یکی از روش‌های معمول این نمایش روشی است به نام قاعده تولید (Production Rule) که دارای زنجیره‌ای از دستورات شرطی با ساختار آشنای برنامه‌نویسان یعنی IF-THEN است. در این روش اطلاعات مربوط به یک حوزه به‌صورت یک ساختار درختی که دارای یک سری دستورات IF-THEN ساده یا ترکیبی است در سیستم قرار داده می‌شود.

به سیستم‌های خبره‌ای که علوم مربوط به خود را به این روش نگهداری می‌کنند سیستم‌های مبتنی بر قاعده (Rule Based System) می‌گویند. اما یکی دیگر از انواع پرکاربرد نمایش اطلاعات در سیستم‌های خبره روشی است که در آن علوم به‌صورت یک موجودیت (Entity) که دارای نام، خواص و روابط با موجودیت‌های دیگر است نمایش داده می‌شود. در این روش علوم موجود در یک موضوع خاص می‌توانند در یک موجودیت مشخص قرار گرفته و از درون خود موجودیت‌های کوچک‌تر دیگری را که می‌توانند مشمول خود کنند، تشکیل دهند. به‌عنوان مثال در یک سیستم تشخیص پزشکی شاید بتوان هر یک از اعضای بدن را در یک موجودیت جداگانه با نام و خواص معلوم قرار داده و آن‌گاه هرچند موجودیت را به یک موجودیت سطح بالاتر مثل دستگاه عصبی، گوارش و... و یا چند موجودیت سطح پایین‌تر مثل اعضای تشکیل‌دهنده مانند (بافت، رگ، عصب و...) تقسیم‌بندی و به یکدیگر متصل کرد.

به هر یک از این موجودیت‌ها در ساختار علمی یک سیستم خبره، واحد (Unit) گفته می‌شود.

اما همان‌طور که گفتیم جزء اساسی دوم یک سیستم خبره، موتور استدلال یا مدل حل مسئله (Problem Solving Model) یا پارادایم (Paradigm) آن سیستم است که وظیفه سامان‌دهی و کنترل مراحل حل مسئله را به عهده دارد. یکی از متدهای بسیار معمول و ساده پیاده‌سازی یک پارادایم یا موتور استدلال روشی است همانند روش مبتنی بر قاعده (Rule Based) در ماژول مربوط به نگهداری اطلاعات علمی در آن سیستم خبره.

بدین معنی که زنجیره‌ای از دستورات IF-THEN در پارادایم وجود دارد که با بررسی و انطباق اصول و جزئیات صورت‌مسئله با اصول و جزئیات علمی موجود در KnowLedge Base در قسمت IF می‌تواند راه‌حل یک مسئله را در قسمت THEN آن زنجیره پیدا کند.

به این روش استدلال و یافتن راه‌حل مسئله در یک سیستم خبره، زنجیره کردن مستقیم دستورات IF-THEN (forward Chaining) گفته می‌شود. البته در برخی سیستم‌های خبره امروزی خاصیتی عکس زنجیره کردن مستقیم و در واقع استدلال معکوس نیز وجود دارد، بدین معنی که این سیستم خبره قادر است با دریافت راه‌حل و جواب یک مسئله صورت آن را پیدا کند. به‌‌عنوان مثال در یک سیستم خبره تشخیص بیماری، استدلال معکوس می‌تواند به‌صورت دریافت نوع بیماری و بیان علایم مربوط به آن عمل کند. به این قابلیت استدلال معکوس، Backward Chaining گفته می‌شود.

سیستم‌های خبره در یک نگاه

حال که با مفهوم و چگونگی ساختار سیستم‌های خبره آشنا شدیم بد نیست نگاهی اجمالی به برخی ویژگی‌های این سیستم‌ها بیندازیم که تفصیل هر کدام از آن‌ها از ظرفیت تنها یک مقاله خارج است.

* کاربرد: اصولا یک سیستم خبره را برای رسیدن به دو منظور می‌سازند: اول اینکه این سیستم باید بتواند به یک شخص حرفه‌ای در یک زمینه برای رسیدن به هدفش کمک برساند و در مواقع مهم در تصمیم‌گیری یا تشخیص به وی کمک کند که در این صورت به آنSupport Decision گفته می‌شود مثل همان سیستم‌های خبره‌ای که در امور پزشکی طراحی شده‌اند.

دوم اینکه این سیستم باید بتواند در یک زمینه خاص، خود تصمیم‌گیری و به آن عمل کند. در واقع در این روش، یک سیستم خبره به یک شخص مبتدی یا غیرحرفه‌ای می‌گوید که چه کاری باید انجام دهد (Decision Making). سیستم‌های خبره‌ای که در زمینه‌های صنعتی وجود دارند نمونه خوبی از این نوع به حساب می‌آیند.

* هدف: با استفاده از یک سیستم خبره می‌توان اطلاعات علمی و حرفه‌ای مربوط به یک رشته تخصصی را ثبت و در مجامع مربوطه به آن توزیع کرد، کیفیت انجام کارهای حرفه‌ای را با اطمینان از عدم اشتباه سیستم افزایش داد و در نهایت توانایی افراد مبتدی را به‌تدریج در اثر کار با یک سیستم خبره افزایش داده و آن‌ها را به تبحر حرفه‌ای خود نزدیک‌تر کرد.

توانایی

به‌طور کلی توانایی محسوس یا نامحسوس یک سیستم خبره را می‌توان به عناوین زیر خلاصه کرد:

1- تشخیص مشکل (صورت‌مسئله)

2- تشخیص راه‌حل‌ها و انتخاب از بین آن‌‌ها

3- توصیف و استدلال راه‌حل انتخاب شده

4- تعامل با اطلاعات ناقص برای کسب یا یافتن اطلاعات کامل‌تر

5- امکان ثبت و بازسازی همه مراحل حل یک مسئله

سیستم‌های خبره، دیروز و امروز

دهه 1950 و 1960 را می‌توان آغازی بر به‌وجود آمدن برنامه‌های کامپیوتری هوشمند (بر اساس هوش مصنوعی) به حساب آورد.

در طی همین سال‌ها بود که تئوری جدیدی به نام Heuristics که بعدا به سیستم‌های خبره تغییر هویت داد، مطرح شد. این تئوری در واقع روشی بود برای یافتن یک راه‌حل از بین چند راه‌حل موجود برای یک مسئله بخصوص.

پس از چندی نیز خبر از به‌وجود آمدن یک زبان برنامه‌نویسی جدید به نام LISP (LIST Processing) به میان آمد. این زبان برنامه‌نویسی قابلیت بسیار مناسبی در پردازش انواع ساختارهای اطلاعاتی (Data Structures) به‌خصوص ساختار Link List داشت و از همین‌رو قادر بود تا برنامه‌هایی که بر اساس پردازش زنجیره‌ای و سلسله‌مراتبی اطلاعات کار می‌کنند (مثل برنامه‌های هوش مصنوعی و سیستم‌های خبره) را بسازد.

اما در دهه هفتاد تحقیقات و دستاوردهای هوش مصنوعی به‌سمت مسایل علمی‌تر و به‌خصوص شاخه‌هایی از علم که تاثیر بیشتری در زندگی عامیانه مردم داشت گرایش یافت. به‌عنوان مثال در این ایام برنامه‌ای با نام Dendral (دندرال) نوشته شد که می‌توانست ساختار مولکولی ترکیبات شیمیایی را مشخص کند. پس از آن برنامه دیگری به‌نام Macsyma (ماکسیما) ابداع شد که می‌توانست مسایل ریاضی را حل کند. به‌طور کلی برنامه‌هایی که در این دهه در زمینه هوش مصنوعی با گرایش سیستم‌های خبره نوشته شد، مبتنی بر فناوری و روش‌های جست‌وجو (Search Technique) بود، بنابراین اثر کمتری از متد استدلال علمی و حل مسایل بر اساس مبنای علمی آن‌ها (KnowLedge Base) دیده می‌شد. در این دوران خبر از پیدایش یک زبان برنامه‌نویسی به نام PROLOG (Programming Logic) به میان آمد که علاوه بر دارا بودن قابلیت‌های زبان LISP، به دلیل مشابه بودن دستورات و ساختار آن با زبان انگلیسی، از محبوبیت زیادی در ساخت برنامه‌های هوش مصنوعی برخوردار شد.

اما دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد میلادی را می‌توان سرآغازی بر سیستم‌های خبره مدرن امروزی به حساب آورد. در این دوره بود که سیستم‌هایی بر اساس آنالیز دانش روز بشر ابداع شد. به‌عنوان مثال در این ایام بود که Mycin یک برنامه کامپیوتری برای کمک به پزشکان در تشخیص آزمایش خون و بیماری افراد کمک کرده و نسخه پیشنهادی مناسب با آن را ارایه می‌کرد یا مثلا R1 نام سیستم خبره دیگری بود که توسط کمپانی Digital Equipment Co نوشته شد و وظیفه آن جمع‌آوری اطلاعات مربوط به نیاز مشتریان و ارایه بهترین سیستم کامپیوتری و لوازم جانبی آن، منطبق با نیاز هر مشتری بود. در حال حاضر نیز کاربرد سیستم‌های خبره در بسیاری از شاخه‌های صنعت به وضوح دیده می‌شود. در بسیاری از سیستم‌های تشخیص خطا و بحران در سیستم‌های صنعتی، برخی سیستم‌های مربوط به تعمیر نگهداری و برنامه‌ریزی در صنایع هوایی، سیستم‌های مربوط به تحقیقات در مواد شیمیایی و دارویی، پزشکی و مالی، نرم‌افزارهای ویژه طراحی مهندسی صنعتی و هر برنامه‌ای که مبتنی بر دانش بشری در هر یک از شاخه‌های علوم باشد، به نوعی استفاده از الگوریتم‌ها و روش‌های یک سیستم خبره به وضوح مشاهده می‌شود.

سیستم‌های اطلاعات مدیریت MIS - شماره دو

متخصصان اطلاعاتی
 متخصص اطلاعات می توانند مساعدتهایی را درهرمرحله از فرآیند حل مسأله انجام دهند. وقتی مسائل شناسایی شدند متخصصین اطلاعات می توانند برای درک آنها به استفاده گران کمک نمایند. درطی بیست وپنج سال اول پیدایش رایانه تنها مسئولیت متخصصین اطلاعات، پیاده سازی سیستم ها برای استفاده گران بود. متخصصین، دانش فنی را ارائه می کردند که استفاده کنندگان یا فاقد آن ویا به دلایل گوناگون قادربه تأمین آن نبودند. این نوع فعالیت هنوزبه عنوان وقت‌گیرترین بخش کارمتخصصین اطلاعات به شمار می رود. متخصصین، تمام سیستم های داده پردازی، طراحی های بزرگتر وپیچیده تر سیستم اطلاعات مدیریت وسیستم پشتیبانی تصمیم سیستم های اتوماسیون اداری مبتنی بررایانه وکلیه سیستم های خبره رااجرا می نمایند (مک لوید 1378، 188) .
متخصصان اطلاعاتی که کارآنها ارائه خدمات اطلاعاتی است شامل واحدهایی چون تحلیل گر سیستم ها، مدیران پایگاه، داده متخصصان شبکه، برنامه‌نویس ها واپراتورها می باشند:
1-تحلیل گرسیستم ها: شخصی که با استفاده گر، کارمی کند تحلیل گر سیستم ها است. تحلیل گرسیستم ها به استفاده گر درشناساییی ودرک مساله کمک نموده وسپس راههای مختلف حل مسائل رامورد توجه قرارمی دهد. هرروش مقدمتاً‌ با استفاده از نمودارهای ترسیمی مستند وروشی که بهترین حالت به نظر می رسد، پیشنهاد می گردد استفاده گر درمورد اجرای نظریه تحلیل گر سیستم ها تصمیم گیری می کند (مک لوید1378-6-185). تحلیل گران سیستم ها درتعریف مسائل وآماده کردن اسناد نوشته شده درمورد چگونگی کمک رایانه درحل مسائل مهارت دارند (Mcleod 1998,19-21). البته باید درنظرداشت که کارتحلیل گرسیستم تحلیل سیستم نیست. تحلیل سیستم بررسی سیستم موجود برای طراحی یک سیستم جدید یا کمبود یافته می باشد (Mcleod1998,194) .
2-مدیران پایگاه داده (DBAS): دراوایل سالهای دهه 1970 توجه به پایگاههای اطلاعاتی بقدری زیادشد که شغل جدیدی بنام مدیر پایگاه اطلاعات به وجود آمد مدیر پایگاه اطلاعات مسئول ایجاد حفظ پایگاه اطلاعات است. هرموسسه ای دارای یک مدیر پایگاه اطلاعات نبوده بلکه دریک سازمان بزرگ چند شخص می‌توانند این عنوان راداشته باشند (مک لوید 1378،187).
بطورکلی کارباکاربران وتحلیل گران سیستم هادرایجاد پایگاه های داده‌ای که شامل داده های موردنیاز برای تولید اطلاعات کاربران می باشد جزء وظایف مدیران پایگاههای داده می باشد. یک پایگاه داده یک مجموعه یکپارچه از داده‌های رایانه‌ای است که طوری سازماندهی وذخیره شده اند که عمل بازیابی را تسهیل کند. این یکپارچگی منطقی رکوردهادرچندین فایل،  مفهوم پایگاه داده نامیده می شود. دوهدف عمده مفهوم پایگاه داده کاهش داده های زاید ودستیابی به استقلال داده ها می باشند. داده‌های زاید به این معنی است که داده های یکسان درچندپرونده ذخیره شوند. استقلال داده ها توانایی تغییردادن درساختار داده ها بدون تغییردربرنامه هایی که داده ها راپردازش می کنند،  می باشد. استقلال داده ها با جای دادن جزئیات داده ها درجداول وفرهنگهایی که ازنظر فیزیکی از برنامه ها جداهستند، انجام می گیرد. وقتی که  شرکتی از مفهوم پایگاه داه ها پیروی می‌کند سلسله مراتب داده ها چنین می شود:


پایگاه داده -پرونده(فایل)-سند(رکورد)-عنصرداده
نرم افزاری که یکپارچگی منطقی رادرپرونده ها ایجاد وحفظ می کند چه بصورت آشکار یاپنهان، سیستم مدیریت پایگاه داده نامیده می شود. نمونه هایی ازسیستم‌های مدیریت پایگاه داده که دریک ساختار سلسله مراتبی بکار می روند عبارتند از سیستم مدیریت اطلاعات (IMS)، آ بی بی ام (IBM) وسیستم 2000اینتل (Intel) موج دوم نوآوری درسیستم های مدیریت پایگاه داده براساس نرم افزار ارتباطی طرح ریزی شد واولین بسته به منظور ارائه به کاربران رایانه‌های اصلی (mainframe) ارائه شد. مانند زبان پرسش ساختار/سیستم داده ها (SQL/DS) وپرسش بامثال (QBE) از IBM ونرم افزاراراکل (Oracle) از شرکت نرم افزاری ارتباطی، بوجود آمدند. تقریباً‌درهمان زمان( حدود 1980) تهیه کنندگان نرم‌افزارها شروع به توسعه بسته های نرم افزاری سیستمهای مدیریت پایگاه داده درمقیاس کوچک برای بازار ریزرایانه‌ها کردند. درطول سالهای اخیر توسعه سیستم های مدیریت اطلاعات بربازار ریزرایانه‌ها متمرکز شده وساختار ارتباطی رابکاربرده است. مایکروساخت اکسس نمونه ای از سیستم مدیریت پایگاه داده ارتباطی ریزرایانه می باشد .یک کاربرد پایگاه داده می تواند یک شخص یایک برنامه کاربردی  باشد. شخص معمولاً پایگاه داده رااز طریق یک پایانه استفاده می کند واطلاعات داده ها رااز طریق یک زبان پرسش بازیابی می کند.
یک پرسش (query) تقاضای اطلاعات ازپایگاه داده وزبان پرسش یک زبان مخصوص کاربرپسند می‌باشدکه به رایانه امکان جواب به آن پرسش رافراهم می‌سازد. بطور کلی یک متخصص اطلاعاتی که مسئولیت پایگاه داده رابه عهده داشته باشد مدیرپایگاه داده DBA نامیده می شود. وظایف DBA چهارحوزه برنامه‌ریزی، اجرا، اعمال وامنیت پایگاه داده می باشد  (Mcleod 1998,21,264,266,270,272-3)
3-متخصصان شبکه: مدیر شبکه، مدیرکارشناس درزمینه تخصصی ارتباطات اطلاعات است وسخت افزار ونرم افزار موردنیاز را پیشنهاد می دهد. مدیر شبکه، اجراونگهداری سیستم ها را نیز هدایت می کند. متخصصان شبکه با تحلیل‌گران سیستم ها وکاربران،  برای تأسیس شبکه ارتباطات داده ها که منابع رایانه‌ای گسترده سازمان رابه هم وصل می کند، کارمی کنند. مهارتهای متخصصان شبکه، ترکیبی از زمینه های رایانه‌ وارتباط ازراه دور می باشد. همه وسایل ارتباطی ورایانه‌ی متصل به هم یک شبکه نامیده می شوند. یک شبکه اساسی شامل یک پایانه ویک رایانه‌ای که توانایی فرستادن ودریافت راداشته باشد؛ مودم هایی که پیامها رااز حالت آنالوگ به دیجیتال واز دیجیتال به آنالوگ تبدیل کنندویک مداری که یک یا چندین کانال رافراهم می آورد، می باشد. انواع اصلی شبکه عبارتند از WAN برای شبکه گسترده ، LAN برای شبکه محلی وMAN برای شبکه های کلان‌شهرمی باشند. پیکربندی معمولی سخت‌افزارهای ارتباطاتی شامل چندین پایانه هستند. 5 نوع پایانه اصلی وجود دارند صفحه کلید، تلفن دکمه ای (شستی) (push-batton)، محل فروش، مجموعه داده ها وپایانه هایی برای اهداف خاص، واحدهای کنترل خوشه ای، چندین پایانه رادریک محل کنترل می کنند. مودمها به جز مواردی که از تلفن دکمه ای به عنوان پایانه استفاده می شود، همیشه موردنیازند. شبکه ها برای اشتراک زمانی، پردازش توزیع شده ، یا ارتباط رایانه‌ای مراجع/سرور (خدمتگر) بکاربرده می شوند. یک شبکه اشتراک زمانی فقط شامل  یک رایانه ویک شبکه پردازش توزیع شده شامل بیش ازیک رایانه می باشند. یک شبکه مراجع/سرور امکان انجام کاربه صورت محلی مرکزی رامی دهد. همه دستورات ونمونه هامی توانند از سرور به مراجعان تغییرجهت دهند. اماقسمتی از مدیریت داده ها همیشه در سرور باقی می ماند. نوع جدیدی از شبکه ها باآمدن اینترنت رایج شده است که بنام اینترانت معروف می باشد. به طوری که اینترنتی که بصورت داخلی اطلاعات فقط خواندن، انتشارات الکترونیکی برای اعضا راقابل دسترسی سازد وامکان دسترسی پایگاههای داده وگروههای کاری رافراهم کند، اینترانت نامیده می شود (Mcleod 1998,21,301-302).
4-برنامه نویس ها:برنامه نویس شخصی است که مستندات تحلیل گر سیستم ها رابه عنوان یک راهنما به کارگرفته ودستورات برنامه که باعث انجام عملیات لازم توسط رایانه می شود را تهیه می نماید (مک لوید 78، 186). اکثر شرکتها که از رایانه‌های بزرگتر استفاده می کنند،کارمندان متخصص اطلاعاتی دارند. اکثر این متخصصان درواحدهای خدمات اطلاعاتی هستند امابیشتر آنها درقسمت کاربران می باشند. وظیفه متخصصان طراحی سیستم های رایانه‌ای برای رفع نیازهای خاص شرکت می باشد. محصول تلاشهای آنهایک کتابخانه نرم‌افزاری از برنامه های معمول درشرکت می‌باشد که به این کار،کاربرنامه نویسی می گویند که نرم افزار خاص برای رفع نیازهای خاص شرکت که ممکن است دردیگر نرم افزارهای ازپیش نوشته شده لحاظ نشده باشد طراحی می کنند. امروزه عموماً استقبال ازنرم افزارهای ازپیش نوشته شده بیشتر از طراحی نرم افزارهای خاص برای یک شرکت خاص می باشد.
 5-اپراتورها: تجهیزات رایانه‌ای بزرگ چون رایانه‌های مین فریم وریزرایانه‌ها رااداره می کنند. اپراتورها، تجهیزات راکنترل می کنند، برگه های کاغذی چاپگرها راعوض می کنند، کتابخانه های نوار ودیسکها رامدیریت کرد. بعضی وظایف مشابه راانجام می دهند.


کاربرد سیستم اطلاعاتی رایانه‌محور
همانطور که قبلاً ذکرشد کاربرد سیستم های اطلاعاتی رایانه‌محور امروز درپنج محیط می باشد پردازش داده های حسابداری، سیستم های اطلاعات مدیریت MIS ،سیستم های پشتیبانی تصمیم، اداره مجازی وسیستم های دانش محور. پردازش داده های حسابداری ازاولین کاربردهای رایانه وسیستم های اطلاعاتی بود .چهارکاربرد ذیل زمینه اینفوکراسی رادر جامعه تدارک می بینند :


سیستم های اطلاعات مدیریت MIS
دربخش های قبل نکاتی درباره نگرش سیستمی، سیستم، سیستم های اطلاعاتی آمد. سیستمی که کنترل وبازسازی اطلاعات رااز دنیای محیطی وعملیات بازرگانی داخل سازمان بعهده دارد، بطریقی که باسازماندهی وانتخاب داده ها اطلاعات لازم را جهت اتخاذ تصمیم، برنامه ریزی وکنترل برای مدیران آماده سازد سیستم اطلاعاتی مدیریت نامیده می شود. مدیران همواره بدنبال اطلاعات هستند واتخاذ تصمیمات آنان براساس داده های مرتبط وبا موضوع تصمیم است. درگذشته منابع اطلاعاتی آنان اتفاقی وغیرمطمئن وبه‌طرق مختلف وگوناگون بوده واطلاعات آنان از طریق مقامات مافوق ویا مرئوسین وسایر پرسنل سازمان تامین می شد. که عدم اطمینان واتکاء به صحت اطلاعات راتشدید می کرد زیرا افراد اطلاعات رابا افزایش ویا کاهش  به مقامات ومسئولین منتقل می کردند. لذااطمینانی ازدرستی آن نبود. تجهیزمدیریت به یک سیستم اطلاعاتی صحیح ومطمئن که توانایی مدیریت رادراتخاذ تصمیم برنامه ریزی وکنترل سازمان یاری دهد دارای یک روند تاریخی است واین سیر تاریخی بامفاهیم دفترداری دوبل که توسط پروز لوکاپاکلیلی LUCKA PAKELILY)) درسال 1494 ارائه شد آغاز گردید. سیستم های اطلاعات مدیریت تاقرن بیستم با تأنی به حرکت خودادامه دادوشاید علت آن عدم توانایی بشر درحفظ، نگهداری وبازیابی اطلاعات بود. باتوسعه رایانه‌های باظرفیت، سرعت ودقت بالا دراواسط قرن بیستم تکامل وکاربرد مفاهیم سیستمهای اطلاعاتی مدیریت،با روندی دیگر وباسرعت بیشتری توسعه یافت که حاصل آن تغییرات درعملیات وفعالیتها ووظایف سازمانهای تجاری دنیا به شرح زیرشد:


1-مدیریت متمرکز وتکیه برمحورهای تمرکز اطلاعات وبهره گیری ازفن‌آوری پیشرفته
2-طراحی اطلاعات وارائه گزارشات لازم موردنیاز برای اتخاذ تصمیم مدیریت، برنامه ریزی وکنترل سازمان
3-طراحی سیستم اطلاعات مدیریت باتکیه برکنترل وسیستم های اطلاعاتی مدیریت کنترل پروژه ها
نتایج حاصل ازاین مفاهیم، MIS یا سیستمهای اطلاعاتی مدیریت نامیده می شوند. هدف سیستمهای اطلاعاتی مدیریت افزایش روند ارائه واداره اطلاعات وکاهش حدس وگمان درحل مشکلات درسطوح مختلف سازمانی ازطریق سیستمهای بازخوراطلاعات وبازتاب بازیابی اطلاعات درجهت تکامل داده های جدید به سیستم است. MIS شامل سه جزء است:مدیریت، اطلاعات وسیستم.
 MIS نه تنها مدیران رادرامور استراتژیک حمایت می کند، بلکه درتصمیمات تکراری وروزمره نیز اطلاعات لازم رادراختیار مدیران تاکتیکی قرارمی دهد وآنها راقادر می سازد تابه اطلاعاتی دست یابند که جهت تصمیماتشان کمک موثری باشد. MIS می تواند تصاویری از مغایرتها وانحرافات از برنامه های تعیین شده رانیز آشکار سازد چنین اطلاعاتی ازطریق تهیه گزارشات مدیریت درقالبها وتصاویر منطقی وقابل تعبیر وتفسیر وتجربه وتحلیل دراختیار مدیریت قرار می گیرد. زیرمجموعه های سیستم MIS عبارتند از: سیستمهای اطلاعاتی مدیریت نیروی انسانی، سیستمهای اطلاعاتی مدیریت مالی وحسابداری، سیستمهای اطلاعاتی مدیریت تولید وسیستمهای اطلاعاتی بازاریابی وفروش که متکی برپایگاههای مشترک ومتقابل است. مدیران MIS بایستی ازدنیای حقیقی وسیستمهای موجود درسازمان مطلع باشند تابتوانند نقش موثری راایفا کنند وبهمین دلیل بایستی اطلاعات صحیح دراختیارشان قرارگیرد. یکی از نقشهای مهم مدیرMIS، آگاهی وتفسیر ازعوامل محیطی وبیرونی سازمان است. مدیران MIS بایستی ازارزشهای سیستمهای موجود مطلع گردند واینکه سیستمهای دستی موجود چه اطلاعات ونقشی رابعهده دارند. عملاً مدیرMIS برای طراحی وکنترل شرکت به معاون خدمات اجرایی یامعاون ارشد گزارش می دهد دربسیاری از شرکتها، شاخه معاونت MIS بوجود می آید که گزارش خورامستقیماً مدیریت عالی تسلیم می‌دارد. (مومنی 1372، 32،26-23)
به سبب مزایای MIS چون ارتباطات نزدیکتر، کنترل دقیقتر وگردآوری داده های مطمئن تر وپردازش سریعتر داده ها وتبدیل آنها به اطلاعات مدیران، از سیستمهای اطلاعاتی مدیریت در برنامه ریزی سازماندهی، رهبری وایجاد انگیزه، گزارش‌دهی و کنترل استفاده کرده واین اعمال مدیریتی رابا نهایت دقت وکارآیی، درمدت زمان بسیارکمتری درسازمان انجام می دهد. حال برای انجام این کارها مدیریت یاید واسطی به نام مدیرسیستم اطلاعاتی مدیریت برای ارائه بهتروخدمات برای مدیریت ، ضروری می باشد. موسساتی که به سیستمهای اطلاعات مدیریت اولیه مبادرت نمودند چیزهای دیگری فراگرفتند.در این دوره مشخص شد که  مانع عمده در استفاده از سیستم‌های اطلاعات مدیریت،  مدیران هستند. مدیران به عنوان یک گروه درمورد رایانه اطلاعی نداشتند آنان ازکارهای خودآگاه ومی دانستند چگونه مسائل راحل کنند؛ لکن به اندازه کافی درمورد نقش اطلاعات درحل مسائل تأمل نکرده بودند. درنتیجه برای مدیران بیان این که دقیقاً‌ازسیستم اطلاعات مدیریت چه می خواهند دشواربود. این وضعیت برای متخصصین اطلاعات غیرقابل تحمل بود زیراکه دانسته های آنان از مدیریت کم بود، آنها نمی دانستند چه سؤالاتی راپرسش نمایند، با طی زمان مدیران درباره رایانه ودرمورد فرآیندهای مورد اجرا درحل مسائل تجربه آموختندو متخصصین اطلاعات نیز مبانی مدیریت رافراگرفتند. سیستم های اطلاعات مدیریت برای انطباق بیشتر بانیازهای مدیران اصلاح وتوسعه یافت.  عاقبت جایگاه سیستم اطلاعات مدیریت به عنوان یک زمینه عمده استفاده ازرایانه مستحکم شد. سیستم اطلاعات مدیریت به دوطریق عمده درحل مساله کمک می کند: یک منبع اطلاعات درپهنه سازمان فراهم می نماید ونیز به شناسایی ودرک مساله کمک می‌کند. نورساطع از سیستم اطلاعات مدیریت بااین هدف است که برای مدیران علائم مساله یا متحمل الوقوع بودن مسائل را اعلام دارد. ضعف عمده سیستم اطلاعات مدیریت آن است که نمی‌تواندنیازهای خاص هرفرد را برطرف کند، مساله رابرآورد سازد. اغلب اوقات سیستم اطلاعات مدیریت اطلاعات دقیق موردنیاز رافراهم نمی کند مفهوم سیستم پشتیبان تصمیم درپاسخ به چنین نیازی بوجود آمد(مک لوید 1378، 5-434،411).
ازآنجا که سیستم اطلاعات مدیریت بشر تحت تاثیر رایانه واتوماسیون می‌باشد، ممکن است ناخواسته بعضی تغییرات رفتاری درکارمندان بوجود آید که لزوم توجه به فاکتورانسانی رادرمؤسسات می رساند. کارکنان شرکتهایی که برای اولین بارسیستم های پردازش داده ها رانصب کرده بود، احساس ترس کردند. کارکنان ازاین می ترسیدند که رایانه‌ها باعث بی کاری آنها شود که عملاً دربعضی موارد همینطور شد. حتی درجاهایی که مدیران نخواهند ازحجم نیروی انسانی خود به علت رایانه‌ای شدن بکاهند، به علت اینکه سیستم اطلاعات مدیریت آنها را مخفیانه کنترل کرده وبه حریم شخصی آنها وارد شود، می ترسیدند. ساده ترین راه ابراز ترس کارکنان از سیستم جدید اعلام این ترس به مدیر خواهد بود. البته باید این رادرنظر داشت که اکثر کارکنان ترس خودرا پنهان می کنند. درصورت اول مشکل اینجاست که بعضی مدیران هم ممکن است ازسیستم جدید،  خود ترس داشته باشند. درچنین مواقعی چنین مدیری نمی‌خواهد اطلاعات رابادیگران تقسیم کند. دلیل آنها این است که آنها اطلاعات راجمع کرده اند وباید توانایی استفاده ازآن راداشته باشند. باید برنامه ای برای کاهش یا زدودن این ترس از طرف مدیران اندیشه شود. مدیریت شرکت می تواند بااجرای تدابیر زیراز ترس کارکنان بکاهد:


1-استفاده ازرایانه به عنوان یک وسیله ارتقای شغلی بادان کارهای تکراری خسته کننده به رایانه ودادن کارهایی که تواناییهای آنهارابه چالش برمی‌انگیزد؛
2-استفاده ازارتباطات رسمی برای حفظ آگاهی کارکنان ازتوجهات شرکت ؛
3-ساخت یک رابطه مطمئن بین کارکنان، متخصصان اطلاعاتی ومدیریت؛
4-اهداف شرکت رادرراستای نیازهای کارکنان مشخص کنند (Mcleod 348-349).
درنهایت قابل توجه است که امروزوظایف MIS ازمدیران فراتررفته وکلاً MIS با کاربرد رایانه درخدمات تجارت وشرکتها درآمده است امروزه دردفتر هرشرکتی بخش MIS یامعاونت MIS رامی توان مشاهده کرد.
 
اداره  مجازی (Virtual office)
گفتیم که امروزه MIS ازمفهوم اولیه خودگسترش پیداکرده کلاً به کاربرد رایانه درزمینه تجارت وموسسات درآمداست اولین پدیده ای که بعداز ورود این نگرش به موسسه دربرخواهد دانست اتوماسیون خواهد بود که درنهایت منجر به دفتر مجازی می شود اولین اتوماسیون اداره (office) درفعالیتهای دفتری ومنشی‌گری بکاربرده می شد. بعدها نیازهای ارتباطی مدیران ودیگر به کاربرندگان دانش تشخیص داده شد. درسالهای اخیر، دامنه کار اداری از مکانهای ثابت به موقعیتهای ازراه دورگسترش یافته است که پیوند دراین نوع ادارات ازطریق ارتباطات داده ها صورت می گیرد. موقعیتهای ازراه دورکه شامل خانه ها، اتاقهای متصل، خودروها وهرمکان دیگری که کارکنان اداره ممکن است باشند، اداره مجازی نامیده می‌شود. اداره مجازی برای شرکتها مزایایی چون کاهش هزینه امکانات وتجهیزات یک شبکه رسمی ارتباطی، کاهش توقف کاری ویک نوع کمک اجتماعی رادارد. البته دربرابراین مزایا اشکالاتی هم دربردارد. اشکالات عمدتاً شامل کارکنان  می شوند به طوریکه آنها احساس عدم تعلق به شرکت، ترس از دست رفتن شغل، وجدان کاری کمتر، وتنش خانوادگی خواهند داشت.که البته شرکتهامی توانند حلقه ارتباط خودرابا کارکنان از طریق تماسهای تلفنی مداوم، بکاربردن کنفرانس های تلفنی، ملاقات های منظم همیشگی ، حفظ کرده و با این کار اشکالات راکاهش دهند. هدف اصلی اتوماسیون اداری بدون توجه به اینکه چه کسی آن رابکارمی برد، افزایش بهره وری می باشد. اولین کاربرد اتوماسیون اداری واژه‌پرداز بود که روشی استاندارد تولید اسنادچاپی مانند نامه ها، یادداشتها وگزارشها بود. نامه الکترونیکی ونامه صوتی، راهکارهایی بودند که ارتباط تلفنی رابه چالش طللبیدند. درهردومورد فوق، جعبه پستی کاربران درحافظه رایانه قراردارد. تقویم الکترونیکی شخص رادرشرکت برای دسترسی به تقویمهای ملاقات دیگران برای ملاقات وجلسه با آنان یاری می کند.کنفرانس ازراه دور از دیگر امکانات اداره مجازی می‌باشد .سه نوع کنفرانس ازراه دور وجود دارند:کنفرانس ازراه دورصوتی، تصویری ورایانه‌ای .لازمه کنفرانسهای صوتی دسترسی شخص به تلفن می‌باشد. کنفرانس ویدئویی دو عنصر صوت و تصویر را با هم ترکیب می‌کند. کنفرانس رایانه‌ای مشابه نامه الکترونیکی می باشد به جزاینکه شرکت کنندگان وموضوعات آنها خیلی محدودتر هستند. فاکس یک دستگاه کپی ازراه دورمی باشد که می تواند با استفاده از دستگاه فاکس یا رایانه‌ها انجام شود. اگرچه فاکس یک برنامه باارزش برای اتوماسیون اداری است ولی عمومیت آن از بوجودآمدن یک اداره بدون کاغذ جلوگیری می کند. ویدئوتکست، موادمتنی وگرافیکی رااز طریق حافظه رایانه قابل دسترس می سازد. سیستم های تصویری مدرن برمحدودیتهای کاغذ وذخیره میکروفرم، بابه‌کاربردن OCR وفن‌آوریهایی دیسک فشرده غلبه کرده است. نشررومیزی برنامه کاربردی دراتوماسیون ادارات می باشد که توانایی تولید ارتباطات چاپی یا تصویری حرفه‌ای وتخصصی رادارد. اتوماسیون اداری می تواند باارائه پیوندهای ارتباطی به حل مشکل کمک نماید. ترکیب اتوماسیون اداری برای یک مدیر براساس خصوصیات سازمان، سلیقه های شخصی ومنابع قابل دسترسی شکل می گیرد. بعضی برنامه های کاربردی اتوماسیون اداری، جایگزین هایی برای روشهای ارتباطی سنتی هستند درحالی که دیگر برنامه ها فرصتهای جدیدی راارائه می دهند. (Mcleod 1998,393-394)


سیستم های پشتیبانی تصمیم(DSS)
همانگونه که گفتیم سیستم های اطلاعات مدیریت اشکالاتی دارد که سیستم های پشتیبانی تصمیم برای رفع آنها بوجود آمده است. سیستم اطلاعات مدیریت به منظورتدارک پشتیبانی شخصی برای هر مدیرنمی باشد. این ضعف سیستم اطلاعات مدیریت، اقداماتی راباعث شد که منتهی به مفهوم سیستم پشتیبانی تصمیم گشت. سیستم پشتیبانی تصمیم به عنوان یک سیستم متکی بر رایانه به منظور استفاده توسط یک مدیر خاص یاگروهی ازمدیران درهرسطح سازمانی برای اتخاذ تصمیم درفرآیند حل یک مساله نیمه ساختاری، تعریف می شود. سیستم پشتیبانی خروجی به شکل گزارشات ادواری یا خاص، یا نتایج مشابه سازیهای ریاضی راایجاد می کند. استیون. ال. آلر پس از مطالعه پنجاه وشش موسسه، شش نوع سیستم پشتیبانی تصمیم را شناسایی نمود. ساده ترین سیستم پشتیبانی تصمیم ازطریق ایجاد توانایی بازیابی عناصر داده ها از پایگاه اطلاعات به مدیر کمک می کند. پیچیده ترین سیستم پشتیبانی تصمیم عملاً تصمیماتی رابرای مدیراتخاذ می نمایید. سیستم پشتیبانی تصمیم درمقابل سیستم اطلاعات مدیریت: 1-فرد را حمایت می‌کند 2-حمایت مستقیم ایجاد می کند 3-تمام مراحل حل مساله راحمایت می‌نماید 4-مسائل نیمه ساختاری راحمایت می کند 5-برپشتیبانی تصمیم تاکید دارد.
مفهوم سیستم پشتیبانی تصمیم ،شکستهای اولیه سیستم اطلاعات مدیریت راتجربه نکرد. به احتمال قوی دلیل اصلی آن، دامنه محدودترسیستم پشتیبانی تصمیم است. برخورد ملایم تر سیستم پشتیبانی تصمیم، شانس موفقیت خودراحداکثر می کند (مک لوید 1378،444-442،440).


هوش مصنوعی سیستم های خبره وتأثیرآن برسیستم های پشتیبانی تصمیم
هوش مصنوعی فعالیت ایجاد توانایی درماشین هایی چون رایانه‌ها جهت به نمایش گذاردن رفتار هوشمندانه است که درانسانها مشاهده می شود. هوش مصنوعی نشان‌دهنده پیشرفته‌ترین کاربرد رایانه تابه امروز بود که تلاش می کند تابعضی انواع منطق انسانی راتقلید کند. نطفه های هوش مصنوعی فقط دوسال پس از استقرار اولین رایانه برای استفاده دربازرگانی گذارده شد. تحقیق هوش مصنوعی ادامه یافت امابه هدفهای محدودتر کاربردهای رایانه، چون سیستم اطلاعات مدیریت وسیستم پشتیبانی تصمیم منجر شد. ولیکن درطی زمان پژوهش مداوم ادامه یافت تا مرزهای استفاده ازرایانه برای اموری که عمدتاً‌ هوش انسان راطلب می کند، گسترش یابد. یک زیر مجموعه اصلی هوش مصنوعی، سیستم های خبره هستند. سیستم خبره یک برنامه رایانه‌ای است که به  صورت یک انسان خبره عمل نموده واستفاده گر را درنحوه حل یک مساله راهنمایی می کند. عمل استفاده ازیک سیستم خبره را مشورت می نامند که استفاده کننده باسیستم خبره برای راهنمایی مشورت می کند.مفهوم سیستمهای خبره براین فرض استوار است که دانش متخصصین درحافظه رایانه ضبط ودردسترس کسانی که به کاربرد آن دانش نیاز دارند قرارگیرد. یک سیستم پشتیبانی تصمیم شامل برنامه هایی است که منعکس کننده چگونگی اعتقاد یک مدیردرحل یک مساله می باشد. یک سیستم خبره، ازطرف دیگر فرصتی برای تصمیم گیریها پیش می آورد که ازقابلیتهای مدیر افزونتر است .تمایز دیگر بین سیستم خبره  وسیستم پشتیبانی تصمیم ،توانایی سیستم خبره درتوصیف نحوه استدلال جهت نیل به یک راه حل خاص است. اغلب اوقات شرح نحوه دستیابی به یک راه حل، از خودراه حل ارزشمندتر است.
داده هایی که بوسیله برنامه های سیستم پشتیبانی تصمیم استفاده می شود، اصولاً‌به صورت عددی بوده و برنامه ها، تأکید براستفاده از روشهای ریاضی دارند، لیکن داده هایی که بوسیله سیستمهای خبره بکارمی رود نمادی تر بوده واغلب بصورت متن تشریحی می باشند. برنامه هایی سیستم های خبره بربکارگیری برنامه های منطقی تأکید دارند. یک مدل سیستم خبره مشتمل برچهار بخش اصلی است:1-یک موتور توسعه که متخصص وتحلیل گر سیستم ها برای ایجاد سیستم خبره بکارمی برند؛2-یک پایگاه دانش که معلومات گردآوری شده درمورد مساله خاص موردحل رادرخودجامی دهد؛3-یک موتور استنتاج که توانایی تفسیر محتوای پایگاه دانش رافراهم می کند؛4-یک رابط استفاده گر که به استفاده کننده کمک نموده تابه سیستم خبره بوسیله پایانه صفحه کلید رابطه برقرارکند. دوزبان برنامه نویسی لیسپ LISP) )وپرولوگ (PROLOG) برنمایش نمادین مبنای علمی بسیار مناسب است وبرای برنامه نویسی سیستم های خبره، مناسب می باشند.
مزیت اصلی یک سیستم خبره، توانایی آن دربهبود عملکرد شخص مدیر در یک قلمرو مساله خاص است. رایانه می تواند دانش موردنیاز برای حل مساله رابا سرعت الکترونیک بکاربرد. این توانایی به مدیر به دوشیوه بهره می رساند: اول برای مدیر امکان پذیر می سازد تابه فعالیت حل مسأله که سابقاً‌غیرممکن بود، مبادرت نماید. نفع دوم افزایش سرعت آن است که مدیر راازسایر فعالیتها آزاد می سازد. رایانه مانند شخص مدیر دارای ایام خوب وایام بد نمی باشد. هنگامی که استدلال کردن درداخل رایانه، برنامه نویسی می شود، مدیرمی داند که همان فرآیند حل برای هرمساله ای دنبال خواهدشد. بااین مشخصات، سیستم های خبره، دومحدودیت عمده دارند: اول اینکه آنها، علم متناقض رانمی تواند کنترل نمایند دوم اینکه سیستم های خبره، نمی توانند مهارتهای غیراستدلالی رابه عنوان مشخصه شخص حل کننده بکارببرند.


نتیجه
درطول مقاله شمایی کلی از سیستم های اطلاعاتی وبالاخص سیستم های اطلاعاتی مدیریت ترسیم شد.  همانطور که دیدیم سیستم های اطلاعات مدیریت رامی توان ازدو دید اخض واعم دید. ازدید احض سیستم اطلاعات مدیریت  فقط همان سیستم اطلاعات است که درخدمت مدیریت است ولی درمعنی اعم، به کاربرد رایانه و  سیستم های اطلاعاتی درتجارت وتوسعه موسسات می پردازد. درطول مقاله مشخص شد که سیستم اطلاعات مدیریت فضای حل مساله بیشتری رانسبت به دیگرکاربردها اشغال می کند پشتیبانی آن از بسیار کم تابسیار زیاد درتغییر باشد ومسائلی که پشتیبانی می کند می تواند به دوصورت ساختاری یانیمه ساختاری باشد. لیکن بشر متوجه پشتیبانی نیازهای اطلاعات کلی درسازمان تانیازهای فردی است. پشتیبانی که توسط سیستم پشتیبانی تصمیم فراهم می شود مشابه سیستم اطلاعات مدیریت می تواند ازبسیارکم تابسیار زیاد درتغییر باشد. تنها درمسائل نیمه ساختاری به طورویژه کارمی کند. خصوصیتی که آن را از سیستم اطلاعات مدیریت متمایزمی سازد شیوه ای است که درآن پشتیبانی نزدیکتری ازشخص مدیران انجام می شود. کاربردهایی سیستم اتوماسیون اداری با شخص مدیران انطباق یافته وبه بهترین شکل برای مسائل باساختار کم که ارتباطات غیررسمی فراوان است-وفق می یابد. باوجود آنکه سیستم اتوماسیون اداری اطلاعات حل مساله رادراختیار قرارمی دهد، تصمیم درمورد نحوه بکارگیری آن به مدیران محول می شود.
 گسترش سیستم های اطلاعاتی باعث می شود که از ماهیت بروکراتیک مدیریت دولتی کاسته شده وبه سمت وسوی اینفوکراسی گام بردارد. برخی از صاحبنظران براین باورند که با تصمیم فن‌آوری اطلاعات،‌مبانی دموکراسی درمدیریت دولتی تضعیف می شود زیرا ماهیت فن‌آوری اطلاعاتی بیش از آنکه جهت گیری دومکراتیک داشته باشد، گرایشهای تکنوکراتیک دارد. ازسوی دیگر عده ای براین باورند که به کمک فن‌آوری اطلاعات ارزشهای دموکراتیک مانند تکثرگرایی، آزادی بیان،… تقویت خواهد شد. درجهان ارتباطات ، کنترل مستقیم جای خود رابه ابزارهای غیرمستقیم مانند استانداردسازی، آموزش وپرورش می‌دهد. اطلاعات مبنای قدرت است وانحصار قدرت از هرنوعش که باشد دربلندمدت تبعات منفی خود رانمایان می سازد، هم به جامعه زیان می رساند وهم کل حاکمیت رازیرسؤال می ببرد. (زاهدی 1380،7-125)
پس برای این مهارانحصار باید به نوعی اخلاقیات معتقد بود مدیریت باید دربهره گیری از مظاهر جدید فن‌آوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی باید الزامات اخلاقی چون: 1-بهبودکیفیت خدمات دستگاههای حکومتی؛2-اطمینان ازمحرمانه بودن اطلاعات مردم ؛و 3-دوطرفه بودن جریان اطلاعات میان مردم وحکومت، را رعایت کند.


سیستم‌های اطلاعات مدیریت MIS -شماره یک

موضوع این بحث مقاله سیستم اطلاعات مدیریت می باشد سیستم اطلاعت مدیریت به معنی مدیریت برپایه اطلاعات می باشد همانطور که می دانیم برای مدیریت درقرن 21 نمی دانیم از دوعامل چشم پوشی کنیم:
1-استراتژی رقابت؛ و 2-کاهش هزینه ها،  که خودیک سیاست رقابت صادراتی می باشد.برای لحاظ کردن این دواستراتژی به کاربردن سیستم های اطلاعات مبنی برفن آوریهای اطلاعت وارتباطات ضروری می نماید.
مدیران امروز، باانبوهی اطلاعات روبرو هستند. اطلاعاتی که به عنوان داده های سیستم بایستی پردازش گردیده وقابل فهم وتمیرو نگهداری وبازیابی گردد. از طرف دیگرسیستم های مدیریت وابزارهای کنترل درطول زمان تغییرات زیادی پیدا کرده اند این تغییرات رامی توان درچهارزمینه کلی عنوان کرد:1-کنترل سنتی  2-کنترل بروکراتیک  3-کنترل کاریزماتیک  4-کنترل اینفورماتیک .
درساختاهای سنتی فئودالی، کنترل ازطریق سنت، ادراک واعمال می شد، مقامات کنترلی به طورسنتی وموروثی به نسلهای بعدمنتقل می گردید وجامعه نیزاین نوع ساختار کنترلی راچون سنت بود می پذیرفت وبدان گردن می نهاد. دروضعیت کاریزماتیک، کنترل از طریق رابطه بین رهبرو پیروان اعمال می گردید. دراین حالت، رهبران کاریزما، شیوه عمل را انتخاب می کردند وپیروان نیزازآنها تبعیت می کردند زیرا آنها را قبول داشتند. دربروکراسی، کنترل درساختارسازمانی تعبیه می شد، ساختاری که برقانون ومقررات استوار بود وجنبه غیرشخصی داشت وتبعیت از آن الزامی بود. دراینفوکراسی، کنترل ازطریق نرم افزارها اعمال می‌شود. مجموعه دانشها وآگاهیهای تخصصی، بسیاررشد کرده است واینفوکراسی می تواند هرنوع اطلاعاتی راازطریق شبکه های الکترونیکی بدست آورد. ازسیستم های خبره، استفاده کند وبه تمامی دانشهای تخصصی وحرفه ای مجهز شود (زاهدی 1380،123).
باتوجه به ویژگی خطیرسیستم های اطلاعاتی مدیریت، مدیراین سیستم ها هم ارزش بسیار زیادی برخوردارند. دامنه حقوق پراختی به این افراد درآمریکا سالیانه 100000تا 300000 دلاراست (مومنی 1372،32). عملاً کارمدیر سیستم اطلاعات مدیریت ارائه گزارشات روزآمد واطلاعات مفید به مدیرشرکت یا موسسه برای برنامه ریزی های آینده وتصمیم گیری می باشد این مدیر برای گردآوری داده ها وپردازش آنها نیاز به سیستم های اطلاعاتی ورایانه‌ای وحتی سیستم های خبره می باشد پس مدیریت سیستم هم باید دید مدیریتی وسیستمی داشته واز امکانات سیستم های اطلاعاتی وفن آوری اطلاعات استفاده کند که لازمه این استفاده، دانش سوادرایانه‌ای وسواد اطلاعاتی می باشد.
درباره بوجود آوردن چارچوب برنامه‌ریزی مدیریت کتابخانه که بر اساس مفهوم سیستم‌های اطلاعات مدیریت پی‌ریزی شده باشد، کارهایی توسط همبرگ و دیگران[1](1978) انجام گرفته است. آنها چارچوبی بر خدمات و مفاهیم کتابخانه ارائه دادند که بر اساس مسائل تصمیم گیری ممکن در کتابخانه و بحث درباره عناصر داده‌های مورد نیاز برای پشتیبانی از چنین تصمیماتی شکل گرفته بود. بومر و کروبا (1983) شش حوزه کلیدی اخذ داده‌های مورد لزوم برای تصمیم‌گیری مدیریت را شناسایی کرده‌اند. این حوزه‌ها عبارتند از: مجموعه‌گستری خدمات فنی، خدمات مرجع و کتابشناختی، دسترسی مجموعه، دسترسی امانت بین کتابخانه‌ای و امکانات فیزیکی. بطورکلی می‌توان گفت که گزینش عناصر داده‌ها و انتخاب روشی بر گردآوری آنها هسته سیستم اطلاعات مدیریت کتابخانه می باشد(Kraft,Boyce 1991, 138,144 (.


مفاهیم سیستمها
سیستم، گروهی از عناصر می باشد که به خاطر خواسته مشترک رسیدن به یک هدف با هم ترکیب شوند (Mcleod 1998,12) .مثلاً دریک مرکز اطلاعاتی، منابع انسانی، رایانه‌ای واطلاعاتی برای رسیدن به هدف مشترک که همان ارائه اطلاعات به کارکنان یا مدیران آن موسسه می باشد باهم ترکیب می شوند. درهرسیستمی پنج عنصر درونداد، برونداد، تبدیل، مکانیسم کنترل ودرنهایت اهداف وجود دارند. بطوریکه حرکت سیستم بطوری است که درونداد  به برونداد، تبدیل می‌شود. دراین میان مکانیسم کنترل، فرایند تبدیل رابرای اطمینان از رسیدن به اهداف سیستم، زیرنظر قرار می دهد. مکانیسم کنترل توسط حلقه بازخود به جریان منابع متصل می شود. بطوریکه حلقه بازخورد اطلاعات رااز برونداد سیستم کسب می کند وآن رابرای مکانیسم کنترل قابل دسترسی قرار می دهد. مکانیسم کنترل، علائم بازخورد را با اهداف تطبیق داده ومنجر به علائمی به عنصر دررونداد می شود تا وقتی که سیستم لازم است عملیاتش راتغییر دهد (Mcleod l998,12). وقتی سیستم ما یک مرکز اطلاعاتی چون کتابخانه می باشد دروندادها، کتابها، مجلات، منابع الکترونیک و….می باشند وفرایند خدمات فنی، منابع کتابخانه ای مذکور را به برونداد که همان موادقابل دسترسی برای ارائه خدمات بهتر وکارآمدتر به مراجعان وکاربران می باشد، تبدیل می کند .مکانیسم کنترل دراینجا رئیس یا شخصی است که آن ارتباط میان این مراکز خدمات فنی ومجموعه سازی و خدمات عمومی را به عهده دارد وحلقه بازخورد دراینجا ارتباطات وروابطی است که شخص رئیس رابا قسمتهای مختلف کتابخانه مذکور مرتبط می کند.
هر سیستمی می تواند عملیات خود را کنترل کند. یک سیستم بدون مکانیسم کنترل، حلقه بازخورد وعناصر اهداف یک سیستم حلقه بازنامیده می‌شود. یک سیستم با سه عنصر کنترل (اهداف، مکانیسم کنترل وحلقه بازخورد) یک سیستم حلقه بسته نامیده می شود (Mcleod 1998,12-13) وهمانطورکه می دانیم حلقه‌ای که بازباشد، حلقه نیست. حال سیستم ها رااز جهت ارتباط با محیط پیرامون خود به دودسته تقسیم می کنند: سیستمی که با محیط پیرامون خود ارتباط داشته باشد را سیستم باز گفته وسیستمی که با محیط پیرامون خودارتباط نداشته باشد یک سیستم بسته است. البته قابل ذکراست که سیستم کاملاً بسته وجود ندارد. یک زیرسیستم بطور ساده، سیستمی درون سیستم دیگر می باشد. مثلاً دریک اتومبیل یک سیستم کلی وجود داردبنام اتومبیل وچندین سیستم فرعی وشاید درون آن سیستم های فرعی،  سیستم های فرعی تری وجودداشته باشند مثلاً موتور خودرو یک سیستم دیگر  است که درون آن هم سیستم دیگری بنام کاربراتور قرار دارد. وقتی که یک سیستمی، جزء سیستم بزرگتر می باشد، سیستم بزرگتر سوپرسیستم یا فوق سیستم نامیده می شود. برای مثال سیستم دولتی یک شهر یک سیستم است، امادرعین حال قسمتی ازیک سیستم بزرگتر بنام سیستم دولتی یک استان یا ایالت می باشد که آن هم خود یک زیرسیستم دولت ملی می باشد. یک شرکت تجاری یک سیستم فیزیکی می باشد. این شرکت ازمنابع فیزیکی تشکیل یافته است. یک سیستم ادراکی، سیستمی است که از منابع ادراکی (فکری) چون اطلاعات وداده ها برای نشان دادن یک سیستم فیزیکی استفاده می کند. یک سیستم ادراکی عموماً یک تصویر ذهنی درذهن مدیر می باشد مانند تصاویر یا خطوطی که برروی یک برگه کاغذ یا درشکل الکترونیکی ذخیره شده دررایانه (Mcleod 1998,23-24) .


روش سیستم ها ودیدگاه سیستمی
بطورکلی هرموسسه ای برای تداوم جریان کاری خود نیازبه یک دید سیستمی دارد. دیدسیستمی که همه بخش های درونداد وبرونداد وفرآیند تبدیل را ازطریق مکانیسم کنترل وحلقه بازخورد ، زیرنظرداشته ویک نوع یکپارچگی درتصمیم‌گیری، که لازمه موفقیت یک مؤسسه می باشد، بوجود می آورد که اثرات هرتصمیم رادردیگر بخش های به ظاهر غیرمرتبط هم درنظرداشته باشد. افراد ماهر درحل مسائل کسانی هستند که محیط خودرا شناخته وسیستم های موثر جمع آوری اطلاعات رابوجود آورند آنان لزوم معیارهای عملکرد وشبکه های ارتباطی خوب را با کارمندان خودتشخیص داده اند. تمام اینها اجزاء پذیرش یک تفکرسیستمی است . اصطلاح مفهوم سیستمی برای نشان دادن این دیدگاه استفاده می شود. (مک لوید 1378، 136).
حل کنندگان مسائل بازرگانی جزواولین کسانی نبودند که به بررسی فرآیند حل مسأله پرداختند. این افتخار به دانشمندان علوم فیزیکی چون فیزیک‌دانان وشیمی‌دانان ودانشمند علوم رفتاری چون روانشناسان وجامعه شناسان باز می گردد. این دانشمندان حل نمودن مسأله رابه عنوان ابزاری جهت انجام آزمایشات کنترل شده مطالعه کردند (مک لوید 1378،200). مدیران برای حل مسائل مربوطه به موسسات نیازمند نوع نگرش ودیده سیستمی می باشند که به روش سیستمی مشهوراست دراین روش اولین اقدام مدیردرشکل گرفتن موسسه به عنوان یک سیستم می باشد درمرحله دوم باید ازآنجا که هرسیستمی با محیط خود ارتباط دارد، محیط موسسه درک شود. درمرحله سوم سیستمهای فرعی وزیرسیستمهای موسسه باید شناسایی شوند بعدازاین مراحل یافاز تجزیه وتحلیل مسأله می رسیم یعنی درمراحل قبلی شناخت کلی وداده های موردنیاز به دست آمد وهرحال باید آنها راپردازش کرد. اولین مرحله از این فاز گذراز سیستم به سطح زیرسیستم می باشد. دومین مرحله تحلیل ترتیبی اجزاء سیستم می باشد وحال به سومین فاز یعنی فاز طراحی وترکیب می رسیم.  اولین مرحله این فاز شناسایی راه‌حل های گوناگون، دومین مرحله ارزیابی راه حل های شناخته شده، سومین مرحله انتخاب بهترین راه حل، مرحله بعدی اجرای راه حل وآخرین مرحله هم پیگیری جهت حصول اطمینان از تاثیر گذاری راه حل می باشد که همان مکانیسم کنترل در روش سیستمی می باشد. متخصصان مدیریت اغلب معتقدند که اگریک مدیرسازمان خودرابه عنوان یک سیستم درنظرگیرد، مکانیسم حل مسأله آنها آسانتر وکارآمدتر خواهدبود (Mcleod1998,11). باید متذکر شد که ایده مشاهده هرچیری به عنوان یک سیستم، منحصر به اقتصاد نیست. درواقع یک نهضتی برای استفاده از مفهوم سیستم به عنوان یک وسیله فهم بهتر هرپدیده ای بوجودآمده است. این ایده اولین باردرسال 1937 توسط لودویگ وان برتالانفی( Ludwig von Bertallanffy) یک زیست شناس آلمانی ارائه شد. او این روش جدید راکه اشاره به فرمالیته کردن اصولی که درسیستم ها عموماً بکارمی روند ،چه ماهیت عناصر شکل دهنده یا روابط یا نیروهای بین آنها، تئوری عمومی سیستم ها، نامگذاری کرد. بعدها درسال 1956 کنث بولدینق (Kenneth boulding) تئوری عمومی سیستم‌ها را به یک روش دیگر ارائه کرد. بولدینق دورویکرد درتوصیف تئوری عمومی سیستم ها درنظرگرفت(Mcleod1998,152).حاصل نگرش سیستمی استفاده از مدلهابرای توصیف پدیده هامی باشد. یک مدل چکیده چیزی است که یک موجود (entity) نامیده می شود. چهارنوع مدل وجوددارند. فیزیکی، داستان وار، گرافیکی وریاضی، همه این مدلها به کاربر اجازه فهم بهتر وارتباط برقرار کردن با «موجود» رامی دهد، که ازاین طریق ،دیگر عناصرهم درک می شوند. یک مدل عمومی سیستم های شرکت می تواند برای تحلیل هرنوع سازمانی بکاررود، اما نمی‌توان انتظارداشت که یک مدل برای یک سازمان خاصی ساخته شود. ارزش واقعی مدل عمومی سیستم ها، وقتی که فردتازه فارغ التحصیل شده وکارش را شروع کند، آشکار می شود. مدل به فردبرای تنظیم شرکتش کمک خواهد نمود. درآغاز، هرچیزی تازه خواهدبود:چهره های جدید، تسهیلات جدید، واژگان (ترمینولوژی) جدید، هیچ فرد را شگفت زده نخواهد کرد،به این علت که مدل یک تصویر ذهنی ازآنچه مورد انتظاراست رابرای فرد، فراهم خواهدکرد (Mcleod1998,155-154). باید به یادداشته باشیم که بهترین سیستم ها درصورتیکه کاربران آن را بکارنبرند توفیقی نخواهد داشت. وامروز سیستم هاومدلها با ابزارهای وسیستم های رایانه‌ای طرح ریزی شده وبه ندرت ازروشهای دستی برای یک سیستم یا مدل استفاده می‌شود.


چرخه حیات سیستم
هرزیرسیستمی در سیستم‌های های اطلاعاتی رایانه‌محور مانند یک ارگانیسم زنده می باشد:آن متولد می شود، رشدمی کند،  تا به بلوغ می رسد، عمل می کند ونهایت می میرد. این فرآیند تحول چرخه حیات سیستم[2] (SLC) نامیده می‌شود وشامل مراحل ذیل می باشد: برنامه ریزی، تحلیل، طراحی، اجرا، به کاربردن.دوره حیات یک سیستم مستلزم گذراز مراحل استانداردی  است که هریک به فعالیتهای مدیریتی نیازدارد. سیستم ممکن است به دلایل فنی یا سایر اشتباهات یاعدم مطابقت با تغییر محیط کمترمفید وموثر واقع شود. همچنین احتمال دارد زمانی که برای یک سیستم جدید برنامه ریزی می شود، نقایص زیادترگردد. مرحله نهایی دوره حیات یک سیستم، جایگزینی آن است. طول حیات هریک ازاین مراحل درسیستم ها متفاوت است (رولی 1380،9-198). البته قابل ذکراست چون که امروزه اکثرسیستم ها بصورت رایانه‌ای طرح ریزی می شوند ورشد رایانه وفن‌آوریها واطلاعات وارتباطات زیاداست دوره حیات سیستمهای رایانه‌ای نسبتاً کوتاه می باشد. اصل اساسی تجزیه وتحلیل یک سیستم وطراحی، عبارت است ازتشخیص نیازیک سیستم به تجدید نظرویا جانشینی آن واصل دوم سلسله مراتب واولویت وآمادگی جانشین سازی سیستم قبلی است (مومنی1370 ،313). امروز برای نشان دادن چرخه حیات یک سیستم ازمنحنی ها استفاده می کنند وبه آن منحنی عمومی حیات یک سیستم می گویند این مدل دارای چهارجزء ومرحله متفاوت است که درکارآیی هرسیستمی تأثیر بسزایی دارد:1-بسط وگسترش (development) 2-رشد (growth) 3-اشباع(Saturation) 4-استهلاک (deterbation) (مومنی 72-314)


اطلاعات
برای فهم واقعی معنی اطلاعات وعدم اختلاط آن باداده ها ماابتدا تعریفی ازاین دوراارائه می نماییم:داده ها شامل واقعیتها واشکالی هستند که برای کاربر، بی‌معنی می باشند. وقتی که این داده ها پردازش شدند تبدیل به اطلاعات می شوند. پس اطلاعات، داده های پردازش شده یا داده هایی با معنی می باشند. تبدیل داده ها به اطلاعات توسط یک پردازنده اطلاعات انجام می شود. پردازنده اطلاعات یکی از عناصر کلیدی سیستم ادراکی است. پردازنده اطلاعات می تواند شامل عناصر رایانه‌ای، عناصر غیررایانه‌ای یا ترکیبی ازآن دوباشد (Mcleod1998,15-16). اطلاعات درسیستم های سازمانی مختلط انسان وماشین ازمنابع زیرتغذیه می شود:1-دستیابی اطلاعات محیط عملکرد مدیریت2-روشهای ذخیره اطلاعات جهت عملکرد سیستم‌های های عامل3-روشهای انتقال اطلاعات ونحوه ایجاد ارتباط وذخیره‌سازی وبازیابی .
امروزه اطلاعات برگ‌برنده شرکتهای بزرگ تجاری می باشد. ازآنجا که گردآوری اطلاعات به روش دستی ومعمولی برای شرکتهای چتد ملیتی بزرگ غیرممکن می باشد پس از آنها به سیستم های اطلاعاتی برای پرکردن این خلاء روی آورده اند. اطلاعات لازمه تصمیم گیری است وامروزه پدیده ای چون انفجار اطلاعات ،آلودگی اطلاعات وآنارشی اطلاعات مطرح است که لازمه استفاده مفیداز اطلاعات دراین آشفته بازار وجود سیستم های اطلاعاتی یکپارچه ومنسجم برای تنظیم ومنظم کردن اطلاعات برای استفاده کاوشگران اطلاعات می باشد. مدیران، همچنین به یکی از دوسبک متفاوت استفاده از اطلاعات به عنوان راههایی برای استفاده از اطلاعات برای حل مشکل استفاده می کنند. سبک سیستماتیک (systematic): مدیرتوجه خاصی برای پیگیری روش از پیش توصیه شده حل مشکل ،مانند روش سیستمها دارد. سبک حسی (intuitive) مدیر به هیچ روش قطعی توجهی نداشته اما روشی رابرای وضعیت خاص، تغییر می دهد (Mcleod 1998,179). ازآنجا که نیاز مادر اختراع است ابتداباید نیازهای اطلاعاتی سازمان یا موسسه رایافته سپس به فراهم آوری وجمع آوری اطلاعات بپردازیم. مدیرآشنابه اطلاعات می داند که اطلاعات باید قبل از استفاده تأیید شود، یعنی درستی ودقت آن کنترل شود. اطلاعات به صرف اینکه بوسیله رایانه چاپ شده است درست نیست. آشنایی یک مدیر به اطلاعات ودانستن ارزش اطلاعات درحل مسأله باعث تشویق مدیران درتقسیم اطلاعات با دیگران می شود زمانی که مدیری دارای اطلاعات با ارزش برای دیگران می باشد این اطلاعات باید منتقل شود. آشنایی با اطلاعات درنهایت منجر به استفاده ازاطلاعات درحل مسائل است. دانش اطلاعات ماورای دانش رایانه‌ای واستفاده ازاطلاعات ایجاد شده ازطریق رایانه است (مک لوید 1378،34).
افزونگی بطور اجمال عبارت است از اطلاعات اضافی که درمورد داده ها وجود دارد، لیکن افزونگی درفرایند ارتباطات مانعی درمقابل بروز خطاست. یک نکته مهم درطراحی سیستم های اطلاعات مدیریت یا بهره وری اطلاعات قطعی یا احتمالی درتصمیم گیری است. ارزیابی عنصراطلاعات، کارمشکلی است اما طراحی سیستم ها بهترین وسیله در ارزیابی واقعی عنصراطلاعات دریک مجموعه است.


سیستمهای اطلاعاتی
همانطور که ذکرشد به علت گستردگی وپیچیدگی موجوددرسیستمها، مدیران اطلاعات ومتخصصان اطلاعاتی از سیستمهای اطلاعاتی یعنی سیستمهایی که به کمک ابزارهای رایانه‌ای وفن آوری اطلاعات به گردآوری اطلاعات وپردازش سیستم های می پردازند روآورده اند. البته سیستم های اطلاعاتی به آن نقطه نرسیده اند که بتوانند فکرکنند، برنامه ریزی کنند وبه چگونگی تغییرات واکنش دهند. هنوز چندین اتاق برای افراد که این سیستم هارا اداره می کنند وجود دارد. وباید توجه داشت که فقط یک اقلیت کوچکی ازاین افراد عملاً سیستم های رایانه‌ای یا سیستم های فن‌آوری اطلاعات را طراحی می کنند. تعداد زیادی از این افراد کاربر نهایی هستند مانند مدیران، کارکنان اداری ودیگران که از رایانه در زمینه های شغلی خود استفاده می کنند (Curtin et al 1998,23). انبوه اطلاعاتی که درپایگاههای داده شرکتها ذخیره می شود اکثراً آنقدرزیادهستند که برای مدیران، بی معنی (وغیرقابل استفاده  ) می شوند. این آنارشی وهرج ومرج درحجم انبوه اطلاعات نیازبه یک سیستم اطلاعاتی برای رده بندی وتقسیم بندی آن برای استفاده هرچه بیشتر ازآن می باشد.
سیستمهای اطلاعاتی ریشه درتصاویر غارها دارند واعضای یک قبیله با استفاده ازاین سیستمهای بسیار اولیه دادوستدهای خود را انجام می دادند. وقتی میزان دادوستدها اندک وتعداد افرادی که بایکدیگر ارتباط برقرارمی کنند، انگشت شمارباشد، می توان کارهارابا استفاده ازاین سیستمها انجام داد، اماچنانچه میزان معاملات افزایش پیداکند وافراد بیشتری نیزدراین فعالیتها درگیر شوند سیستمهای مورد استفاده باید به مراتب پیشرفته ترباشد (بهان 1377،6).
باتوجه داشت که سیستم های اطلاعاتی بامدیریت اطلاعات تفاوت دارند بطوریکه سیستم های اطلاعاتی درخدمت مدیریت اطلاعات تحت عنوان سیستم های اطلاعات مدیریت قرارگرفته وازآن استفاده می کند. سیستمهای اطلاعاتی به معنی گردآوری، ذخیره، پردازش اشاعه و استفاده ازاطلاعات است این مسأله به نرم افزارویا سخت افزار محدود نمی شود بلکه اهمیت انسان وهدفهایش را در استفاده از فن‌آوری، ارزشها ومعیارهایی که دراین انتخاب به کار می رود، همچنین ارزیابی نهایی از اینکه این ابزار وسیله ای برای رسیدن به هدفهایش بوده اند یاخیر رادربرمی گیرد. درصورتی که هدف ازمدیریت اطلاعات ارتقای کارآیی سازمان ازطریق تقویت تواناییهای آن برای برآورد نیازهای درونی وبرونی آن در یک وضعیت فعال وپویا، تثبیت شده است. امروزه مدیران ارزش رقابتی واستراتژیکی سیستمهای اطلاعاتی رابه خوبی تشخیص می دهند. درمیان سرمایه های یک سازمان اعم از نیروی انسانی، سرمایه های مالی، ماشین آلات و تجهیزات، اطلاعات، باارزشترین آنهاست واین مساله به این دلیل است که تمام امکانات فیزیکی ومحیطی ازطریق اطلاعات توجیه می شوند. اطلاعات ممکن است بصورت استراتژیکی مورد استفاده قرارگیرد وامتیازات قابل رقابت برای سازمان کسب کند یا زمینه های رقابت را بین سازمانها تغییر دهد وامتیازات قابل‌توجهی  برای سازمان کسب کند یا زمینه های رقابت را بین سازمانها گسترش دهد یا صنایع رامتحول سازد وفرصتهای جدید بازرگانی برای آنها پدید آورد. یک سازمان باید بتواند سیستم اطلاعاتی ایجاد کند که قادرباشد نیازهای اطلاعاتی اکثریت رادردرون سازمان برآورد، سازد. چنین سیستم اشتراکی فواید زیررا  داراست:
کاهش کارهای تکراری درنگهداری پایگاههای اطلاعاتی، ارائه داده های دقیقتر، (زیراداده ها دریک محل نگهداری می شوند وفقط نیازاست که روز آمد شوند)؛ ایجاد ارتباطات بهتردردرون سازمان به طوری که هرفرد به اطلاعات موردنیاز دسترسی داشته باشد؛ برخورد هماهنگ بانیازهای اطلاعاتی داخل سازمان (رولی 1380، 11-9 ،7)
امروز استفاده از سیستمهای اطلاعاتی (IS) دربیشتر شرکتهای جهان رایج است. طبق آماری، بیش از 70 درصد شرکتهای آمریکایی وکره ای یک طرح سیستم اطلاعاتی دارند این مورد درشرکتهای مکزیکی بیش از 90 درصد می باشد. بیش از 60 درصد شرکتهای مکزیکی وبیش از 80 درصد شرکتهای آمریکایی وکره ای شخصی به عنوان رئیس کارکنان اطلاعات داشته اند (Mcleod 1998,583-584).
 
سیستم های اطلاعاتی ورایانه‌ها
همانطور که ذکرشد توسعه رایانه‌ها چه از بعدسخت افزاری وچه ازبعدنرم‌افزاری نقش بسزایی درتوسعه سیستمهای اطلاعاتی برای پردازش اطلاعات فراهم ساخت. برای بررسی چگونگی گسترش سیستم های اطلاعاتی بایدنسلهای ودوره های پیشرفت رایانه‌ها را بشناسیم:
بطورکلی عموماً‌رایانه‌هارابه 5نسل تقسیم بندی کرده اند:
سه نسل اول رایانه‌ از طریق شناخت بخشهای الکترونیکی آن که دارای قدرت محاسبه ومنطق هستند بررسی می گردد. این تقسیم بندی به شرح زیراست:
1-رایانه‌های نسل اول: دریچه های الکترونیکی (که بیشترمکانیکی بوده اند) 2-رایانه‌های نسل دوم: ترانزیستور 3-رایانه‌های نسل سوم: مدارهای مجتمع (یاهمان ICها)
 تحول رایانه ازیک نسل به نسل بعدی از نظرهای زیرسودمند است:


1-کوچک شدن اندازه رایانه 2-بالارفتن ضریب اطمینان 3-کاهش مصرف برق 4-بالارفتن سرعت کار 5-پایین آمدن قدرت خرید وهزینه های کارکردن آن .
به نظر بعضی متخصصان رایانه‌های نسل چهارم وپنجم آنهایی هستند که براساس مجتمع سازی با تراکم بسیار بالا (VLSI) شکل گرفته اند. رایانه‌های نسل پنجم احتمالاً به آن دسته رایانه‌های اطلاق می شود که ازرابطهای توسعه یافته ازهوش مصنوعی بهره گرفته اند (رولی 1380، 92-91). رایانه‌های امروزه پیشرفت کنونی خود را مدیون تراشه‌ها هستند که قابلیت ذخیره وپردازش زیادتری نسبت به نسلهای قبلی دارند.
امروزه ابررایانه‌هایی اختراع شده اند که توانایی انجام چندین میلیون عمل رادریک میلیون ثانیه دارا می باشند که ازاینها درمسائلی چون پیش بینی زلزله وبیش بینی سکته تمامی مغزی وقلبی وژنتیک انسانی استفاده می شود.
مدارالکتریکی اصلی اکثرمیکرورایانه‌ها به شکل ذره ریزسیلیسیوم است که ازناخن انگشت هم کوچکتراست. رایانه شخصی یک میکرورایانه است که فقط توسط یک نفر، یا شاید چند نفری که درهمان محل کار می کنند مورد استفاده قرار می‌گیرد. رایانه‌های شخصی رادرهرمکان مانند سازمانهای بزرگ، سازمانهای کوچک وحتی منازل می توان یافت .دستگاههای منگنه کارت که با اولین رایانه  به صورت انبوه تولید شده بنام رمینگون رندیونیوک I درسال 1951 کارگذاشته شدواستقرار یونیوک I ، توسط جنرال الکتریک درسال 1954 شروع استفاده رایانه برای پردازش اطلاعات بازرگانی بود که قابل ذکراست که استفاده ازرایانه دراین دوره تنها به سازمانهای بزرگتر دولتی وموسسات تجاری محدود می‌شد. سیستم ها با معیارهای امروزی بسیارگران بودند. مینی رایانه‌ها وسپس میکرورایانه‌ها تاثیرات عمیقی رابرهزینه محاسبات برجای نهاند. امروزه یک سازمان درهراندازه ای می‌تواند از عهده تامین یک رایانه‌ برآید (مک لوید1378،241،24،19).
اولین کاربرداصلی رایانه، پردازش داده های حسابداری بود آن کاربرد با چهار عمل دیگرهمراه بود: سیستم های اطلاعات مدیریت، سیستم های پشتیبانی تصمیم، ادارهمجازی، وسیستم های دانش محور؛  همه این 5کاربرد،  سیستم اطلاعاتی رایانه‌محور را تشکیل می دهند.
روشی که همه سیستم ها درطول ده 1950، 1960، واوایل 1970 توسعه دادند روش سنتی بود. دراواخر دهه 1970 یک گرایش جدیدی که بیشترین تاثیرراروی استفاده ازرایانه گذاشت دیده نشد. این گرایش افزایش علاقه بعضی از کاربران درتوسعه کاربردهای رایانه‌یشان بود. نامی که به این گرایش اطلاق شد کاربا رایانه استفاده گرنهایی است. کاربرنهایی مترادف با کاربر می باشد باید درنظرداشته باشیم که کاربا رایانه استفاده گرنهایی به خاطرچهار عامل متحول شد:
1-افزایش سوادرایانه‌ای 2-عقب افتادن خدمات اطلاعاتی 3-قیمت کم سخت‌افزار 4-نرم افزارهای از پیش نوشته شده.
رایانه تاثیر مثبتی برروی ملتهای بزرگ وکوچک گذاشته است. درکشورهای کوچکتر، محدودیتهای دولتی کاربرد فن‌آوری راکند می کند. وقتی که دولت حامی باشد مانند اسرائیل مصر وتونس استفاده از رایانه می تواند شکوفا می‌شود. ملل کوچک تر علاوه براستفاده از رایانه برای رفع نیازهای خود صنایع نرم‌افزاررابرای صادرات محصولات خودبه کاربران بازارجهانی، توسعه داده اند. دراکثر موارد، ایالات متحده رهبرجهانی دراستفاده از رایانه می باشد (Mcleod1998,4,22,23,28). متخصصان اطلاعاتی باراصلی خدمات اطلاعاتی رابه دوش می کشند حال می خواهیم متخصصان اطلاعاتی رابیشتر بشناسیم .