تئوری منطق فازی

 ارایه کننده: محمد علیزاده  

بر خلاف آموزش سنتی در ریاضی، او منطق انسانی و زبان طبیعت را وارد ریاضی کرد. شاید بتوان با دو رنگ سیاه و سفید مثال بهتری ارائه داد. اگر در ریاضی، دو رنگ سیاه و سفید را صفر و یک تصور کنیم، منطق ریاضی، طیفی به جز این دو رنگ سفید و سیاه نمی بیند و نمی شناسد. 

ولی در مجموعه های نامعین منطق فازی، بین سیاه و سفید مجموعه ای از طیف های خاکستری هم لحاظ می شود و به این طریق فصل مشترک ساده ای بین انسان و کامپیوتر بوجود می آید

این منطق حدود چهل سال پیش در آمریکا توسط لطفی زاده پایه ریزی شد. و برای اولین بار در سال 1974 در اروپا برای تنظیم دستگاه تولید بخار، در یک نیروگاه کاربرد عملی پیدا کرد. با پیشرفت چشمگیر ژاپن در عرضه وسایل الکترونیکی، در سال 1990 کلمه "فازی" در آن کشور به عنوان "کلمه سال" شناخته شد.

سخنرانی لطفی زاده در دانشگاه صنعتی برلین

دعوت نامه رئیس دانشگاه صنعتی دانشگاه برلین به اشکال مختلف در میان دانشجویان و مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی به چشم می خورد. کاغذهای زرد رنگ در قطع کوچک در میان دانشجویان دست به دست می گشت و وعده دیدار با دانشمند بزرگی را می داد.

در قسمتی از دعوت نامه نوشته شده : "بانی تئوری منطق فازی به برلین می آید: پروفسور لطفی زاده درباره تئوری جهانی خود که در سال 1965 تدوین شده و کاربرد جهانی آن در اتومبیل، موبایل، لباس شویی و غیره، و در خطوط متعدد تولید، و روش های متدیک دیگری که امروزه در امور اعتباری و نرم افزارهایی که به این سیاق کار می کنند سخنرانی خواهد کرد."

پیش از برپایی سخنرانی، رادیوها و روزنامه های مختلف و از جمله انجمن مهندسین آلمان سئوالات خود را با لطفی زاده مطرح کردند. خبرنگاری که میکروفن حساسی در دست داشت، از کاربرد منطق فازی در تکنیک امروزی پرسید؛ پروفسور لطفی زاده به میکروفن خبرنگار اشاره کرد و گفت: "اتفاقأ این حساسیتی که در میکروفن شما بکار گرفته شده تا صدای موضعی را تشخیص دهد و صدای محیط پیرامون را منعکس نکند، نظام منطق فازی را در خود مستتر دارد."

رئیس دانشگاه در اتاق ویژه مهمانان، ضمن خوشامد به لطفی زاده گفت: "من ریاضی دان هستم، و از زمانی که با ریاضیات مأنوسم با اسم و رسم شما هم آشنایی دارم، و از پروفسور کنعانی رئیس کانون مهندسین و متخصصین ایرانی در آلمان، کمال تشکر را دارم که فرصت دیدار با ایشان را بوجود آورد."

پس از آن از طرف ریاست دانشگاه، از پروفسور لطفی زاده دعوت شد تا در دفتر یادبود طلایی دانشگاه که یادگار مخترعین بزرگ از جمله اولین مخترع کامپیوتر )کنراد سوزه) را در خود دارد، نام خود را ثبت کند. و به رسم یادبود کتاب زیبایی که دانشگاه فنی برلین به مناسبت یکصد و بیست و پنج سالگی تاسیس این دانشگاه منتشر شده بود با عنوان "بزرگانی که ما بر دوش آنان ایستاده ایم" به آقایان لطفی زاده و ناصر کنعانی اهدا گردید.

پس از آن ناصر کنعانی به زبان انگلیسی به معرفی لطفی زاده پرداخت. سپس مبتکر منطق فازی سخنرانی خود را در باره پیدایش منطق فازی و گفتاری پیرامون نظرات مخالف و موافق آن و تکمیل و پیشرفت روز افزون این تئوری به مدت یکساعت و نیم ایراد کرد.

انتقاد لطفی زاده از رفتار اروپا با دانشمندان مهاجر

در فرصتی کوتاهی که دست داد، با پروفسور لطفی زاده گفتگویی داشتم. او گفت: "خوشحالم بعد از بیست و دو سال بار دیگر به برلین آمدم. اول از همه دیدار ایرانیان برلین برایم جالب بود. از برلین خوشم آمده؛ از خیابان های پهن آن خوشم آمده، و از این که در این شهر آسمان خراش وجود ندارد بسیار لذت بردم... من فوق العاده خوشحالم که در این جا هستم و با این استقبال گرم مواجه شدم. تنها پشیمانی ام این است که نمی توانم آن طور که باید و شاید فارسی صحبت بکنم. و مجبورم به انگلیسی با شما حرف بزنم، به همین جهت باید از شما عمیقأ عذرخواهی کنم که فارسی من خیلی خوب نیست، فهمیدن فارسی برای من مشکل نیست، ولی صحبت کردن برایم کمی سخت است."

لطفی زاده در اشاره به تفاوت پذیرش ایرانیان مهاجر در اروپا و آمریکا می گوید: "می خواهم مقایسه ای کنم بین جامعه ایرانی ها در آمریکا، کانادا، و برلین. دلم می خواهد در رابطه با کانادا صحبت کنم که چندی پیش از طرف جامعه مهندسین کانادا به آنجا دعوت شده بودم. یک فرق اساسی وجود دارد که ایرانی هایی که مقیم کانادا هستند برای دولت کار می کنند. ولی آنچه در برلین متوجه شدم، این است که ایرانی ها یا در صنایع، و یا در دانشگاه ها کار می کنند و ندیدم که یک ایرانی در استخدام دولت آلمان باشد. به گمان من این موضوع مربوط می شود به اینکه آلمان یک جامعه سنتی است و یک فرق اساسی بین خارجی ها و آلمانی ها وجود داشته و دارد. من اگر آن موقع، به جای آمریکا به آلمان می آمدم، بعید می دیدم که در آلمان استاد دانشگاه می شدم. و این مسئله فقط مربوط به آلمان نیست، مربوط به تمام کشورهای اروپایی است و این تفاوت بین خارجیان وجود دارد."

لطفی زاده می گوید: " شصت سال پیش، زمانی که به آمریکا رفتم، اوضاع خیلی بدتر از این بود، و حتا اگر فردی نام خارجی می داشت می توانست سرآغاز مشکلات برای او باشد و با این اسم شما نمی توانستید شغلی بگیرید. به خاطر دارم زمانی که در ایران بودم و به دبیرستان البرز می رفتم، به یک آمریکایی گفتم که می خواهم برای ادامه تحصیلات به آمریکا بروم؛ و در جواب به من گفت که تو دیوانه ای! و من نفهمیدم که چرا به من گفت دیوانه. وقتی رسیدم به آمریکا متوجه شدم که او حق دارد، چرا که ما نمی توانیم شغلی داشته باشیم؛ کاملأ غیر ممکن بود. تقریبأ آن زمان مثل الان آلمان بود." به فارسی می افزاید: نه نه، خیلی هم بدتر.

ارتقای اجتماعی دانشوران مهاجر در آمریکا و کانادا

به نظر او اوضاع در کانادا و آمریکا امروزه عوض شده است ولی مهاجران همچنان با محدویت در ارتقای اجتماعی روبرویند: "امروز به هر کجا که می روی می توانی حضور خارجیان را ببینی...در آمریکا اوضاع به گونه ای ست که شما می توانید مدارج ترقی را طی کنید، ولی در مرحله ای خارجی بودن باعث توقف می شود. شاید بتوانید رئیس دانشکده بشوید، ولی رئیس دانشگاه شدن تقریبأ غیر ممکن است. افراد زیادی هم در استخدام دولت آمریکا نیستند ولی در کانادا وضع به شکل دیگری ست. به این ترتیب من احساس می کنم که زندگی در آلمان خیلی مشکل تر است.

"اروپا در سیر نزولی است"

او در ادامه از نگرانی خود در باره آینده علمی اروپا می گوید: "باید فکر کرد که اوضاع و احوال به چه جهت به این جا کشیده است؟ ولی به تحقیق می توانم بگویم که اروپا در سیر نزولی است . اگر آمریکا هم در سیر صعودی می بود، پیدا کردن شغل آسان تر می بود. ولی الان آمریکا هم در سیر نزولی است. علت این است که با کشورهای آسیایی در رقابت هستند و آسیایی ها در سیر ترقی هستند. مثلأ در آلمان تولیدات رو به پایین حرکت می کند، و در بعضی کشورها سیر نزولی شدیدتر است مثل انگلستان.

پروفسور لطفی زاده در ادامه می گوید: "از آنجا که من به کشورهای مختلف سفر می کنم به تحقیق می توانم بگویم که این معضل دست به گریبان همه کشورهای اروپایی است. مثلأ در ترکیه گاز و نفت وجود ندارد ولی در عوض توریست دارند. درآناتولی فقط پانصد هزار نفر در قسمت توریسم کار می کنند. ولی از توریسم که یک کشور نمی تواند ثروتمند شده و رشد کند.

"شکل گیری استعمار جدید در صنعت"

لطفی زاده عقاید اجتماعی خاصی دارد که از حساسیت او به وضع کشورهای کمتر توسعه یافته حکایت دارد. او می گوید: "من به هر کشوری که سفر می کنم از استادان دانشگاه سئوال می کنم که آیا شما می توانید با پولی که می گیرید زندگی کنید؟ در آلمان پاسخ مثبت است، ولی در ایران و دیگر کشورها از جمله بلغارستان، رومانی، ترکیه، لهستان، پاسخ منفی است. و این برای پیشرفت علم و دانش مناسب نیست و باید کاری انجام داد."

"به طور کلی آنچه در مورد کشورهای جهان می توان گفت این است که یک "نئو کلونیالیسم" در حال شکل گیری است. در نتیجه یک کشوری مثل لهستان که 84 درصد از صنعت خود را فروخته است؛ و حتا کار به خرید زمین های این کشورها هم رسیده است، نتیجه این که افراد این کشورها در آینده فقط برای آلمان و آمریکا کار خواهند کرد، نه برای خود."

"یادم می آید که شاه به ایرانیان گفته بود که حتا حاضر نیستم یک دلار قرض بگیرم و باید کشورمان را خودمان بسازیم، ولی امروزه کشور ایران زیر بار قرض و بدهکاری است. و به نظر من جهان از یک دوران خیلی سختی در حال گذر است و همه ما با این مشکلات مواجه هستیم. و چه بسا مشکلات بزرگتری در روسیه وجود دارد."

امتیاز چند فرهنگی بودن

لطفی زاده که در فرهنگ های مختلف ترکی و روسی و ایرانی و آمریکایی بالیده است این را امتیاز خود می داند و می گوید شما از این طریق به طبیعت بشر بیشتر پی می برید: "برای مثال من پنج سال رئیس دانشکده بودم، و در بحث و نظر خواهی، نظرات آنانی که تک فرهنگی بودند، نسبی بود، ولی من هر نظری که می دادم به مرور زمان، درستی نظر من ثابت می شد، برای این که من فرهنگ های مختلف را می فهمم و درک می کنم، در جایی که مثلأ آمریکایی ها به علت تک فرهنگی بودن این ویژگی را نمی توانند درک کنند."
بشر به مدد تعقل و اندیشه است که توانسته طبیعت چموش را رام خود کند، و فرهنگ و تمدن را رنگ و جلا ببخشد. مگر نه اینکه فرهنگ از انگیختگی و پویایی ارتباط دوره به دوره ی انسان و طبیعت، انسان و انسان، انسان و ابزار، انسان و جامعه و زبان معنا یافته است؟
به مدد همین اندیشه است که آدمی مخلوق توانسته اثر انگشت خودش را بر طبیعت و زمانه ی خود حک کند، و حتا تا مقام خالق خودش را بالا کشد. هیچ فکر کرده اید که علم و صنعت با سرعت نور، چنان در خدمت بشر قرار گرفته که "اتوماتیک مان" حتا به جای او محاسبه و اندیشه می کند؟ هیچ فکر کرده اید که همه ی لوازم پیرامون مان که آسایش را برایمان معنا می کنند و تکنیک اتومات را در خود دارد خالق و مبتکری به نام پروفسور لطفی زاده دارد؟ هیچ اندیشیده اید که کشور ژاپن چرا گوی سبقت را در تولید لوازم الکترونیک هوشمند از دیگر همتایانش ربوده ست؟
در اولین نگاه به اطراف خود به سادگی می توانید مجموعه ای از این دستگاه ها و لوازم را در خانه و محل کار خود بیابید. بله، مخترع منطق نوین علمی که جهان صنعت را دگرگون کرد و در کنار منطق دیجیتالی در ساختمان دستگاه های الکترونیکی، "منطق فازی" را به دنیا عرضه نمود، کسی نیست جز پروفسور لطفی زاده.
امروزه هیچ دستگاه الکترونیکی، از جمله وسایل خانگی، بدون کاربرد این منطق در ساختار فنی خود ساخته نمی شود. با منطق فازی پروفسور لطفی زاده این دستگاه ها هوشمند می شوند. امروزه اروپایی ها، ژاپنی ها و آمریکایی ها و همه و همه ی کشورهای پیشرو در علم و صنعت، پروفسور لطفی زاده را می شناسند و از اهمیت کار او در دانش مدرن بشری آگاهند. ولی متاسفانه این دانشمند جهانی در نزد ایرانیان داخل و خارج کشور ناشناخته مانده است.

حال جرثقیلی را در یک لنگرگاه در نظر بگیرید که محموله بار را از طریق کانتینری که به وسیله کابلی قابل انعطاف به سر جرثقیل متصل است به داخل کشتی بار می کند.وضعیت بگونه ایست که هنگام بلند کردن و انتقال بار ، این کانتینر در هوا تاب می خورد و نوسان می کند. برای طراحی سیستم کنترل جرثقیل یک معادله دیفرانسیل درجه پنجم نوشتند تا بتوانند عملکرد سیستم را مدل کنند ولی موفق نشدند زیرا:
_ رفتار موتور جرثقیل غیر خطی بود .
_ نیروی اصطکاک با حرکت سر جرثقیل در انتقال کانتینر به سمت کشتی مخالفت میکند در نتیجه جهت پیاده سازی کنترلری که بتواند این انتقال را تحت کنترل در آورد به سیستم کنترل منطق فازی روی آوردند تا بتوانند با یک استراتژی کنترل زبانی ، تجربیات یک اپراتور انسانی را در کنترل جرثقیل حین انتقال بار طراحی نمایند.بعبارت دیگر از اطلاعات و تجربیات شخص در نوشتن قواعد استفاده می کنند ، اما پیش از آن باید پارامترهای ورودی و خروجی سیستم کنترل ما معین باشد.لذا ما دو پارامتر را بعنوان ورودی سیستم ( که یکی فاصله سر جرثقیل تا مقصد را می سنجد و دیگری زاویه ای که کانتینر آویزان شده با سر حمل بار جرثقیل ایجاد می کند) و توان اعمال شده برای انتقال کانتینر را بعنوان خروجی آن در نظر می گیریم و برای توصیف آن از پنج عبارت زبانی "متوسط ، کم و زیاد " که جهت دار می باشد یعنی مثبت (نیروی مثبت) و منفی(نیروی منفی) استفاده می کنیم و در نهایت با طراحی بخشهای مختلف کنترل جرثقیل ، کار را به اتمام می رسانیم.
از آنجا که.در نتیجه از کنترلر فازی با پیاده سازی تجربیات اپراتور انسانی و تحت عنوان متغیرهای زبانی از پیچیدگیهای سیستم تا حد زیادی کاسته شد 

 

منبع:www.mydocument.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد