در دنیای امروز با رشد روز افزون جمعیت، نیاز به برقراری ارتباطات مفید و موثر بیش از پیش احساس میشود. ابزارهای اطلاعاتی نظیر مورس و تلگراف اولین دستاورد های بشر در زمینه ارتباطات موثر بوده و پس از آن بشر همواره در تلاش برای دستیابی به ارتباطی سریعتر و با کیفیت بهتر بوده است . WINMAX یا همان پروتکل (802.16) یک تکنولوژی بی سیم فوق العاده سودمند و انقلابی در زمینه ارتباطات کاربران ( درهر سطحی ) وهمچنین دسترسی به اینترنت پر سرعت بدون نیاز به ابزارهای فیزیکی می باشد. در حقیقت این تکنولوژی با کنار زدن دیگر رقبایش یعنی همان فناوری های WiFi و xDSL عزم خود را برای تسخیر تمامی دنیا جزم نموده است. هدف اصلی طراحان و مهندسان این فناوری آن است که در آینده ای نزدیک دسترسی بی حد ومرز به شبکه ها و دنیای اطلاعات را برای تمامی کاربران، تا حد دسترسی به تلفن همراه آسان سازند، همانگونه که تا امروز نیز کمابیش به خواسته خود دست یافته اند. | |
شرحی بر تکنولوژی (802.16) WIMAX | |
WiMAX یکی از استانداردهای شبکه بی سیم در زمینه دسترسی کاربران به ارتباطی سریع و مطمئن می باشد. این نام از حروف Worldwide Interoperability for Microwave Access گرفته شده است. WiMAX در آینده بسیار نزدیک اینترنت را در کنار شبکه های مخابراتی قرار خواهد داد و چنان انقلابی را در این زمینه به وجود خواهد آورد که روشن کردن اکثر کامپیوتر های قابل حمل و خانگی مساوی با اتصال آنها به اینترنت باشد. این استاندارد از طرف IEEE معتبر شناخته شده و پروتکل 802.16 از طرف این سازمان به آن اختصاص یافته است. WiMAX از نظر استفاده از امواج مایکروویو برای دسترسی مستقیم کاربران به اینترنت تا حدود زیادی شبیه WiFi است، با این تفاوت که سرعت آن بسیار بالاتر و برد آن به طور چشمگیری وسیع تر است به طوری که سرعت آن را می توان با خطوط پرسرعت با پهنای باند وسیع ( نظیر T3 و DSL) و برد امواج آن را با سرویس تلفن همراه مقایسه کرد. از نظر فراگیری شبکه نیز با هیچ کدام از مقیاس های شناخته شده شبکه قابل مقایسه نیست و حتی از مقیاس MAN که برای شبکه های شهری به کار می رود و در حال حاضر بزرگترین مقیاس شبکه های یکپارچه است هم به مراتب وسیع تر است. این سیستم از دو بخش کلی تشکیل می شود:
WiMAX BTS می تواند به طور مستقیم و با یک پهنای باند بالا ( مثلا خط T3 ) با اینترنت در ارتباط باشد و امواج را به کاربران و یا BTS بعدی انتقال دهد. با توجه به گستره بالای هر BTS با ایجاد BTS های متعدد در انتهای محدوده تحت پوشش یک BTS دیگر، میتوان محدوده قابل توجهی را (مشابه با سیستم تلفن همراه غیر ماهواره ای ) تحت پوشش قرار داد. | |
سرویس های قابل ارائه بر روی بستر شبکه WiMAX | |
بر روی بستر شبکه بی سیم امکان ایجاد اینترنت پر سرعت شبکه های VPN, VoIP و سرویس های Video Conferencing , E-learning , E-banking و Video on Demand میسر می باشد. | |
شبکه VPN مبتنی بر فناوری WiMAX | |
VPN یا همان Virtual Private Network نوعی از پیکربندی های شبکه است که به دلیل امنیت فوق العاده بالاتری که نسبت به دیگر توپولوژی های شبکه های کامپیوتری دارد با استقبال بی نظیری مواجه شده است. VPN در حقیقت با ایجاد یک تونل اختصاصی میان فرستنده و گیرنده اطلاعات ، امکان دسترسی کاربران متفرقه به اطلاعات مبادله شده در شبکه را از میان می برد. VPN هر چند بسته اطلاعاتی را به صورت کپسولی در آورده و ارسال می نماید که این کار سبب میشود داده ها درحین پروسه ارسال برای کاربران متفرقه به هیچ عنوان قابل دسترسی نباشند و امنیت داده ها را تا پایان این پروسه تضمین میکند. VPN شبکه ای است کاملا ایده آل برای سازمان ها و شرکت هایی با تعداد شعبات بالا و پراکنده که برای آنها امنیت داده ها در حین پروسه ارسال و دریافت مهمترین نکته به شمار میرود. | |
|
انواع شبکه VPN قابل ارائه توسط شرکت لایزر:
|
VOD مبتنی بر فناوری WiMAX | |
Video on Demand یا به اختصار VOD سرویس پخش ویدیو و فایل های تصویری بر روی بستر IP می باشد که کاربرد آن در پخش برنامه های تلویزیونی ، پخش زنده همایش ها ، کنفرانس ها و یا مسابقات ورزشی می باشد. در این سرویس محتوا از طریق دریافت کننده های ماهواره ای، دریافت کننده های تلویزیونی و یا دوربین های تلویزیونی دریافت و از طریق دستگاه ها یا کارتهای PCI و AGP وارد سیستم میشود و بوسیله سرورهای Encoding به یکی از استانداردهای قابل پشتیبانی توسط سیستم تبدیل، فشرده و آماده پخش میشود. | |
شبکه LAN to LAN مبتنی بر WiMAX | |
یکی دیگر از امکانات بی نظیر فناوری WiMAX استفاده از این فناوری در شبکه های LAN to LAN است. شبکه LAN to LAN مبتنی بر این فناوری اتصال پرسرعت دو یا چند شبکه LAN را به صورت FULL - MESH امکان پذیر می سازد بدین صورت که دو یا چند شبکه LAN با هر نوع سرویس ارتباطی میتوانند با استفاده از فناوری WiMAX ارتباطی ایمن و پرسرعت با یکدیگر داشته باشند. به عنوان مثال کارمندان یک سازمان یا ارگان بزرگ میتوانند با استفاده از این فناوری در منزل خود نیز به سازمان یا ارگان خود مرتبط باشند و یا از سرویس اینترنت پر سرعت آن استفاده کنند. | |
| |
کنفرانس ویدئویی Video Conferencing | |
در یک تعریف ساده و اولیه می توان گفت Video Conferencing یعنی امکان برقراری ارتباط بین دو یا چند مکان داخل شهری ، بین شهری ، بین کشوری و یا ترکیبی از آنها به نحوی که در هر مکان شخص یا گروه شرکت کننده در کنفرانس بتواند صدا ، تصویر ، اطلاعات دیجیتال و مدارک کاغذی (مستندات ، نقشه ها و ... ) اشخاص و گروه های دیگر شرکت کننده در کنفرانس را بشنوند و ببینند. | |
مقایسه فنی تکنولوژی WiMAX , WiFi , xDSL
|
فناوری | WiFi | WiMAX | xDSL |
برد قابل دسترسی
|
|
|
|
|
|
QPSK
|
DMT |
|
بیش از75Mbps در یک کانال 20MHz (3.8bps / hz) | بیش از 54Mbps در کانال 20MHz(2.7bps / hz) |
|
|
|
|
|
|
حق انتخاب با مخاطب است. صفحه حوادث روزنامه؟ صفحه اجتماعی، اقتصادی و یا شاید سیاسی و... هر کدام از این صفحات را که بخواهید میتوانید انتخاب کنید. دیگر روبهروی کیوسکهای مطبوعاتی وقت صرف نمیکنید و تیترهای روزنامههای صبح را تندتند دید نمیزنید. اینجا وقت طلاست. "سایبرژورنالیسم" به کمک شما میآید. در یک فرصت مناسب، بدون اینکه سر چهارراهها منتظر شنیدن خبرهای داغ صبح باشید که روزنامهفروشها داد میزنند و یا وقتی که اشتراک مجله در روزنامهتان شما را کلافه کرده و دیر به دستتان میرسد، روزنامههای سایبر بهترین انتخاب است. پای رایانه شخصی، خبرهای مورد علاقه خود را از سایتهای خبری که چند بار در روز بهروز میشود، گلچین میکنید، میخوانید، برخی خبرها را از طریق رادیوهای اینترنتی میشنوید و یا گزارشهایی را مصور مشاهده میکنید. "روزنامههای سایبر" اخبار را به یک صفحه اینترنتی و چند خط توضیح خبر محصور نمیکنند، بلکه بهواسطه لینکهایی که در اختیار مخاطب قرار میدهند، به وی این امکان را میدهند که با یک کلیک به دنیای وسیعتری از اخبار و اطلاعات سایتهای مشابه خبری دیگر دست پیدا کنند. |
دنیای روزنامههای سایبر، محدود به چند صفحه روزنامه نیست که مخاطب هر روز صبح باید ورق بزند تا اخبار و مطالب دلخواه خود را پیدا کند. اینجا، مخاطبان با کاغذهای کاهی و صفحههایی که عناوین ثابت دارند، سروکار ندارند، روزنامهخوانهای آنلاین از پشت شیشه مانیتورها، خبرهای روز را میخوانند...
سایبر با طعم سنتی
شهروندان روزنامهنگار، اصطلاحی است که خاص مخاطبان آنلاین است. مخاطبانی که روزنامههای آنلاین به تقاضای آنها موجودیت پیدا میکند.
در سایبرژورنالیسم وارد عرصهای میشویم که مخاطب به همان اندازه حق دارد مطلب بنویسد، که نویسنده مطلب مینویسد. روزنامهنگار سایبر، در حقیقت لحظهنگاری میکند و توقف در اطلاعرسانی را با کار آنلاین، جور نمیبیند.
آنها همان روزنامهنگارانی هستند که با قلم روی کاغذهای کاهی مینویسند، با سبک و شیوه متداول خبرنویسی.
روزنامهنگار آنلاین، شیوه جدیدی برای نگارش ندارد و در اصل، این تفکر و بینش دیجیتال است که او را به یک "سایبرژورنالیست" تبدیل میکند.
دکتر نمکدوست، استاد دانشگاه و مدرس روزنامهنگاری، در خصوص "سایبرژورنالیسم" و "روزنامهنگاری سنتی" معتقد است: "سایبرژونالیست" همان روزنامهنگاری کاغذی است با بهرهگیری از امکاناتی که اینترنت و آنلاین بودن در اختیار فرد قرار میدهد.
روزنامهنگاری آنلاین، فرار از زمان و مکانی است که مخاطب را محصور تولید نویسنده میکند. مخاطب روزنامههای کاغذی محصول چاپشدهای را در دست دارد که نویسنده گزینش کرده و مراحل زیادی را از تحریریه تا چاپخانه و توزیع گذرانده تا بهدست او برسد و در آخر اخبار و گزارشهایی را ورق میزند که شاید همیشه اشتیاق او را برای خواندن یک مطلب مورد علاقهاش، پاسخگو نباشد.
اما در روزنامههای سایبر، مخاطب نقشی همانند نویسنده دارد. پابهپای نویسنده آگاهی مییابد، خبرهایی که بر اساس علایق خود گلچین میکند، میخواند. حمید ضیاییپرور، روزنامهنگار در این خصوص میگوید: در سایبرژورنالیسم، RSS به کمک مخاطبان آمده و با استفاده از آن است که میتوانند علایق خبری خود را مشخص کنند و فقط خبرهای جستوجو شدهای را که خواستهاند، بخوانند.
وی در ادامه میگوید: روزنامهنگاری سایبر بیشتر بر عناصری تکیه میکند که از جذابیتهای بصری برخوردار باشد. روزنامههای سایبر در طول روز چندین بار بهروز میشود و تحریریههایی متفاوت با تحریریه روزنامههای مکتوب دارد.
احساس نزدیکی و برقراری نوعی تعامل در عرصه خبر، بین مخاطب و نویسنده، نوعی نگارش عامیانهتر را در روزنامهنگاری آنلاین خلق میکند و در اصل سبک خبرنویسی همان است که در روزنامه چاپی هم رعایت میشود.
دکتر نمکدوست در این خصوص میگوید: "تنها تفاوت روزنامهنگاری کاغذی و سایبر در برخی مسایل ظاهری است و بحثی بهعنوان فنون خبرنویسی آنلاین مطرح نیست و همچنین تکنیک خبرنویسی جدیدی در فضای سایبر شکل نگرفته است."
مهم این است که روزنامهنگار آنلاین میداند، خبر و گزارش و یادداشتی که مینویسد و روی سایت خبری خود ارایه میدهد، همان لحظه مخاطبانی دارد و با مخاطب خود به بحث و تبادل نظر میپردازد و در واقع فاصله میان نوشتن یک خبر تا خواندن و سپس بازخورد آن از سوی مخاطب بسیار کوتاه شده است.
آنلایننویسی وطنی
روزنامههای آنلاین را در ایران از طریق سایتهایی باید شناخت که همه جوانب روزنامهنگاری در محیط سایبر را مورد توجه قرار میدهند.
این شناخت در برخی موارد بهسوی روزنامههای چاپی منحرف میشود که مطالب خود را بدون کموکاست روی سایت اینترنتی خود قرار میدهند و به اصطلاح نسخه اینترنتی روزنامه را ارایه میدهند، غافل از اینکه نسخه آنلاین یک روزنامه، باید بیشتر از محتوای چاپی آن باشد.
ضیاییپرور با بیان اینکه فقدان دانش دیجیتالی در رسانههای آنلاین، اولین موردی است که در آسیبشناسی این رسانهها باید به آن اشاره کرد، میگوید: بسیاری از روزنامههای آنلاین در ایران، هنوز از شکل سنتی خود فاصله نگرفتهاند و از مفهوم واقعی آنلاین دور هستند.
وی، فرمتهای PDF روزنامهها را که هیچگونه قابلیت تغییر ندارد، روزنامه الکترونیکی میخواند و میگوید که اگر همین روزنامهها با فرمت و امکانات دیگری روی اینترنت قرار بگیرد، روزنامهنگاری دیجیتالی محسوب میشود و با روزنامهنگاری سایبر تفاوت زیادی دارد.
سایبرژورنالیسم ایرانی باید بتواند همگام با پیشرفت فناوریهای روز دنیا حرکت کند و مخاطبان اینترنت را در کشور در صورت وجود قشر قابل توجه، بهخود اختصاص دهد.
دکتر تژامیر فخرایی، استاد ارتباطات، با اشاره به اینکه در ایران عده اندکی به فضای اینترنت دسترسی دارند میگوید: "برای شکلگیری رسانههای آنلاین در کشور، راه طولانی در پیش داریم و برای پیشبرد این موضوع، باید مخاطبان آنلاین توسعه یابند."
روزنامهنگاری آنلاین اگرچه فرصتی را فراهم کرده تا با هزینه کمتر، در هر لحظه از اطلاعات، اخبار و رویدادهای مهم باخبر شویم، اما همانند دیگر فناوریهای نوین، مستلزم فرصت است تا سایبرژورنالیستها و مخاطبان سایبر را در برابر یکدیگر قرار دهد و سایبرژورنالیسم را با پوشش همه جوانب آن ارایه دهد. برای روزنامهنگاری سایبر هنوز در آغاز راهیم.
روزنامهنگاری سایبر با مخلفات
یک خبر سایبر را در همه موارد میتوان خواند. اما در برخی موارد، میتوان شنید و یا همان خبر را مصور مشاهده کرد.
چندرسانهای بودن از مزایای روزنامهنگاری الکترونیکی است. دکتر نمکدوست در این خصوص معتقد است: فضای سایبر، مختصاتی دارد که به کمک نویسنده و مخاطب میآید. مخاطب آنلاین عادت به اسکن کردن مطالب دارد. وقت زیادی ندارد و علاوه بر خلاصه خواندن خبر از عکسهایی که نویسنده برای خبر خود انتخاب کرده استفاده کرده و رویداد و اتفاق را ملموستر درک میکند. وی میگوید: در روزنامهنگاری آنلاین، تصویر، صدا و آنلاین بودن کمک میکند که اطلاعات و اخبار سادهتر و عمیقتر به مخاطب ارایه شود.
روزنامهنگار آنلاین، خبر را با "فونت دیجیتال" تنظیم میکند و مخاطب آنلاین از امکاناتی که برای خواندن اخبار بهصورت آنلاین به او داده شده و از سیستمهایی مثل RSS استفاده میکند.
با پست الکترونیکی از حق اشتراک خبرنامه بهره میبرد و بعضی وقتها، اخبار را از طریق "پادکستها" گوش میدهد.
"پادکستها"، رادیوهای اینترنتی هستند که محتوای گوناگونی را بهصورت فایلهای صوتی و یا تصویری در اختیار کاربران قرار میدهند. "پادکستها"، نیز حق انتخاب را به مخاطب میدهد تا مشخص کند به کدام محتوای سایتهای خبری میخواهد دسترسی پیدا کند.
ارایه پادکستها در برخی از سایتهای خبری داخلی و خارجی فارسیزبان مرسوم است و همچنین بعضی از وبلاگهای خبری نیز از رادیوهای اینترنتی برای ارایه اخبار استفاده میکنند.
از دیدگاه استادان ارتباطات "سایبرژورنالسیم" میانرشتهای است، اگر تا دیروز، روزنامهنگار، فنون مصاحبه و خبر را میدانست و در محیط روزنامه کار حرفهای میکرد، امروز بهعنوان "سایبرژورنالیست" باید از مهارتهای رایانهای و فناوریهای نوین تا حد کافی برخوردار باشد، چراکه یک روزنامه سایبر، با ورود به محیط اینترنت و فضای سایبرژورنالیسم، دیگر یک نویسنده و روزنامهنگار خالص نیست. این روزنامهنگار تمام مراحلی که در یک روزنامه چاپی به عهده چندین نفر بود و همچنین مهارتهای قبلی را مثل چاپ، انتشار، گرافیک و صفحهآرایی و عکس و... را فردی بر عهده دارد و خبر را با همه حواشیای که دارد به مخاطب عرضه میکند.
مرکز مطالعات سایبرژورنالیسم
روزنامهنگاری آنلاین از زمان ورود تا به حال که روزهای زیادی از عمر آن نگذشته، بیشتر بهصورت فردی مطرح بوده و بیشتر در محافل دانشگاهی و از زبان استادان ارتباطات و روزنامهنگاران معرفی شده است. اما مدتی است که "سایبرژورنالیسم" از سوی مراکز پژوهشی و تحقیقاتی، بیشتر مطالعه و آسیبشناسی میشود.
مرکز مطالعات سایبرژورنالیسم و مرکز آموزش همشهری، دو مرکزی است که نشستهای تخصصی در رابطه با روزنامهنگاری آنلاین برگزار کرده است.
ضیاییپرور در خصوص مرکز مطالعات سایبرژورنالیسم دانشگاه آزاد اسلامی میگوید: این مرکز یکی از مراکز مطالعاتی پژوهشی و تحقیقاتی و زیرمجموعه معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات است که از سال 83 و به همت دانشجویان دکترای تخصصی علوم ارتباطات بهطور رسمی کار خود را آغاز کرده است.
وی هدف این مرکز را متمرکز کردن مطالعات روی سایبرژورنالیسم بهمنظور راهاندازی دروس سایبرژورنالیسم و سپس رشته سایبرژورنالیسم در دانشگاه آزاد اسلامی دانست.
این مرکز از گروههای مطالعاتی و پژوهشی شامل تحقیق در محیط سایبر، فناوریهای جدید ارتباطی، وبلاگ و نشریات الکترونیکی، روزنامهنگاری الکترونیکی و جامعه اطلاعاتی بهره میبرد و همچنین ماهنامهای با عنوان ماهنامه علمی مطالعات سایبرژورنالیسم منتشر میکند.
کارگاه روزنامهنگاری سایبر، سایت اینترنتی سایبرژورنالیسم، انتشار کتاب در زمینه روزنامهنگاری سایبر و برگزاری سمینارهای تخصصی از جمله وظایف این مرکز است.
سایت مرکز مطالعات سایبرژورنالیسم دانشگاه آزاد اسلامی به آدرس اینترنتی www.ertebatat.net قابل دسترسی است.
پیامدهای سایبرژورنالیسم
وبلاگ را شاید بتوان فرزندخوانده و یا همخانوادهای نهچندان حرفهای برای سایبرژورنالیسم عنوان کرد.
وقتی از سایبرژورنالیسم نام برده میشود، عدهای میخواهند که وبلاگنویسان خبری را در زمره این گروه قرار دهند.
اما واقعیت برای استادان ارتباطات و روزنامهنگاران متفاوت است.
دکتر نمکدوست بهعنوان یک روزنامهنگار معتقد است که روزنامهنگاری آنلاین و وبلاگنویسی معادل هم نیستند و تفاوتهای بسیاری دارند. وبلاگها همانند سایتهای خبری محلی برای انتشار اخبار است، اما با این تفاوت که یک وبلاگنویس ذهنیات خود را بدون ویرایش از لحاظ خبری و دستوری ارایه میکند و دنبال کردن یک هدف خاص فردی بدون نیاز به صرف وقت و هزینه، همچون راهاندازی و طراحی سایتهای خبری، یک نویسنده وبلاگ را تشویق به نوشتن میکند. ضیاییپرور در خصوص وبلاگها نظر متفاوتی دارد، وی میگوید: وبلاگهای غیرحرفهای، بهدلیل اینکه بخشی از نشریات الکترونیکی بهشمار میروند، در واقع گامهای اولیه ورود به سایبرژورنالیسم است.
وی میگوید: همانطور که در روزنامهها ممکن است مطالبی از نویسندههایی چاپ شود که بهصورت معدود مینویسند، بنابراین وبلاگها طی کردن پیشنیازی برای ورود به روزنامهنگاری سایبر است. با این وجود، وبلاگها را میتوان محلی برای انتشار اخبار و عقاید دانست، اما بهنظر میرسد باید جدا از فضای "سایبرژورنالیسم" مطرح شوند و با واقعیت مجازی برای ایجاد فضای فکری و شخصی نویسندگانی که ممکن است روزنامهنگار باشند یا نه، مطرح شود.
سارا منصوری
پاداش دهی به کارکنان هماهنگ با سیاست های شرکت
هنگامی که خانم الف در سازمان پیشرفت نموده و به سرپرستی و مدیریت برسد، یکی از وظایف وی ارزشیابی شش ماه هر یک از کارکنان است که به او گزارش می دهند. هر کارمند از خود یک ارزشیابی می کند و آن را به خانم الف می دهد. خانم الف هم دیدگاه های خودش و دیگر همکاران فرد را- که با پست الکترونیکی در خواست و دریافت نموده است) تنظیم می کند و با مدیر بالا دست خود ، در زمینه ی ارزش یابی ها و درصد پاداش ها، گفتگو می کند. سپس نتیجه ی ارزشیابی و نیز هدف ها و برنامه های آینده، به صورت رودررو با کارمند در میان گذاشته می شود.
در گذشته، تکمیل فرم های لازم و وقتی که بر سر آن ها گذاشته می شد، دشوارتر و وقت گیر تر از خود ارزش یابی بود. اینک به کمک نظام دیجیتالی و با رعایت مقررات شرکت، ارزش یابی ها به آسانی و با شتاب انجام می گیرند. برنامه رایانه ای، بر پایه ی درصد های پیشنهادی خانم الف، سطح شغل، و حقوق کنونی هر شاغل، یک پاداش موقتی و قابل تعدیل، محاسبه و عرضه می نماید. هر چند که بیشینه و کمینه ی پاداش کارکنا ن در هر دوره را مدیریت شرکت تعیین می کند، و در آن طیف می توان به افراد برجسته و کسانی که بازدهی ویژه ای داشته اند، پاداش و یا اضافه حقوق بیشتری داد. چنان چه که پاداش ها از میزان تعیین شده بالاتر و یا پایین تر بروند، نظام دیجیتالی موضوع را نشان خواهد داد تا اصلاح گردد.
دریافتی های هر فرد توسط مدیر ارشد تر هم به صورت الکترونیکی بررسی و تایید می شود و مستقیم وارد پرونده ی حقوقی او می گردد.
برنامه ی کاربردی ارزشیابی، روند فعالیت هر کارمند را پیش چشم مدیر می گذارد، و او می تواند با رویکرد به طرز کار فرد و نیز مقررات شرکت، همواره کارمند را بررسی و ارزشیابی کند. بنا یه تخمین ما، این برنامه ضمن رعایت همه جنبه ها، تا 50 درصد در کارهای اداری و وقت، صرفه جویی می کند.
انباشت صرفه جویی ها تا 40 میلیون دلار
به کارگیری شبکه ی دیجیتالی درون سازمانی به جای کارهای کاغذی، تاثیر شگرف خود را نشان داده است. اکنون که این کتاب برای چاپ شدن می رود، شمار فرم های شرکت مایکروسافت که بیشتر از 1000 تا بود به 60 فرم کاهش یافته است. از این شمار نیز 10 فرم مورد نیاز قانون، 40 فرم مربوط به کار با شرکت ها و سازمان هایی است که هم چنان نظام کاغذی دارند، و 10 فرم باقی مانده در زمینه هایی است که هنوز نیاز به دیجیتالی کردن آن ها را احساس نکرده ایم. برای تمام دیجیتالی شدن نظام ها، بایستی همه ی سازمان ها، شرکت ها و دولت ها همکاری کنند.
صرفه جویی شرکت مایکروسافت در زمینه ای که آوردم، تنها در مدت 12 ماه از سال 98-1997 بالغ بر 40 میلیون دلار بوده است. بیشترین بخش صرفه جویی، در کاستن از هزینه فرآیند ها به دست آمده است. بنا به محاسبه ی اداره حسابداری، هزینه هر داد وستد اسناد- که بیشر ناشی از صرف وقت کارکنان می باشد- به هر فقره 145 دلار می رسد. اینک در مایکروسافت و با ابزار الکترونیکی، این هزینه به 5 دلار کاهش یافته است. نرم افزار بازار مایکروسافت در سال نخست کار خود، به تنهایی 250000 سند شامل 1.6 میلیارد دلار صورت حساب، را جابه حا کرده است. همین کار ، برای ما بیش از 25 میلیون دلار صرفه جویی در فرآیند به همراه داشت. داد و ستد های بازرگانی با شتاب رو به افزایش دارند، صرفه جویی در نیروی انسانی، یکی از مهم ترین بخش ها می باشد.
به کارگیری نظام دیجیتالی در برنامه های اداره سهام کارکنان، سالانه بیش از یک میلیون دلار صرفه جویی در هزینه ی نیروی انسانی به بار آورده است. این روند در برخی جاها موجب کاهش در شمار نیروی انسانی می شود، ولی ما این گونه کارکنان را به جاهای دیگری می گماریم که مورد علاقه و خواستشان باشد، در نتیجه ی بازده ی ایشان بالاتر می رود. کارمندی که در گذشته وظیفه ی پاسخگویی به تلفن ها را داشته است، اینک در پای رایانه می نشیند و با بررسی بخش ویژه پرسش کنندگان، برای آن ها پاسخ آماده نموده و می فرستد. هر چند اکنون حجم این کار از 24 درصد به 51 درصد افزایش یافته است، مسئولان پرسش و پاسخ با مشتریان ، از کارشان بسیار خشنودند ، زیرا جنبه های آموزنده و انگیزشی فراوانی برای خودشان و سراسر سازمان دارد.
نظام در خط امور مسافرت ما، بهره وری در این بخش را سه برابر کرد ه است. اکنون هر کارمند می تواند روزانه تا 25 سفر کامل فردی و یا گروهی را تنظیم کند. آمار این فرآیند در گذشته روزانه 8 سفر بوده است. اکنون برای برنامه ریزی هر سفر که بیشتر دست کم 17 دقیقه مکالمه ی تلفنی و ارسال و دریافت پست الکترونیکی نیاز داشت، به صورت در خط تنها 5 دقیقه وقت صرف می شود.
همه ی فعالیت های مالی و اداری که یاد کردم، توسط دوازده رایانه ی پشتیبان که هر کدام از دو یا چهار پردازنده برخوردارند، انجام می گیرد. بهای همه ی سخت افزارها بالغ بر 300000 دلار، هزینه ی نصب در دوسال برابر با 8 میلیون ، و هزینه ی اجرایی سالانه 765000 دلار می باشد. هر چند این هزینه ها بسیار کمتر از به کارگیری نظام های دیگر است، در برابر پیاده کرده همین طرح در دیگر شرکت ها، اندکی بالاتر می باشد. دلیلش این است که ما در بسیاری از گام ها، و حل مساله ها، پیشاهنگ بوده و راه را برای دیگران هموار نموده ایم. با گسترش فعالیت های استاندارد و همسان، و افزایش کارایی نرم افزار های بازرگانی و تولید انبوه، در آینده این گونه هزینه ها باز هم کاهش خواهند یافت.
حتا برای خود ما در مقام پیشاهنگ فناوری در راه اندازی نظام اطلاعات ، هزینه ی کار از سال 1996 تا 1999 دست کم 3 درصد کاهش یافته است. این کاهش به ویژه، پیامد استاندارد ساختن داده ها و یکپارچه کردن نظام های اطلاع رسانی می باشد.
WowWee's angry, aggressive Roboreptile ($120 street) does a lot with just four leg joints and only five motors. It can jump, lunge, hop on its rear legs, turn swiftly left or right, and race forward. By combining these relatively stiff legs—there are no knee or ankle joints—with a fully articulated, six-inch neck, a foot-plus-long tail, and a very reptilian face with a mouthful of rubber teeth, the Roboreptile achieves a startling effect.
![]() |
![]() |
SLIDESHOW (14) | ![]() |
![]() | |||
Slideshow | All Shots | |||
![]() |
Despite promises to the contrary, WowWee's latest black-and-white robot does come with a remote control. In fact, it's a three-level remote that includes a demo mode, direction controls, a feed button, guard mode, and, most welcome, a three-level volume control. That's right, the Roboreptile is the first WowWee robot that lets users turn down the volume—you can choose from high, low, and mute.
WowWee robots do not learn—though they do accept rudimentary, 20-step programming. Instead, each comes with its own distinct personality. The Roboraptor is alternatively playful and aggressive (a bit like a dog), and the Robosapien V2 is a big goofball. The Roboreptile is, well, kind of irate. From the moment you turn on the 28-inch-long robot, it's screeching, swinging its tail, and whipping its head back and forth and looking for food. Its main interests are running away, checking out its environment, and eating. The Roboreptile uses infrared sensors to see obstacles and objects in front of it and can react to loud sounds thanks to sonic sensors in its ears. Don't bother trying to pet it. The Roboreptile has just one touch sensor on its back (the Roboraptor, in contrast, has mouth, back, and tail touch sensors), and the instructions recommend you touch it only after it has been fed and when its cowl (or hood) is over its face. No kidding, this robot is such an angry beast that you'll want to occasionally slip the included plastic hood over its face to put it in "Subdued" mood—this also serves to cut off its sensors from external stimuli.
Putting the hood on the Roboreptile's head is not easy. The instructions recommend you feed the robot first using the "feed" button on the remote—which gives you a 60-second "Satisfied" mood window—-and, even then, you have to put the hood on from behind its head. If you get the hood on, the robot does calm down, but since the hood doesn't snap on, it's apt to slip off; at that point, the Roboreptile goes into a full-scale frenzy. If you can manage to keep the hood on it for at least 40 seconds, the robot will "fall asleep." This is indicated by a heavy breathing sound. When you take off the hood, the Roboreptile is supposed to wake up slowly. In my experience, it woke up instantly, as ravenous as ever.
The remote gives you a fair amount of control over the Roboreptile's actions, but using it can be a bit frustrating. The Roboreptile is always onto the next thing, so you have to work at getting the remote near it and then selecting your choice quickly before the robot has run off. I must've picked it up a dozen times to get it back within range.
Programming worked smoothly, though the instructions do not make it clear that if you want to program actions, you need to exit from the remote level that shows "program" and then reenter it to execute the routine. All other controls worked as promised. I put the Roboreptile on guard mode, and it waited for something to pass in front before attacking. I easily controlled the sweep of its ever-moving tail and its head, mouth, volume, and walking speed. The Roboreptile has four speeds, including walking on its two hind legs, but its front legs do not assist in motion, even when it's walking on all fours. The bottoms of its two front feet have hard, slick plastic pads that slide along the floor while the back legs do all the work. The Roboreptile and its remote take a total of ten double-A batteries. In 45 minutes of play (and additional few-minute-long sessions after that), the robot showed no signs of slowing down.
The Roboreptile doesn't ship with any toys, but you can make it follow the remote if you hold down the "feed" button. Its sensors do help it get around objects: It successfully navigated its way under my dining room table and between chair legs, but because the robot's head is constantly sweeping back and forth and it can really only "see" what's directly in front of it, it often whacks its head into objects and walls over and over again. The Roboreptile is made of pretty tough plastic, so there was no real damage, but its head—and its tail, which is also always sweeping—got scuffed up rather quickly.
The children I showed the Roboreptile to were intrigued, but seemed to expect it to be friendlier—a couple tried to hug it and others petted its head—and tended to jump back a bit when the Roboreptile charged. The robot is not recommended for children under 8, and this makes sense. It could scare young children, and its fast-moving rear legs could catch small fingers.
The Roboreptile is expected to hit retail shelves by September and sell for approximately $120. That's roughly the same as the very popular Roboraptor, though I think the sweet spot for this robot should be between $79 and $99.
WowWee's robots have never had the ability to learn—they actually lose even the short-term programming on power-downs—and usually this isn't a problem. But it could be an issue with the Roboreptile. It's so aggressive that children under 12 may expect and hope that it will someday learn to become a friend. It's the way most children's stories work: The scary lion acts like it wants to bite your head off, until you remove the thorn from its foot and it becomes a pussycat. There'll be no such happy ending for the Roboreptile. It starts angry (WowWee calls it "Hungry") and pretty much stays that way—at least until its batteries run out. This is also part of the cool new robot's charm, but for future versions, I'd suggest the addition of "Always Subdued" and "Always Satisfied" settings.
ترجمه: هومن تحویلداری
پشتیبانی از دگرگونی سازی الکترونیکی
برخلاف برداشت سنتی، کارکنان مایکروسافت در زندگی خصوصی خود نیز، پیوندهایی با شرکت دارند. کارمند تازه استخدام، خانم الف که پیشتر از او یاد کردیم، ازدواج می کند. او برنامه ی ماه عسل خود را در خط به نظام دیجیتالی وارد می نماید. پس از این که با همسرش به خانه ای تازه می روند تا زندگی مشترکی را آغاز کنند، نشانی تازه ی خود را در یک فرم دیجیتال به نظام می دهد. نشانی به صورت خودکار و برنامه ریزی شده، به دست واحدها و کسانی که بدان نیاز دارند- واحد پرداخت حقوق، واحد پس انداز و بازنشستگی، مدیری که مزایا و سهام ویژه ی کارکنان را اداره می کند، و... – می رسد. خانم الف شبکه ی رایانه ای درون سازمانی را بررسی می کند تا از مسیر اتوبوس های منطقه زندگی تازه و نیز کسانی که مایل به گزینش همسفر از خانه به محل کار و برعکس هستند آگاه شوند.
خانم الف به هنگام بچه دار شدن، به نظام دیجیتالی برخط شرکت مراجعه می کنند تا از چگونگی مرخصی سازمان ، مرخصی های نگهداری فرزند، همایش های راهنمایی پدر و مادران جوان، و کمک های بهداشتی و درمانی، اطلاعات لازم را به دست آورد. با ورود فرزند تازه به زندگی کارکنان، خودشان به یاری نظام دیجیتالی، وضعیت نظام خانوادگی در پرونده کارگزینی را تغییر می دهند. مایکروسافت در زمینه ی تامین خدمات بهداشتی/ درمانی، دندانپزشکی، عینک و چشم پزشکی، بیمه ی زندگی و از کارافتادگی، باشگاه مراقبت های بهداشتی، و خدمات حقوقی و دادگستری، گزینه های متفاوتی پیش پای کارکنان گذاشته است. هر فرد با بررسی و ارزیابی این گونه طرح ها، آن را که با وضعیت او مناسب تر است و بازده پولی بیشتری دارد، بر می گزیند و به نظام دیجیتالی وارد می کند.
کارکنان می توانند خود بخشی از حقوقشان را به برنامه های پس انداز، خرید سهام شرکت، و بازنشستگی های گوناگون، اختصاص دهند، و نیز هر گاه که اراده کنند، درصد آن ها را تغییر دهند.
به کمک کارگزاری بورس سالمون اسمیت بارنی و بخش ویژه ای که در شبکه ایجاد کرده است، کارکنان مایکروسافت می توانند در خط همه گونه داد و ستد سهام شرکت، دریافت و پرداخت وجه، و مانند آن ها را انجام دهند و از شرایط لازم برای برخورداری از وام های خرید و یا گسترش مسکن آگاه گردند، مگر در کشورهایی که به فرم های کاغذی هم چنان نیاز دارند.
هر یک از کارکنان مایکروسافت که شریک شرکت هم هستند، سالانه گزارش مالی وسود و زیان مایکروسافت را دریافت می کنند. این گزارش به ده زبان و هفت ارز مهم تهیه می شود و هر کارمندی می تواند گزارش را به زبان و بر پایه ی ارزی که می خواهد، در خط ببیند . مایکروسافت نخستین شرکتی است که ترتیب برگزیدن وکیل ویا رای دادن به مجمع های شرکت را به صورت الکترونیکی داده است. این برنامه شمار رای دهندگان و شرکت کنندگان در مجمع را از 15 درصد به 60 درصد رسانده است. ناگفته نماند که همه فعالیت های حساس یاد شده باامضا و رمز الکترونیکی ویژه ی هر فرد و در محیطی ایمن انجام می شوند.
به کارگیری یک ابزار برای برآوردن نیازهای گوناگون
یکی از کارهای خانم الف در سمت بازاریاب، برنامه ریزی فرآورده هاست. تنها با یک رابط رایانه ای – نرم افزار گزارشگر مایکروسافت – بسیاری از نیازمندی های این خانم برآورده می شود: چگونگی هزینه ها، مشتریان، پیمان ها و بودجه ها. نرم افزار هد تراکس – نظام اصلی حسابداری – شامل وضعیت سرمایه گذاری های ثابت، حساب طرح ها(پروژه ها)، و آمارهای مدیریتی و آگاهی بخش دیگری است. این گونه اطلاعات را با ابزار بسیار پیشرفته، می توان از جنبه های مختلف دید و بررسی کرد. می توان به جای سردرگمی در رقم ها، به تجزیه و تحلیل و نتیجه های آن ها توجه نمود. پیشینه ی کارها و فعالیت های بازاریابی در زمینه ی هر فرآورده هم، در اختیار خانم الف است.
با بهره گیری از داده های مربوط و مورد نظر، خانم الف برنامه ی بازاریابی خود را به صورت مستقیم و در خط وارد نظام می کند و پیامد های آن را بررسی می نماید. با دریافت پاسخ به پرسش هایی هم چون نرخ و درصد هزینه ی بازاریابی من برای فلان فرآورده چه قدر است؟ در چه جاهایی باید هزینه کنم؟ چگونه می توانم منابع را به طرح های تازه اختصاص دهم؟ خانم الف فعالیت ها و برنامه های خود را سامان می دهد.
خانم الف می تواند به کمک یک ابزار برنامه ریزی دیگر با نام بر روی هدف، هر طرحی را جداگانه و با همه ریزه کاری های آن، بررسی نماید. این ابزار، وضعیت هر طرح را از روی حساب ویژه آن نشان می دهد. مدیران می توانند هزینه ی کامل طرح های واحد خود را بر پایه ی مراکز هزینه و نیز سالی مالی، دریافت و بررسی کنند.