ICTتاثیر و اینترنت بر تحول بازارکار

چکیده
از شگفتانگیزترین پدیدههای دهه اخیر، میتوان رشد فوق جهشی ICT و به ویژه اینترنت را نام برد به نحوی که تمام عرصههای فعالیت اقتصادی را به تسخیر خود درآورده است. اقتصاد جدید اصطلاحی است که برای توصیف این وضعیت بکار میرود. بازارکار نیز دائماً تأثیرات بیشتری از این ابزار جدید اطلاعاتی و ارتباطی میپذیرد به طوری که جنبههای گوناگون آن از قبیل جستجو و انطباق شغلی را متحول میسازد. مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که آیا با گسترش اینترنت، انطباق شغلی بهتر شده و نرخ بیکاری اصطکاکی کاهش مییابد. پژوهشهایی که به بررسی این پدیده بر بازارکار پرداختهاند در مورد کاهش هزینه جستجو، انطباق بهتر شغلی و افزایش کارایی اقتصادی متفقالقول هستند، اگر چه مشکل گزینش نامناسب نیز به همراه آنها میآید، اما تأثیر آن بر نرخ بیکاری اصطکاکی نامشخص است

۱- مقدمه

   با پذیرش تغییرات شگرف فناوری در اقتصاد جدید، سایر عرصهها از جمله بازارکار نیز از جهات گوناگون دچار تغییر میشود. جهاتی نظیر: نوع، چگونگی و سرعت انطباق عرضه و تقاضای کار، بهرهوری نیروی کار، نرخ بیکاری طبیعی، بیکاری اصطکاکی، نرخ جستوجوی شغلی کارگران و کارفرمایان، نابرابری دستمزدها، گسترش بازارکار به مناطق دوردست، کار از راه دور(Teleworking)  و... که در بخشهای بعدی مقاله تغییرات برخی از آنها را مورد بررسی قرار میدهیم. نظرسنجیهای انجام گرفته درباره استفاده از اینترنت برای اهداف شغلی نشان میدهد که تعداد رو به افزایشی از کارگران در هنگام جستوجوی شغل از اینترنت استفاده میکنند و کارفرمایان نیز مشاغل مورد نیاز را به سایتهای استخدام اینترنتی ارسال داشته یا در سایتهای شرکتی خود اعلام میدارند. از آنجا که اینترنت یک وسیله کم هزینه برای انتقال اطلاعات است، کسب وکار استخدام اینترنتی، یکی از رشتههای سود آورِ دات کام در اینترنت شده است. باتوجه به عمر کوتاه و نوپای این رشته از فعالیت، لاجرم تجربه دو کشور ایالات متحده و انگلستان که در این عرصهها پیشتاز هستند را مورد بررسی قرار دادهایم.

   ما این احتمال را بررسی میکنیم که آیا با تغییر جستوجوی شغل و استخدام به سمت اینترنت، انطباق شغلی بهتر شده و نرخ بیکاری اصطکاکی کاهش مییابد. قویترین پیشبینی درباره اثر اقتصاد کلان اینترنت که به وسیلهای برای کاریابی و استخدام تبدیل شده، این است که باعث انطباقهای بهتر خواهد شد. اما استدلال این است که تأثیر آن بر بیکاری اصطکاکی نامشخص است چرا که کاهش هزینه جستجو باعث میشود تا کارگران به جستجوی تعداد مشاغل بیشتری پرداخته، بنگاهها نیز مجبور به بازنگری و غربال در بین تعداد متقاضیان بیشتری شوند و در نهایت حتی کارگران شاغل هم به جستجوی مشاغل جدید تمایل پیدا کنند که مجموع این عوامل، زمان جستوجو را افزایش میدهد.

   بخشهای بعدی مقاله به شرح زیر تهیه شدهاند. ابتدا به ویژگیهای اقتصاد جدید و محوریت ICT و به ویژه اینترنت در آن اشاره کرده، سپس در بخش 3 به تاریخچه انطباق در اقتصاد میپردازیم و در بخش 4 علل بیکاری اصطکاکی که ناشی از اطلاعات ناقص و هزینه جستوجو است را شرح میدهیم. بخش 5 به نقش اینترنت در مراحل مختلف کار اختصاص دارد. بخش 6 و 7 پتانسیلهای اینترنت در مرحله کاریابی و استخدام را تشریح کرده و تأثیر اینترنت بر انطباق بهتر کارگر و کارفرما را نشان میدهد. بخش 8 عوارض و مشکلات کاریابی اینترنتی را از حیث گزینش نامناسب متقاضیان کار توضیح میدهد و در بخش 9 نقش نهادهای واسطهای در حل این مشکلات تشریح میگردد. در بخش نتیجهگیری نیز با استناد به مباحث مطروحه در مقاله، نکات پیشنهادی برای بازارکار ایران ارائه میشود.

2- اقتصاد جدید، ICT و اینترنت

   اصطلاح «اقتصاد جدید» بتدریج رواج یافته و چشمانداز جدیدی را ترسیم میکند که با گسترش فناوری اطلاعات همراه است. یک تعریف کلی از اقتصاد جدید به عملکرد اقتصاد در عصر اطلاعات اشاره دارد. در چنین اقتصادی، فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT-Information and Communication Technology) گسترش و اهمیت فزایندهای پیدا میکند. جامعه انسانی طی قرون گذشته تأثیرات قابلتوجهی از تغییرات فناوری پذیرفته است. ICT به ارضای نیازهای ارتباطی و اطلاعاتی که به ایجاد دانایی و بنابراین به همه اشکال توسعه کمک مینمایند، مربوط است. ICT امکانات جدیدی برای تبادل اطلاعات ایجاد مینماید و توان بالقوه بالایی دارد تا به قابلیت انسان برای ایجاد دانش جدید، بیافزاید. چنین دگرگونیهایی باعث رشد بهرهوری نیروی کار شده و با بهرهبرداری بهتر از منابع، نرخ بیکاری سازگار با تورم غیرشتابان (NAIRU- Non-Accelerating Rate of Unemployment) را کاهش میدهد (نوردهاوس 2001).

   یک تعریف محدود از اقتصاد جدید به جنبه اینترنتی اقتصاد اشاره دارد به نحوی که تولید کالاها و خدمات جامعه شدیداً به اینترنت وابسته میشود. اصطلاح مرتبط با آن «اقتصاد عریان» (Nude Economy) است به این معنا که با گسترش اینترنت، اقتصاد شکل شفافتر و در معرض دیدتری پیدا میکند (ریزک 2002). به این ترتیب شاهد اقتصادهایی خواهیم بود که مقایسه قیمتها (از جمله دستمزد) برای خریدار و فروشنده بسیار آسانتر شده، نقش برخی واسطهها کمرنگ گشته و هزینههای مبادلاتی و موانع ورود کاهش مییابد (اکونومیست 2000). پس اقتصاد جدید در برگیرنده مقولاتی از قبیل اطلاعات، اینترنت، نوآوری و رشد جدید است. در اقتصاد جدید با پیشرفتهای خیرهکننده در پردازش، نگهداری و انتقال اطلاعات، میتوان کاربرد فناوریهای اطلاعاتی را در تمامی زوایای حیات اجتماعی مشاهده کرد. بطوریکه ”ریزپردازنده توانمند“ پیشقراول یک ”تمدن سیلیکونی“ خواهد بود (وبستر1380). شاخصهای اصلی توسعه اینترنت، نرخ رشد بسیار بالایی را نشان میدهند، اما فاصله بین کشورهای پیشرفته صنعتی و بقیه جهان همچنان بسیار بالا است. بطور مثال شکاف دیجیتالی کشورهای پیشرفته و توسعه نیافته در زمینه کاربران اینترنتی و توزیع میزبانان اینترنتی کاملاًُ محسوس است.

   فرانک وبستر در کتاب نظریههای جامعه اطلاعاتی بیان میدارد که نخستین تعریف از اطلاعات که به ذهن خطور میکند تعریفی معناشناختی است: اطلاعات معنادار بوده، دارای یک موضوع است و آگاهی یا دستوری درباره چیزی یا کسی است. اما کنت ارو معتقد است که معنای اطلاعات بطور مختصر و کوتاه عبارتست از کاهش در عدم قطعیت (ارو، 1979).

   اطلاعات، کاربر را قادر میسازد تا درمورد چیزی شناخت پیدا کند و از آن دانایی برای برقراری ارتباط، یادگیری، فکر کردن و تصمیمگیری در مواقع نیاز استفاده نماید. اطلاعات مواد اولیه برای دانایی است درست بمانند چوب که مادهای اولیه برای میز است. دانایی یک شکل از سرمایه است، و فناوری یک کاربرد از دانایی برای کار است (ماسودا، 1990).

   افزایش در اطلاعات منجر به بهبود ساختار دانایی موجود میشود، که بدنبال آن موجب ترقی و انتقال به ساختار جدید دانایی میگردد، و ساختار قدیمی توسط دانایی جدید بهبود مییابد (نمودار زیر).

دانایی جدید  = افزایش اطلاعات  + دانایی قدیمی

    اهمیت اطلاعات چنان است که در کنار زمین، کار و سرمایه به عامل چهارم و مجزای تولید تبدیل شده است. اما ارزش اطلاعات رابطه معکوسی با کمیت آن دارد. اطلاعات بیش از حد، فراوری و کاربرد آن را بسیار پرهزینه میسازد. برای این که اطلاعات ارزش واقعی داشته باشد، بایستی بصورت اطلاعات واقعی، اصیل، بیپرده و مشخص با یک روش مستقیم و دقیق پردازش گردد. در انتهای مقاله نشان خواهیم داد که چگونه سایتهای اینترنتی با ارائه انبوه دادههای شغلی متقاضیان استخدام، کارفرمایان را در گزینش نیروی کار مناسب دچار مشکل میکنند.

3- انطباق و تاریخچه آن در اقتصاد

   نخستین اقتصاددانهایی که به مطالعه بازارکار میپرداختند از اهمیت اصطکاک(Friction) آگاه بودند اما نمیتوانستند آن را در مدلهای صوری بگنجانند. جان هیکس در کتاب نظریه دستمزد (1932) پس از تعریف انواع مرسوم بیکاری ادعا کرد برخی از انواع بیکاری باعث تغییر دستمزد نمیشوند از جمله بیکاریهایی که با منحنیهای عرضه و تقاضای ثابت نیروی کار سازگاری داشته و بیکاری نرمال را تشکیل میدهند. به نظر هیکس یکی از دلایل مهم وجود بیکاری نرمال که به مفهوم بیکاری طبیعی فلپس و فریدمن نزدیک است این واقعیت است که «حتی اگر رشد کل صنعت صفر باشد این احتمال میرود که برخی بنگاههای صنعتی تعطیل شده، یا حوزه فعالیت خویش را کاهش دهند‏، در حالیکه سایر بنگاهها متولد شده یا گسترش پیدا میکنند تا جای آنها را بگیرند. پس بنگاههای گروه اول نیروی کار را اخراج کرده و گروه دوم آنها را به خدمت میگیرند؛ و درشرایطی که بنگاه و کارگر در مجاورت هم نباشند، و در نتیجه اطلاع از فرصتها ناقص باشد، ... تعجبی نخواهد داشت که یک فاصله زمانی بین اخراج و اشتغال به کار مجدد باید بگذرد و طی آن فاصله کارگر بیکار خواهد ماند.» (هیکس 1963، ص 45 به نقل از پترونگلا و پیساریدس 2000 ص 425)

   ویلیام هوت در کتاب نظریه منابع بیکار (1939) نیز بر اهمیت اصطکاک در بازارهای کار مدرن تأکید ورزید. او تلاش کرد بین علل مختلف بیکاری طرف عرضه تفکیک قایل شود. هوت در گروه بیکاران، کارگرانی را لحاظ نمود که " به صورت فعال در جستوجوی کار هستند" چون "تصور میکنند جستجوی فرصت شغلی بهتر، ارزش درآمد از دست رفته فعلی را دارد." او سپس استدلال کرد که چنین افرادی را نباید به عنوان بیکار در نظر گرفت چون آنها از جانب خویش کار میکنند و وظیفهای که یک مؤسسه کاریابی برعهده دارد را انجام میدهند. نظریه مسلطی که پس از بحران بزرگ دهه 1930 ظاهر گشت نظریه بیکاری کینز بود. کینز احتمالاً برای نخستین بار از اصطلاح «بیکاری اصطکاکی» (Frictional Unemployment) و "بین مشاغل" استفاده کرد و علت آن را "بیدقتیهای متعددی دانست که در مسیر رسیدن به اشتغال کامل بوجود میآید." فلپس و فریدمن نیز در دهه 1960 ادعای هیکس را تکرار کردند که در تعادل، یک میزان بیکاری "طبیعی" وجود دارد که مستقل از عوامل اسمی بوده و باعث تعدیل دستمزدها نمیشود. در نسل جدید مدلهای بازارکار، تابع انطباق کارگر و کارفرما یک مفهوم کلیدی به حساب میآید (همان منبع ص 6-425).

   با ظهور فناوریهای جدید اطلاعاتی، تأثیر آنها بر بازارکار و به ویژه بر انطباق شغلی مورد توجه اقتصاددانها قرار گرفته است. به طور مثال ودوانی (2000) پیشبینی میکند " انتظار بر این است که با گسترش اینترنت، امکان انطباق عالیتر شغلی بین بیکاران و مشاغل خالی موجود فراهم شود- این اثر باید به کاهش NAIRU بیانجامد. کروگر (2000) ثابت میکند هزینه آگهی در سایتهای شغلی اینترنتی 5 درصدِ یک آگهی دعوت به همکاری در روزنامههای مهم است، و با کاهش هزینههای جستوجو، انطباق شغلی بهتر شده و بیکاری کاهش مییابد. تردیدی نیست با انطباق بهتر به واسطه پیشرفت ICT و اینترنت، منافع بالقوهای وجود خواهند داشت. اما شواهد تجربی درباره آثار بالفعل و واقعی اینترنت بر بازارکار هنوز در مراحل ابتدایی و بسیار محدود هستند.

4- اطلاعات ناقص، هزینه جستجو و بیکاری اصطکاکی

   یک رویکرد که بر اساس مدلهای نئوکلاسیکی بازارکار، به نیروی کار به عنوان کالا مینگرد اجازه کاربرد تئوریهای معین اقتصادی مثل تئوری هزینه مبادلاتی(Transaction Cost Theory) ، اقتصاد اطلاعات و نا اطمینانی، و تئوری جستوجوی شغلی(Job Search Theory) را برای تحلیل اثرات مستقیم اینترنت بر بازارکار میدهد.

   در قلب اقتصاد اطلاعات، هزینههای مبادلاتی قرار دارند (یعنی هزینههای کسب، انتقال و تجزیه و تحلیل اطلاعات). اقتصاد اطلاعات فرض میگیرد که افراد در بازارکار، اطلاعات کامل ندارند. به این علت از «عقلانیت محدود»(Boumded Rationality) یا «نادانی عقلایی» سخن گفته میشود که بهواسطه نااطمینانی درباره آینده و محدودیتها در ظرفیت ذهنی انسان ایجاد میگردد.

   تئوری جستوجوی شغلی، از رویکرد اقتصاد اطلاعات برای تحلیل رفتار کارجویان در بازارکار استفاده میکند. اطلاعات درباره موقعیت مشاغل خالی و جبران خدمات و دستمزدهایی که ارائه میشوند ناقص هستند. چون جستوجوی شغل هزینهزا است یک کارگر برای یافتن بهترین پیشنهاد شغلی تا بینهایت به جستوجو ادامه نمیدهد. بلکه وی هنگامی دست از جستوجو برمیدارد که هزینه نهایی فعالیت جستوجو برابر با بازدهی نهایی این جستوجو (ارزش افزوده انتظاری از جستوجو، یعنی افزایش در دستمزد دریافتی) شود. هنگامی که به این مرحله برسیم کارجو بهترین پیشنهاد شغلی که طی جستوجو تاکنون شناسایی کرده را قبول میکند و یا در شغل سابق ( و یا بیکار) باقی میماند.

   این تئوریها با پیشرفت فناوری کاملاً تناسب دارند چون هزینههای مبادلاتی شدیداً تحت تأثیر فناوری هستند. ICT به طور عام و اینترنت به طور خاص باعث کاهش این هزینهها شدهاند. طبق مدل ساده جستوجوی شغلی که در بالا توضیح دادیم با در دسترس قرار گرفتن فناوریهای جدیدتر و ارزانتر جستوجو، هزینه جستوجو کاهش یافته و طبق قانون تقاضا، مدت زمان و شدت جستوجوی شغلی را افزایش میدهد و در نتیجه باعث انطباق کاراتر عرضه و تقاضای کار میشود.

   یک سنت قدیمی در اقتصاد کار، تفکیک بین انواع بیکاری ساختاری، اصطکاکی و ادواری است. بیکاری ادواری را میتوان زیرمجموعهای از بیکاری ساختاری دانست که عمدتاً بیانگر دورههای بیکاری موقتی در نتیجه جستوجوی شغل و مشکلات انطباق در رابطه با ترک کار، تازهواردان به بازارکار و اخراج از شغل به واسطه نارضایتی کارفرما است. بطور کلی بیکاری اصطکاکی آن نوع از بیکاری است که از تغییر و تحول دائمی در بازارکار ناشی میشود. علل چنین بیکاری عبارتند از:
   عدم اطلاعات کامل کارفرما از خیل کارگران موجود و صلاحیتهای شغلی آنها و عدم اطلاعات کامل کارگران موجود از مشاغل خالی عرضه شده توسط کارفرمایان.

   به عبارت دیگر، علت اصلی بیکاری اصطکاکی پدیده "اطلاعات ناقص" است. این احتمال هست که تعداد مشاغل خالی با افراد در جستوجوی کار کاملاً منطبق باشد و نیز مهارت و صلاحیت کارجویان با آنچه بنگاههای در جستوجوی کارگر نیاز دارند مطابقت داشته باشد. با این حال بیکاری اصطکاکی هنوز هم اتفاق میافتد چون اشخاص در جستوجوی کار و بنگاههای مایل به استخدام کارگران از ویژگیهای یکدیگر بیاطلاع هستند. در فضای اطلاعات ناقص، کارفرما و کارگر برای این که گزینههای بهتری پیدا کنند به جستوجوی گزینههای جدید میپردازند.

   کارفرمایانی که در جستوجوی کارگر جدید هستند به ندرت نخستین متقاضی را استخدام میکنند. آنها خواهان یافتن ”بهترین کارگر موجود“ برای پر کردن شغل خالی هستند. استخدام کارگری که عملکرد ضعیفی دارد برای بنگاه پرهزینه است. برخی اوقات حتی خاتمه دادن به خدمت وی هم هزینه دارد. بنابراین کارفرمایان به جستوجو میپردازند- آنها با تخصیص زمان و منابع اقتصاد برای غربال کردن(Screening) متقاضیان سعی میکنند تا شایستهترین کارگر که حاضر به پذیرش شرایط شغلی و دستمزد آنها است را پیدا کنند.

   به همین ترتیب کارجویان نیز در جستوجوی گزینه شغلی بین بدیلهای موجود هستند. آنها از شیوههای گوناگون مانند مراجعه شخصی، تماس تلفنی با کارفرمایان، جستوجو در آگهیهای استخدام روزنامه، انجام مصاحبه شغلی، ثبتنام در اتحادیههای کارگری و انجمنهای حرفهای، مؤسسات کاریابی خصوصی و... استفاده میکنند.

   کارجویانی که به دنبال منفعت شخصی هستند- خواهان پیدا کردن شغلی جذابتر از گزینههای فعلی که میشناسند- ترغیب میشوند تا به فعالیت جستوجوی شغلی اقدام نمایند. هر اندازه که یک کارجو فرصتهای شغلی بالقوه بیشتری پیدا میکند، احتمال این که با هر "جستوجوی اضافی"، یک گزینه جذابتر پیدا شود کاهش مییابد. بنابراین، "فایده نهایی" حاصل از جستوجوی شغلی، با زمان صرف شده برای جستوجوی یک شغل کاهش مییابد، چون احتمال کمتری میرود که جستوجوی بیشتر به موقعیت شغلی بهتری منجر شود. اصلیترین هزینه جستجوی شغل معمولاً هزینه فرصت دستمزدهای از دست رفته در نتیجه خودداری از قبول بهترین گزینه موجود است. این هزینه با یافتن گزینههای بهتر افزایش مییابد. بنابراین "هزینه نهایی" جستوجوی شغل همراه با طول زمان جستجوی شغل افزایش خواهد یافت. چون جستجوی بیشتر به معنای دستمزدهای از دسترفته در مشاغل جذابتر است که با جستجویهای قبلی بدست آمده است.

   همچنان که فایده نهایی حاصل از جستجوی اضافی کاهش، و هزینههای نهایی افزایش مییابد، در نهایت به جایی میرسیم که کارجوی عقلایی نتیجه میگیرد فایده بالقوه از جستجوی اضافی ارزش هزینه متحمل شده را ندارد. اینجاست که بهترین گزینه حاصل از فرایند جستجو انتخاب خواهد شد. اما این یک فرایند زمان بر است، و طی این زمان، کارجو به بیکاری اصطکاکی اقتصاد کمک میکند. لازم است توجه شود که اگر چه بیکاری اصطکاکی یک عارضه جانبی به حساب میآید، فرایند جستجوی شغل معمولاً به افزایش کارایی اقتصادی و درآمد واقعی بالاتر برای کارگران منجر میشود.

   تغییراتی که بر هزینهها و فایدههای جستوجوی شغلی تأثیر بگذارد، بر سطح بیکاری نیز مؤثر است. برای مثال اگر یک فناوری جدید برای جستجوی شغل وارد اقتصاد شود، کسب اطلاعات درباره فرصتهای شغلی را آسانتر ساخته و بیکاری اصطکاکی کاهش خواهد یافت. از طرف دیگر، هر تغییر و تحولی که هزینه جستجوی مداوم کارجو را کاهش میدهد، به دورههای طولانیتر جستجو میانجامد. با فرض ثابت بودن سایر شرایط، این کاهش در هزینه جستجوی شغل، کارجویان را به افزایش زمان جستوجو ترغیب میکند در نتیجه سطح بیکاری به سمت بالا افزایش مییابد.

   نتیجه این که فعالیت جستوجوی شغل ( و بیکاری اصطکاکی) یک وظیفه مهم در بازارکار انجام میدهد: انطباق بهتر مهارتها و ترجیحات کارگر با نیازهای کارفرما. یعنی با انطباق بهتر، افراد در مشاغل متناسبتر با مهارت و تجربه خویش استخدام میشوند. به این ترتیب استفاده کاراتری از منابع اقتصادی (نیروی کار) به عمل میآید و کمتر شاهد پدیدههای غیراقتصادی مثل استخدام کارشناس کامپیوتر در شغل اپراتوری کامپیوتر و استخدام کاردان کامپیوتر در شغل برنامهنویس کامپیوتر خواهیم بود.

5- نقش اینترنت در مراحل مختلف کار

   با گسترش دسترسی به اینترنت در اواخر دهه 1990، فناوریهای مورد استفاده کارگران برای یافتن مشاغل جدید سریعاً تغییر کرد. رونق گرفتن تجارت الکترونیکی، نگاهها را عمدتاً به سمت چگونگی تأثیر اینترنت بر بازار کالاها معطوف کرده است. اما اینترنت با تغییر در روش جستوجوی شغل توسط کارگران و شیوه استخدام بنگاهها و انجام کار، بازارکار را نیز متحول میسازد. این تحولات در چهار مرحله از بازارکار قابل شناسایی است:

   1- مرحله جستوجوی اطلاعات: اینترنت میتواند با فراهم ساختن امکان دسترسی به انواع اطلاعات بازارکار، به مدیران منابع انسانی طی فرایند تصمیم کمک نماید. همین قضیه در مورد کارجویان هم صادق است که میتوانند اینترنت را برای کسب اطلاعات درباره فرصتهای شغلی و چشمانداز اشتغال زیرورو کنند.

   2- مرحله غربال کردن و انطباق اولیه: هزینه غربال کردن مشاغل در اینترنت بسیار کمتر از سایر رسانهها (مثلاً روزنامه)است. همچنین به کمک فیلترگذاری پویا، روشهای پیشرفتهتر جستوجو، تأیید با پست الکترونیکی و سایر فنون ارائه شده در اینترنت، کارآمدی جستوجو بیشتر میشود.

   3- مرحله مذاکره و گفتوگو از طریق تماس شخصی: مصاحبههای شغلی به طور سنتی متکی به جلسات رودررو است. اما با کمک ICT، مثلاً ویدئو کنفرانس، نیز میتوان از راه دور مصاحبه شغلی کرد.

   4- عملکرد کاری و تحویل خدمت و دریافت اجرت کار: در صورتیکه نهادهها و نتایج کار را بتوان دیجیتالی کرد قابل تبادل بین کامپیوترها هستند. خدمات نیروی کار- کار واقعی که کارگر انجام میدهد- به جای عرضه در محل، دایماً به سمت عرضه اینترنتی پیش میرود. تقاضا برای نیروی کار، وابستگی کمتری به شرایط محلی پیدا میکند. در اینجا کار از راه دور را خواهیم داشت.

   بازارکار اینترنتی به تدریج درحال گسترش است و حتی در برخی بخشهای اقتصادی کشورهای پیشرفته نقش مهمی ایفا میکند. اما مبادلات مجازی در این بازارها، هنوز تا حد زیادی به مرحله انطباق محدود میشود. در بخش انطباق، فناوری اینترنت توانسته است با پیدا کردن فرصتهای شغلی بهتر، جهشهای قابل توجهی در کارایی بوجود آورد. اما تا زمانی که خدمات کارگرانی که در بازار آزاد اینترنتی مبادله میشود استاندارد و قابل اندازهگیری نشود، بازارهای کار مجازی به صورت گسترده اشاعه پیدا نمیکند.

6- پتانسیلهای اینترنت در مرحله کاریابی و استخدام

   دادههای مربوط به استفاده کارگران ازکامپیوتر و اینترنت در حین کار در دهه 1990 در امریکا نشان دهنده روند کاربرد فزاینده آنها است. در سال 2001، 56 درصد کارگران سنین 18تا 65 سال گفتهاند که در محل کار از کامپیوتر استفاده میکردند در مقایسه با فقط 25 درصد در سال 1984. استفاده از اینترنت نیز افزایش شدیدی یافته و از 17 درصد در سال 1997 به 49 درصد در سال 2001 رسیده است (جدول 1).

   اینترنت با سرعت به منبع اصلی اطلاعات برای کارجویان تبدیل میشود. یک شاخص از تأثیرگذاری اینترنت بر مبادلات بازارکار را میتوان در تعداد زیاد سایتهای شغلی دید که به تازگی در اینترنت ایجاد شدهاند و برخی از آنها نرخ گردش شغلی قابل ملاحظهای دارند. اینک کاریابی و استخدام نیروی کار از فعالیتهای اصلی در اینترنت است. هر هفته میلیونها کارگر در سراسر جهان و به ویژه کشورهای توسعه یافته به دنبال مشاغل خالی در سایتهای شغلی یا سایت شرکتها به جستوجو میپردازند. علاوه بر این میلیونها کارگر نیز رزومههای خود را به وب سایتهای استخدامی ارسال میدارند به امید اینکه پیشنهاد شغلی را دریافت دارند. تقریباَ تمام بنگاههای بزرگ نیز مشاغل مورد نیاز را در اینترنت تبلیغ کرده و یا به بنگاههای استخدام اینترنتی ارسال میدارند.

سهم شاغلانی که از کامپیوتر در محل کار استفاده میکردند

1984

24.6

1989

37.4

1994

46.5

1997

51.5

2001

55.9

سهم شاغلانی که از اینترنت در محل کار استفاده میکردند

1997

17.3

1998

19.7

2000

24.6

2001

40.5

جدول 1- استفاده از کامپیوتر و اینترنت در محل کار در امریکا (دهه 1980تا 2001)
منبع: فریمن(2002)، جدول 1، ص 290

   آمارهای استفاده از اینترنت به قصد کاریابی نشان میدهد که در سال 2001، 16 درصد آمریکاییهای در جستوجوی شغل از اینترنت استفاده کردند که این نسبت برای کارگران جوان بین 25 تا 35 سال به 26 درصد میرسد. نیمی از بیکاران که در منزل به اینترنت دسترسی داشتند از آن برای جستوجوی شغل استفاده کردند که در مورد شاغلین این نسبت 15 درصد است. آمارهای مربوط به کل بیکاران و کل شاغلین نیز به ترتیب 15 درصد و 7 درصد است. در انگلستان نیز تقریباَ یک سوم افراد بیکار در جستوجوی شغل که به اینترنت دسترسی داشتند گفتند از آن استفاده کردهاند. نکته حیرتآور در مورد شاغلانی بود که در جستجوی شغل جدیدی بودند و 75 درصد اظهار داشتند از اینترنت استفاده کردهاند. به دلیل آسانی نسبی جستوجوی شغل در اینترنت، تعداد فراوانی از شاغلین نیز از این وسیله برای کاریابی در امریکا و انگلستان استفاده میکنند. مؤسسه NORAS در انگلستان برآورد میکند که از مجموع جستوجوکنندگان در اینترنت 22 درصد بیکار بوده در صورتی که 54 درصد مشاغل تمام وقت داشته و 18 درصد دیگر شغل نیمه وقت داشتند. هرکار جو به طور متوسط به جستجوی 5 سایت میپردازد (فریمن 2002 ،ص 297).

   طبق بررسی گاریس و متروپ (2001) تقریباً 300 سایت شغلی در آلمان (با 2/1 میلیون فهرست شغلی) و 200 مورد در انگلستان (با 800 هزار فهرست شغلی) وجود دارد. یک نظرسنجی از جمعیت 10 کشور عضو جامعه اروپا در 1999 نشان داد که از میان ساکنان جامعه اروپا که در سال گذشته به دنبال شغل بودند، 39 درصد هنگام جستوجوی شغل از اینترنت استفاده کردند. در کشور پیشتاز، فنلاند، این نسبت 62 درصد بود.

   آن سوی دیگر قضیه، استفاده گسترده از اینترنت توسط بنگاهها است که مشاغل مورد نیاز را آگهی کرده و نیروی کار را استخدام میکنند. در میان مدت، سایتهای شغلی جای آگهی روزنامهها را به عنوان روش اصلی برای ارائه فرصتهای شغلی میگیرد. برای مثال در یک نظرسنجی از شرکتها در سال 2000،پیشبینی شد آگهی استخدام در سال2004، 31 درصد کاهش و آگهی اینترنتی52 درصد افزایش یابد. اساساً همه بنگاههای بزرگ امریکایی و انگلیسی، مشاغل خالی خود را در اینترنت ارائه کرده و اجازه پرکردن فرم تقاضا را در همان لحظه میدهند. در یک نمونهگیری در انگلستان، 71 درصد بنگاهها اظهار داشتند که به سایتهای شغل اینترنتی، آگهی استخدام دادهاند اما اکثریت آنها متوجه شده بودند که وب سایتهای شرکتی آنها بهترین منبع جذب داوطلبان کیفی است (آیوتر 2001 ،ص 29 ).

   شکل و خدماتی که سایتهای استخدام اینترنتی ارائه میدهند متفاوت است. اکثر سایتها ”ستونهای آگهی شغلی“ هستند یعنی همتای الکترونیکی آگهی استخدام در روزنامهها که مشاغل در دسترس را طبق شغل، تجربه، مکان و ... طبقهبندی میکنند. برآورد میشود بیش از 2500 سایت شغلی با 10 میلیون ثبت ورودی(Posting) و نیز 500 مؤسسه اینترنتی مبادله رزومه درسال 2000 وجود داشته است. این سایتها به بنگاهها یا مؤسسات استخدام نیروی کار، فضای آگهی مشخصات شغلی را میفروشند. منابع سنتی فروش آگهی مشاغل که روزنامهها و مجلات تخصصی بودند واکنش نشان داده و با راهاندازی سایت استخدامی مخصوص به خود در اینترنت، فضایی رایگان در اختیار آگهیدهندگان خود گذاشتند. در نقطه مقابل، بانکهای اطلاعات رزومهها هستند که در جمعآوری رزومهکارگران تخصص داشته و در قبال دسترسی بنگاهها به این بانک اطلاعاتی، از آنها پول میگیرند. برخی از این بنگاهها پس از اینکه بنگاه داوطلبهای مورد نظر خود را پیدا کرد پول میگیرند. سایرین پس از اشتغال به کار داوطلب پول میگیرند (فریمن 2002،ص 299). درآمد همه سایتهای استخدام اینترنتی از بنگاهها تأمین میشود در حالیکه خدمات را به رایگان در اختیار کارگران میگذارند. هزینه کارگران عمدتاً هزینه زمان جستجو است، اگر چه احتمالاً درآینده بخشی از هزینه جستجوی بهتر بنگاه را نیز آنها متحمل خواهند شد.

   سایتهای استخدام اینترنتی برای اینکه کارگران را جهت جستجو و ارسال رزومه به سمت سایت خود جذب کنند، اطلاعات رایگان درباره حقوق یا فرصتهای آموزشی ارائه کرده و در مورد بهترین روشهای مصاحبه شغلی همراه با سایر توصیههای شغلی و کاریابی رهنمود میدهند.

   صرفههای شبکه و سایر انواع صرفههای مقیاس نشان میدهد که نهایتاً تعداد اندکی سایت بزرگ، بازار جستوجوی شغل اینترنتی را زیر سلطه خود میگیرند. اما یک عامل متضاد، مزایای سایتهای تخصصی کوچک است که کارگران و کارفرمایان را در صنایع و مشاغل خاص و کوچک به هم مرتبط میسازد.

   اینترنت همچنین یک فرصت برای جمعآوری دادههای بیشتر و احتمالاً بهتری از بازارکار فراهم میسازد. برخلاف منابع دادههای متعارف که تصویر لحظهای از بازارکار میدهند،(سابقه و تاریخچه مبادله) سایتهای شغلی اینترنت، درخواستهای استخدام شغلی و سایر دادههایی عرضه میدارند که احتمالاً ابزار جدیدی برای بررسی پویاییهای بازارکار خواهد بود (آیوتر 2001، ص 31).

7- تأثیر اینترنت بر انطباق بهتر کارگر- کارفرما

   همان طور که در بخشهای 5 و6 اشاره شد ICT به طور عام و اینترنت بطور خاص، وعده گشودن عرصهها و فرصتهای جدیدی برای بهبود ارتباط کارگر و بنگاه را میدهند. با ورود اینترنت جنبههای مختلف بازارکار تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. اما در مقاله جنبه کاریابی و استخدام اینترنتی، مدنظر است. سایتهای شغلی و سایر ارتباطات اینترنتی بازارکار باید، کارایی انطباق کارگران به مشاغل را افزایش دهد. بخشی از کارایی بیشتر میتواند به این علت باشد که تشکیل جلسات اولیه بیشتری بین کارگران و کارفرمایان بالقوه امکانپذیر است. کارایی بیشتر همچنین میتواند از آنجا ناشی شود که غربال کردن اینترنتی داوطلبان وجود دارد. برای مثال، برخی شرکتهای آمریکایی به متقاضیان استخدام یک پرسشنامه برای مصاحبه الکترونیکی میدهند. این شرکتها با تعدیل و تنظیم تدریجی پرسشهای مصاحبه، توانستهاند، فرایند غربال کردن را بهبود بخشیده و نرخ حفظ نیروی کار را افزایش دهند.

   افزایش کارایی انطباق را در اقتصاد آمریکا میتوان به تدریج شاهد بود. به رغم این واقعیت که آگهیهای دعوت به همکاری روزنامهها معمولاً در هنگام کاهش نرخ بیکاری افزایش مییابد، شاخص آگهیهای دعوت به همکاری روزنامهها در سراسر دوره رونق اقتصادی دهه 1990 ثابت باقی مانده است.

   یک برداشت از واقعیات فوق اینست که منحنی بوریج(Beveridge Curve) ـ رابطه منفی بین تعداد مشاغل خالی و نرخ بیکاری ـ به سمت مبدأ جابجا شده است که با بهبود در کارایی انطباق کل مشاغل در بازارکار امریکا سازگار است.

   یک توضیح قابل تأمل دیگر اینست که فضای آگهی مشاغل خالی از روزنامهها به اینترنت نقل مکان کرده است. اما افزایش کارایی انطباق بازارکار را به هیچ وجه نمیتوان انکار کرد. برآوردهای جدید نشان میدهد که NAIRU نیز طی دهه 1990 کاهش یافته است (آیوتر 2001، ص 28).

   نظریه جستوجوی بازارکار پیشبینی میکند با کاهش هزینه جستجوی شغل، بهرهوری افزایش خواهد یافت. چون کارگران و بنگاهها با سرعت بیشتری قادر به بررسی انطباقهای بالقوه هستند و کیفیت انطباق مورد نظر- یعنی حداقل بهرهوری که یک کارفرما تحمل خواهد کرد، یا معادل آن، حداقل دستمزدی که یک کارگر قبول خواهد کرد- افزایش مییابد. کیفیت انطباق بالاتر، تولید را افزایش داده ودستمزد کارگر و سود بنگاه نیز طبق آن بالا میرود. به طور کلی با کاهش هزینههای جستوجو، بیکاری نیز کاهش خواهد یافت. علاوه بر این انطباقهای شغلی بهتر باید انگیزه کارگر به جدا شدن از کارفرمایش را کاهش دهد. البته تحت شرایط معینی افزایش کیفیت انطباق مورد نظر میتواند بیکاری را کاملاٌ خنثی سازد. به طور مثال چون اینترنت، امکان جستجوی پیشنهادات شغلی بهتر را برای افراد شاغل آسانتر میسازد ـ و به همین ترتیب برای کارفرمایان نیز پیدا کردن فرد جایگزین در هنگام ترک کارگران آسانتر است - احتمالاً انگیزه جدا شدن و اخراج بیشتر شغلی میباشد.

   در سال 1998،7 درصد کارگران شاغل به طور منظم از اینترنت برای جستجوی یک شغل جدید استفاده کردند، این میزان جستجوی حین کار بسیار بیشتر از سایر روشهای معمول است. مسأله فوق نشان میدهد که اینترنت تأثیر زیادی در جستجوی شغلی کارگران شاغل خواهد داشت. در واقع، مدت زمان اشتغال به کار در یک شغل برای همه گروههای سنی و هر دو جنس کاهش یافته است، این روند با افزایش نرخ گردش نیروی کار سازگار است.

   جدا ساختن تأثیر کاهش هزینههای جستجو از وسوسه فرصتهای شغلی بهتر و یک فرهنگ تجاری که تمایل بیشتری به اخراج پیدا کرده است مشکل بوده و این موضوع شایسته بررسی دقیقتری میباشد. همچنین مهم است بررسی شود کارفرمایانی که در جستجوی نیروی کار در سایتهای شغلی هستند در مقایسه با زمانی که از آگهیهای دعوت به همکاری استفاده میکنند آیا با سرعت بیشتری وکارگران بهتری پیدا میکنند. در مورد کارگرانی که از جستجوی شغلی اینترنتی استفاده میکنند نیز بررسی شود. در نتیجه سایتهای شغلی چندین مزیت نسبت به همتایان متنی خود، یعنی آگهیهای استخدام در روزنامهها دارند. این سایتها از سه طریق باعث افزایش کارایی اقتصاد میشوند: کاهش هزینه مبادلاتی، تصفیه سریعتر بازارکار و انطباق بهتر بین کارگران و مشاغل خالی.

   1) هزینه مبادلاتی کمتر اینترنت برای بنگاهها را به راحتی میتوان ثابت کرد، سایتهای اینترنتی در مقایسه با آگهیهای روزنامهای، حجم بیشتری اطلاعات درباره تعداد مشاغل بیشتر را به تعداد مخاطبان بیشتر با هزینه کمتر ارائه میدهند. مثلاً یک آگهی استخدام در نیویورک تایمز با شمارگان 1.7 میلیون نسخه در روز، 4500 دلار هزینه بر میدارد. در حالیکه مانستر دات کام 8/3 میلیون بازدید کننده منحصربفرد در ماه می 2000 داشت، و 137 دلار برای یک آگهی 30 روزه تعیین میکند که مبلغی کمتر از 5 درصد روزنامه است. برآورد میشود هزینه استخدام اینترنتی برای بنگاهها حدود یک پنجم استفاده از رسانههای چاپی باشد (کروگر 2000). جستجوی مشاغل در سایتها آسانتر است. آنها به روزتر هستند چون آگهیها لحظهای اعلان شده و به دفعات بیشتری تغییر و ویراستاری میشوند. به اشخاص اجازه میدهند تا مهارتهای خویش را به کارفرمایان تبلیغ نموده و نیز بالعکس.

   2) جستجوی شغل اینترنتی باعث بهبود نرخ کاریابی شده و انتظار میرود بیکاری اصطکاکی را کاهش دهد. کارفرمایان میتوانند از سایتهای شغلی برای غربال کردن داوطلبان استفاده کنند، با مشخص کردن اینکه فهرست مشاغل مورد نیاز آنها فقط در اختیار داوطلبانی است که صلاحیتهای ویژه مثلاً مدرک یا تجربه خاص را داشته باشند. البته ممکن است در عمل هیچ رابطهای بین جستجوی شغل اینترنتی و زمان پیدا کردن شغل (بیکاری اصطکاکی) دیده نشود و علت آن میتواند این باشد که کاهش هزینه جستجو باعث افزایش مدت زمان جستجو توسط بیکاران و کارگران شاغل شود، و فرآیند پرکردن مشاغل خالی را کند نماید. به طور کلی در یک مدل استاندارد جستجو، هزینه جستجو بر زمان جستجو تأثیر میگذارد، به طوریکه اگر اینترنت در انطباق کارگران با مشاغل کارایی بیشتری داشته باشد، باعث افزایش زمان جستجو میشود چون پیدا کردن یک انطباق خوب را ارزانتر میسازد. تأثیر اینترنت بر کل زمان جستجو برای شغل، به دامنه این اثر قیمتی بر زمان جستجو، در مقایسه با کاهش در زمان جستجو به علت بهبود تکنولوژی جستجو بستگی دارد. اینکه کدام اثر غلبه یابد یک بررسی تجربی است.

   3) مهمترین نقش مثبت استخدامهای اینترنتی برای بازارکار در انجام انطباقهای شغلی بهتر است. سایتهای شغلی میتوانند نقش فعالی در انطباق داشته باشند. اینک به جای انتظار کشیدن تا کارگران یا بنگاهها یکدیگر را پیدا کنند، نرمافزارهایی وجود دارند که قادر به تجزیه و تحلیل فهرستهای شغلی اعلان شده و رزومهها هستند تا انطباقهای محتمل و موجه را شناسایی نموده و سپس هر دو طرف را مطلع میسازند. برخی الگوریتمهای انطباق(Matching Algorithm)، از رفتار کارگران کسب اطلاع کرده، به مشاغلی توجه میکنند که یک کارگر خاص متقاضی آن بوده و توصیههای وی را طبق آن تنظیم مینمایند. علاوه بر این کارفرمایان میتوانند از اینترنت برای بررسی مهارت یا انجام آزمون شخصیت در موضع تقاضای شغل استفاده کنند. اینترنت با توانایی انتشار گسترده اطلاعات درباره مشاغل، قاعدتاً باید "شبکه دوستان قدیمی و هم محلهایها" را شکسته و موانع جغرافیایی سنتی را از بین ببرد. کسی که در یک کافینت در یک روستای دور افتاده نشسته است میتواند مشاغل را در مراکز استانها و مرکز کشور به دقت از نظر گذرانده و تقاضای استخدام بدهد. اگر وی توانایی و مهارت لازم را داشته باشد میتواند بر یک متقاضی با صلاحیت کمتر از مراکز استان پیروز شود.

   این تحولات باعث ایجاد منافع اجتماعی میشود اما این منافع به صورت یکسان توزیع نشده و فراگرد تحقق منافع باعث ایجاد مشکلات جدیدتری میشود. یکی از مهمترین اثرات اینترنت بر بازارکار، احتمالاً ایجاد نهادهای جدیدی خواهد بود که مشکلات پیشآمده را با فرصتهای جدیدی حل و فصل نماید.

8- عوارض و مشکلات کاریابی اینترنتی

    اینترنت با افزایش کارایی بازارکار،منافع اجتماعی بوجود میآورد. اما این منافع به صورت یکسان توزیع نشده و احتمالاً مشکلات جدیدی بوجود میآورند. در اینجا به چند نمونه از مشکلات و به ویژه به مشکل گزینش نامناسب اشاره میشود:

   گزینش نامناسب(Adverse Selection) متقاضیان کار: اطلاعات درباره صفات و ویژگیهای کارگران را میتوان به دو نوع پهنای باند پایین و بالا(Low and High Bandwidth) تقسیم کرد. دادههای پهنای باند پایین، اطلاعات عینی قابل اثبات از قبیل تحصیلات، مدرک، تجربه و حقوق هستند. دادهها پهنای باند بالا صفاتی مثل کیفیت کار، انگیزه و علاقهمندی به کار و سایر شایستگیها هستند. اثبات صفات دسته دوم غالباً مشکل است مگر اینکه از طریق برخورد مستقیم مثل مصاحبه و تماس مداوم بدست آید. اینترنت باعث ارزان شدن دادههای پهنای باند پایین میشود، بطوریکه هزینه کسب اطلاع و درخواست برای مشاغل را کاهش میدهد. برای مثال، وارسی سایتهای شغلی تقریباً همیشه رایگان بوده و ارسال تقاضای کار به چندین کارفرما بسیار متداول است.

   پیامد طبیعی کاهش یافتن هزینه تقاضای کار این است که اکثر کارگران برای تعداد مشاغل بیشتری تقاضا میفرستند. در واقع، تقاضاهای زیاده از حد به صورت قاعده در اعلآنهای شغلی اینترنتی در میآید، بطوریکه کارفرمایان گزارش میدهند آنها غالباً تعداد رزومههای فراوانی از سوی داوطلبان پایینتر و بالاتر از سطح صلاحیت را از اطراف و اکناف جهان دریافت میکنند.

   این وضعیت مشکلزا است. کارگران میتوانند قضاوت کنند که آیا با یک شغل خاص تناسب دارند یا خیر( یعنی آنها دادههای پهنای باند بالای شخصی خود را میدانند)، اما کارفرما مجبور است از طریق انجام یکسری مصاحبه و غربال کردن، این اطلاعات را جمعآوری کند. در جهانی که ارسال تقاضای کار هزینهدار است، افرادی که میدانند داوطلبان ضعیفی برای یک شغل خواهند بود زحمت ارسال تقاضای استخدام را به خود نمیدهند. با کاهش هزینه تقاضای استخدام شغلی به نزدیک صفر، مشکل گردآوری اطلاعات پهنای باند بالا از بین نمیرود. در عوض، هزینه را به کارفرما یا سایر کارگرانی انتقال میدهد که باید تلاش بیشتری بکنند تا صلاحیتهای خویش را نشان دهند. وقتی هزینه تقاضای استخدام کاهش مییابد، بنگاهها احتمالاً از موانع دیگری استفاده میکنند تا گزینش نامناسب را کاهش داده و کیفیت کلی مجموعه تقاضاها بهتر شود. (ِک نتیجه استاندارد علامت دهی(Signalling) این است که برای کارگران با کیفیت بالا ارزش دارد تا یک علامت بدست آورند که آنها را از سایرین جدا سازد. اگر قیمت علامت کاهش یابد، کارگران با کیفیت پایین نیز از آن استفاده کرده و کارغرمایان با مشکل غربال کردن به اصطلاح گندم از کاه مواجه می شوند.)

   اکثر سایتهای شغلی تا حدودی در واکنش به مشکل درخواستهای مازاد و نامناسب، فیلترگذاری را پیشنهاد میکنند تا جلوی درخواست کنندگان بیصلاحیت برای تحویل رزومه گرفته شود. شرکتهای خدمات اشتغال اینترنتی کنترلهای سابقه کار اینترنتی و خدمات پیش غربال کردن دارند. یک آگهی تبلیغی در آمریکا که خدمت غربال کردن اینترنتی را معرفی میکرد میپرسید: آیا او واقعاً در هاروارد بوده است؟ آیا او واقعاً مدرک مایکروسافت دارد؟ مطمئن باشید ما به شما در این باره کمک خواهیم کرد.

   یک سایت که مدیران سرشناس را به همکاری دعوت میکند به درخواست کنندگان هشدار میدهد که یک پروسه تقاضای اینترنتی 30 تا 60 دقیقهای را باید بگذرانند تا واجد شرایط برای تقاضای شغلی شوند. فرض این است که لزوم صرف چنین مدت زمانی، باعث کنارکشیدن متقاضیان غیرجدی میشود (آیوتر 2001 ،ص 6-34).

   بخش اعظم مشاغل از طریق مراجعه شخصی و نه تماسهای رسمی پیدا میشوند که گزینش نامناسب درخواستهای شغلی احتمالاً یک دلیل مهم آنست. برای مثال گزارش میشود که تقریباً از 300 کاربر اینترنتی مورد سئوال قرار گرفته، 4 درصد، شغل جدید خود را با اینترنت یافتهاند، در مقایسه با 6 درصد از طریق مؤسسات کاریابی، 23 درصد از طریق روزنامه و 40 درصد با مراجعه شخصی. اگر تتقاضای شغلی اینترنتی، باعث گزینش نامناسب شود، یک پیامد ناهنجار آن این است که مراجعات شخصی در یک بازارکار به هم متصل مهمتر میشود.

   در واقع به نظر میرسد اکثر کارفرمایان معتقدند رزومههای اعلام شده به سایتهای شغلی، بیانگر یک مجموعه کاملاً نامناسب گزینش شده هستند. یک نظرسنجی از کاریابها نشان داد که 71 درصد رزومههای اعلام شده، متعلق به کارگران بیکار است. مدیر استخدام نیروی کار یک شرکت گفته است سایتهای شغلی با رزومههای از چهار (جماعت) نامناسب گزینش شده، انباشته شده است: آدمهای ناراحت (که کارمند مطلوبی نیستند)؛ کنجکاو (و در نتیجه از این شغل به آن شغل میپرند)؛ غیر قابل ترفیع (به دلیلی)؛ و بیکار( به دلیل بدتری).

   شاید به علت همین ذهنیت باشد که کارفرمایان، مجموعه کارجویان شخصاً خود معرفی کننده را کنارگذاشته و با استفاده فزاینده از اینترنت به دنبال ”داوطلبان انفعالی“ میگردند که در حال حاضر شاغل بوده و احتمالاً با یک فرصت بهتر تطمیع میشوند. اصطلاح هنرمندانه این عمل، بهرهبرداری(Mining)  از استعداد است. آن مستلزم مراجعه مرتب مدیران منابع انسانی به سایتهای شرکتی، اتاقهای چت، و سایر رسانههای اینترنتی برای شناسایی و ترغیب تقاضای کار از داوطلبان مطلوب است. در حالیکه مؤسسات استخدام نیروی کار که در استخدام و شکار شاغلان تخصص دارند از مدتها قبل وجود داشتهاند، آنها در وهله نخست در بازارهای کار مدیران اجرایی فعالیت میکردند. کاهش هزینه شناسایی و هدفگذاری داوطلبان انفعالی توسط اینترنت، احتمالاً این نوع از تعقیب کارگر توسط کارفرما در بازارهای کار را بیشتر متداول میسازد که به ضرر کارجویان بیکار تمام میشود.

   کاهش هزینههای جستجو برای کارگران و کارفرمایان باید باعث افزایش بهرهوری و دستمزد شود، چون کیفیت انطباق شغلی بهبود پیدا میکند. اما منافع بهرهوری برای برخی کارگران احتمالاً با زیان برخی دیگر خنثی میشود.

   در دنیای پیش از اینترنت، متقاضیان کمتری برای هر شغل وجود دارد و بنابراین بنگاهها نخستین کارگری که درخواست کار میکند را استخدام میکنند. در دنیای پس از اینترنت، کارفرما برای هر شغلی درخواستهای بیشماری دریافت میکند. متعاقب آن اینترنت به بنگاهها اجازه میدهد تا کارگرانی که مناسب فناوری تولید آنها هستند را انتخاب کنند و بازارکار را از یک مجموعه تعادلی که کارگران ماهر و ساده همراه هم کار میکنند به یک تعادل جداگانه میبرد که با هم کار نمیکنند. این انطباق بهتر بنگاه ـ کارگر، باعث جداسازی بیشتر محل کار بر طبق مهارتها شده و رفاه کارگران ساده را به طور مطلق کاهش میدهد.

9- نقش نهادهای واسطهای در حل مشکل گزینش نامناسب

   کاهش یافتن هزینه ارتباطات و هماهنگی، همراه با امکانپذیری عرضه خدمات نیروی کار از مکانهای دور افتاده، این احتمال میرود که نهادهای جدید بازارکار بوجود آیند تا بین بنگاهها و کارگران بالقوه دور واسطه شوند. این واسطهها که در شکل سایتهای اینترنتی ظاهر میشوند اقدام به ضمانت ویژگیهای کارگران و حتی فروش مجدد خدمات آنها میکنند. برخی سایتها محیطهای حراج یا بازار لحظهای ارائه کردهاند که شرکتها میتوانند کارگران فنی مستقل و آزاد(E-Lancing) را شناسایی و با آنها قرارداد ببندند. این خدمات اینترنتی یک نوع کارکرد بازارسازی دارند، یعنی به بازارهای کار اجازه فعالیت در جائی میدهند که قبلاً لایههای نازکی از خریداران و فروشندگان در کنار هزینههای مبادلاتی بالا، وجود داشت، و مبادله را بسیار پرهزینه میساخت.

   اما تردیدهای جدی در مورد امکان موفقیت (عملی بودن) و برد این بازارها وجود دارد. همچنانکه پتانسیل برای قراردادهای کار در مکانهای دور افتاده گسترش مییابد، این پرسش مطرح میشود که چگونه بازارهای کار الکترونیکی، دادههای پهنای باند بالا مورد نیاز برای تقویت انطباق خوب و کاهش گزینش نامناسب را تهیه و توزیع میکنند؟

   یک پاسخ، استانداردسازی است. اگر معاملات بازارکار را بتوان به خریدهای کالایی تبدیل کرد ـ مثلاً از طریق توسعه شناسنامههای مهارتی مفصل و قابل اثبات، انواع جدید دادههای پهنای باند پایین، که اثبات آنها راحت است، احتمالاً جایگزین دادههای پهنای باند بالا میشود. اما ناهمگونی ذاتی کارگران و مشاغل احتمالاً یک سقف برای رسیدن به استانداردسازی بازارکار قرار میدهد. با این حال مؤسسات کاریابی اینترنتی به درخواست بنگاهها اطلاعات متنوع از کارگران دریافت میکنند تا امکان ارزیابی و غربال کردن بدرستی فراهم شود، مثلاً: مشخصات ضامنها، میزان تحصیلات و سوابق محکومیتهای جنایی و مدنی، گزارش تخلفات رانندگی و اعتبار بانکی و حقوقهای دریافتی. علاوه بر اینها آزمونهای مهارتی و شخصیتی به صورت اینترنتی انجام میشود. کارگران نیز میتوانند اطلاعات بیشتری درباره شرایط کاری و پیش نیازهای مشاغل را از سایتهای مختلف بدست آورند.

   یک راهحل بدیل به استانداردسازی- یا احتمالاً یک مکمل- افشای اطلاعات مفصلتر است. دادههای اینترنتی شخصیتر شده میتواند دادههای پهنای باند بالا را انتقال دهد که ضمانتنامهها نمیتوانند چنین کاری بکنند، برای مثال رزومههای الکترونیکی احتمالاً در نهایت- علاوه بر مدارک تحصیلی و تجربه- ترکیب پروژههایی که متقاضی انجام داده، خلاصه ارزیابی مشتریان و حتی ارزیابیهای تشخیص استاندارد شدهای ارائه میدهند.

   نتیجه این که با گسترده شدن حوزه جغرافیایی بازارکار، تقاضای جدید برای هر دو نوع دادههای بازارکار پهنای باند بالا و پایین بوجود خواهد آمد. اینترنت، اولی را به حد زیاد انتقال میدهد، اما بعدی را نمیتوان به صورت الکترونیکی به خوبی انتقال داد. این تنگنای اطلاعاتی، فرصتهایی برای ظهور نهادهای جدید بوجود میآورد. در حالیکه پیشبینی دقیق شکل و شمایل این نهادها مشکل است نقش آنها واضح میباشد. با عرضه دادههای پهنای باند بالا برای روغنکاری چرخهای بازارکار، آنها بازارسازی خواهند کرد- یعنی کاهش اطلاعات نامتقارن که احتمالاً در غیر اینصورت سد راه مبادلات بازارکار میشوند.

10- نتیجه گیری

   انواع سایتهای کاریابی اینترنتی دیر یا زود در ایران رواج و گسترش یافته و با اطلاعات انبوه، ارزان و بهنگامی که در اختیار کارگران و کارفرمایان قرار میدهند امکان انطباقهای بهتر را فراهم میسازند. اما پیششرط انطباق بهتر، وجود نهادهای جدیدی است که مشکل بنگاهها را در غربال کردن حل نمایند. این نهادها باید بتوانند اطلاعات پهنای باند بالا را به شکلهای گوناگون به اطلاعات پهنای باند پایین تبدیل نمایند تا ارزیابی و استخدام متقاضیان مناسب، به راحتی انجام گیرد. اثربخشی این نهادها درکشورهایی بیشتر است که سوابق گوناگون افراد به صورت قابل استناد در بانکهای اطلاعاتی مختلف موجود بوده و با اندک هزینهای قابل گردآوری است. اما در کشورهای توسعه نیافتهای از قبیل ایران که حتی آمارهای حیاتی و کلان آنها محل تردید و بحث است، بعید به نظر میرسد چنین نهادهای واسطهای بتوانند اطلاعات و سوابق اشخاص را براحتی تهیه و در اختیارکارفرمایان قرار دهند. البته با رشد نسبی کامپیوتری شدن مؤسسات عمومی و مکانیزاسیون فعالیتها در اکثر بخشهای اقتصاد و ضرورت حیاتی چنین اطلاعاتی امید میرود بتدریج این گونه اطلاعات تهیه و قابل دسترس شود که بیتردید سایر بخشهای اقتصاد نیز از آنها بهرهمند خواهند شد.

منابع

ـ وبستر، فرانک،”نظریههای جامعه اطلاعاتی“، مترجم اسماعیل قدیمی،1380، نشر قصیده سرا

Autor، David H،(2001)، "Wiring the Labor Market"، Journal of Economic Perspectives، 15(1)، Winter 2001، 25–40.
Arrow، Kenneth J. (1979)،
"The Economics of Information،"
Economist (2000). "A Thinker's Guide". (
www.economist.com).
Freeman، Richard (2002)،"The Labour Market in the New Information Economy"، Oxford Review of Economic Policy، Vol. 18، no.3، 288-305.
Gareis، K. And A. Mentrup، "Virtualisation of Labour Market Transactions: Technological Potential and Status Quo،" STAR Issue Report No. 7، www.databank.it/star، 2001.
Krueger، Alan B. (2000) "The Internet is Lowering the Cost of Advertising and Seacrh Looking into the Black Jobs" New York Times، July 20، C2.
Masuda، Yoneji (1990) "Managing in the Information Society: releasing synergy Japanese Style" Basil Blackwell، Oxford.
Nordhaus، William D. (2001a). 'Productivity Growth and the New Economy'. NBER Working Paper No.w8096. (
http://papers.nber.org/papers/W8096)
Petrongolo
، Barbara and Christopher A. Pissarides،(2001) "Looking into the Black Box: A Survey of the Matchin Function" Journal of Economic Literature، Vol. 39، No. 2، June، 390-431.
Rizk،
Nagla، (2002)،" Information Technology and Growth: Will the Software Industry Lead Egypt into a New Economy?"Topics in Middle Eastern and North African Economies، electronic journal، September، Volume 4، Middle East Economic Association and Loyola University.

دکتر جعفر خیرخواهان (کارشناس مرکز تحقیقات پست)
jafkheir@hotmail.com
محمد اخباری (کارشناس مرکز تحقیقات پست)
mohakhbari@yahoo.com


 

ابزارهای مدیریت پروژه

 

مقدمه :
موافق استاندارد PMI، مدیریت پروژه، شامل بکارگیری چهار عامل اساسی ا- دانش (Knowledge) 2- مهارت
ها (Skills) 3- ابزار (‏Tools) و 4- تکنیکهای (Techniques) لازم در اداره جریان اجرای فعالیتها، به منظور رفع نیازهای پروژه است .
نقش ابزار مناسب در پیشبرد اهداف مدیریت پروژه انکارناپذیر است. در واقع پس از طراحی سیستم مدیریت پروژه در سازمان، بکارگیری ابزار مناسب در این سیستم، یکی از مهم
ترین عوامل محقق کننده اهداف مدیریت پروژه در سازمان است.
در این یادداشت
ها تحت عنوان “ابزارهای مدیریت پروژه” بنا داریم به ابزارها و نرمافزارهای مناسب مدیریت پروژه اشاره نماییم.

 

نرمافزارMicrosoft Project)  MSP) :

نرمافزار Microsoft Project یکی از قویترین و قدیمیترین نرمافزارهای موجود کنترل پروژه محسوب میشود. این نرمافزار قریب به 10 سال است که به بازار ایران وارد شده و به شکل گسترده توسط کاربران و برنامهریزان پروژه مورد استفاده واقع میشود. مهندسان کنترل پروژه عموماً از این نرمافزار به عنوان ابزاری جهت مدیریت زمان پروژهها استفاده میکنند. مایکروسافت پروجکت، علیرغم وجود برخی محدودیتها و کمبودها (در مقایسه با نرمافزارهای مشابه) به عنوان یک نرمافزار کاربردی و پرطرفدار در جهان و خصوصاً در ایران روزانه مورد استفاده کاربران بیشماری قرار میگیرد.

   سهولت کار با این نرمافزار ، قابلیت استفاده از امکانات Windows ، سازگاری با سایر نرمافزارهایMS Office و شباهت کامل محیط و جعبه ابزارهای آن با سایر محصولات مایکروسافت، راهنمای Online و کامل داخل برنامه، وجود گزارشها وView های متنوع، امکان تعریف View ها وTableهای جدید و به طورکلی داشتن یک محیطUser Friendly این نرمافزار را به نوعی از سایر نرمافزارهای مشابه متمایز کرده است.

 

   این نرمافزار، مدیریت پروژه تمام مراحل یک پروژه از برنامهریزی تا تکمیل و انتقال گزارشهای نهایی را در برمیگیرد، به طور خلاصه باید گفت، در یک طرح، MSP ابزاری ارزشمند است برای:

الف) سازماندهی طرح
ب) زمان بندی کارها
ج) اختصاص منابع و هزینه
کارها

د) تنظیم طرح برای برآورد کردن محدودیتها

ه) آماده کردن گزارشها برای انتقال طرح نهایی به همه کسانی که باید طرح مورد نظر را اجرا کنند.

   پس از آغاز پروژه و اتمام کار برنامهریزی پروژه توسط این نرمافزار، آن را برای کنترل و نظارت بر کارهای در دست اقدام، به شرح زیر میتوان به کار برد:

  • کنترل عملکرد واقعی
  • برنامهریزی روی جدول زمانی پروژه
  • اصلاح طرح برای رویارویی با احتمالات
  • ارائه گزارشهای مطلوب

   شایان ذکر است برای پروژههایی که بیش از 9999 فعالیت دارند، از ابزارهای پیشرفتهتری همچون نرمافزار Primavera (که به آن نیز خواهیم پرداخت) باید استفاده نمود. معمولاً توصیه میشود به دلیل سادگی فوقالعاده این نرمافزار و یادگیری سهلتر آن نسبت به سایر ابزارهای دیگر کنترل پروژه، قبل از یادگیری پریماورا و یا سایر نرمافزارهای مدیریت زمان، به یادگیری MSP بپردازید. در این صورت به دلیل مشابهت مبانی و اصول برنامهربزی و کنترل پروژه در این نرمافزارها، فرایند یادگیری نرمافزارهای پیچیده بسیار سادهتر خواهد شد.

   ویرایش آخر این نرمافزار تحت عنوان Project 2002 Microsoft با قابلیتهای جدید به بازار آمده است.

   در سایتهای اینترنتی زیر اطلاعات جدید و ارزشمندی از این نرمافزار مییابید:

http://www.microsoft.com/office/project/default.asp
http://officesystem.partners.extranet.microsoft.com/msprojectpartner/

 

 

نرم افزار (Primavera Project Planner ( P3

بعد از معرفی نرمافزار Microsoft Project (MSP) اکنون به معرفی P3 که مخفف Primavera Project Planner میپردازیم.

   نرمافزار (Primavera Project Planner ( P3 کاملترین و قدرتمندترین ابزار مدیریت پروژه در مدیریت زمان در جهان شناخته شده است. P3 قادر است پروژههای تا سقف یکصد هزار فعالیت را به همراه منابع با محدودیت سازماندهی کند.

   اساساً P3 طراحی شده است تا پروژههای بسیار بزرگ و پیچیده را بدون هیچگونه محدودیتی در تعریف و اختصاص منابع، به شکل کاملاً منعطف و ساده برنامهریزی و کنترل نماید.

   همیشه سوالات متعددی برای مدیران پروژه مطرح میشود که بارزترین آنها: «این کار کی تمام می شود؟»، «چه کسانی کار را انجام میدهند؟»، «چه اتفاقی خواهد افتاد اگر .... (What-if)» و از این قبیل میباشد.
P3 پاسخ این سوالات را به سرعت و به شکل صحیح ارائه خواهد نمود. کاربرP3 به راحتی می
تواند اطلاعات پروژه و فعالیتهای آن را در این بانک اطلاعاتی جمعآوری نموده و به طرق مختلفی آنها را دستهبندی کرده و به نمایش درآورد. همچنین به سادگی میتواند روی جزئیات فعالیتهای پروژه متمرکز شده و نتایج کار خود را در قالب گزارش و نمودار در قالب گرافیکی دلخواه نمایش دهد. به کمک ابزارهای انعطافپذیر P3 از قبیل 24 کد فعالیت، 16 کد بخشهای اطلاعاتی دلخواه، 10 کد پروژه، 19مرحله مرتبسازی دادهها و 28 مرحله فیلتر به همراه 31 تقویم برای برنامهریزی فعالیتها میتوان اطلاعات پروژه را در قالبهای گوناگون دستهبندی و تجزیه وتحلیل کرد. این نرمافزار برای مدیران پروژه توسط طراحانی که خود مدیر پروژه بودهاند، تهیه شده است و دقیقاً به همین دلیل است که غالب نیازمندیهای مدیران پروژه را در برنامهریزی و کنترل طرحها را پاسخگوست.

   به کمک P3 میتوان شبکه فعالیتها را سریعاً در قالب گرافیکی تهیه کرد و همچنین امکان انتخاب نوع فعالیت را به سهولت امکان پذیر مینماید.

   P3 سازماندهی اطلاعات پروژه را آسان نموده است و میتواند شرایط مورد نظر شما را به فعالیتها تحویل کند. تحت شبکه بودن P3 این قابلیت را به آن بخشیده است تا کاربران متعدد بتوانند در نقاط مختلف وبه شکل همزمان یا در زمانهای دلخواه به بانک اطلاعاتی یگانه P3 متصل و پروژههای خاص را برنامهریزی و کنترل نمایند.

   امکان لینک؛ بازخوانی اطلاعات و اشتراک دادههای P3 با سایر نرمافزارهای مدیریت پروژه همچون MSP و Expedition (که به آن هم خواهیم پرداخت) وجود دارد.

   برخی دیگر از قابلیتهای این نرمافزار به شکل خلاصه عبارتند از :

  • پیگیری عملکرد منابع و هزینهها به کمک P3 سهل و آسان است.
  • P3 میتواند محدودیتهای مورد نظر کاربر را به فعالیتها اعمال کند.
  • P3 سازماندهی اطلاعات پروژه را آسان نموده است.
  • P3 امکان انتخاب نوع فعالیتها را به کاربر میدهد.
  • امکان بهنگام نمودن پروژه در خارج از محیط کارگاه فراهم است.

  • P3 می تواند محدودیتهای مورد نظر کاربر را به فعالیتها اعمال کند.

   Version جدید P3 تحت عنوان P3e که مخفف Primavera Project Planner Enterprise میباشد به بازار آمده که به شکل ساختاری با ویرایش گذشته آن متفاوت است. با توجه به آنکه کمپانی پریماورا تمامی پشتیبانیهای خود را از ویرایش قبلی این نرمافزار برداشته است، بزودی P3e کاملاً جای P3 را خواهد گرفت. (در آینده پیرامون قابلیتهای جدید P3e نیز با شما سخن خواهیم گفت.)

   سایت اینترنتی این نرمافزار www.primavera.com بوده که در آن میتوانید مطالب متنوع و جدیدی پیرامون این نرمافزار و سایر محصولات شرکت Primavera مرتبط به مقولههای مختلف مدیریت پروژه بیابید .
از شرکت پریماورا و محصولاتش در آینده بسیار خواهیم گفت!

*کارشناس ارشد برنامه‏ریزی و کنترل پروژه‏های پارس ‏جنوبی در پتروپارس

دوباره جنبشی در راه است

ترجمه: احمد شریف‌پور
ماهنامه شبکه - مهر ۱۳۸۵ شماره 69

اشاره :

کمی قبل‌تر، هنگامی که حباب اینترنت به طرز فاجعه باری خالی و کوچک می‌شد، همه بر این عقیده بودند که دیگر چنین پدیده‌ای ظهور نخواهد کرد و خوشبختانه همین‌طور هم بود. دیگر نه از میلیاردرهای مغرور با ثروت بیست و چند میلیاردی خبری بود، نه از شرکت‌هایی که ناگهان با ارزش سهام میلیارد دلاری ظاهر می‌شدند. چسباندن برچسب دات‌کام روی تقریباً همه چیز دیگر برای مؤسسان شرکت‌ها تضمین‌کننده درآمد میلیونی از جانب 1VCهای ساده‌لوح یا سرمایه‌گذاران خصوصی مشتاق 2IPO نبود. اکنون حدود نیم دهه است که تمام آن <دیوانگی اینترنتی> از زندگی ما خارج شده و تنها خاطره‌ای از آن باقی مانده است. پیشرفت‌های کاری متوقف شده‌اند، اعتبارها و شهرت‌ها نابود گشته‌اند، میلیاردها دلار پول بر باد رفته است و متأسفانه آن همه کاهش در بازار سهام هنوز اثر خود را روی مالیاتی که می‌پردازیم، نشان می‌دهد.

 

‌منبع: ماهنامه فورچون‌

با این حال عجله نکنید. وقت آن رسیده است که به جنبش جدید اینترنتی سلام کنیم. چه باور کنید چه نکنید، جنبش جدید به‌گونه‌ای است که شما هم به احتمال زیاد مایل به سرمایه‌گذاری در آن هستید؛ حتی اگر مانند ما فکر می‌کنید گوگل با قیمتی معادل چهاردلار برای هر سهم، ترسناک‌تر از آن است که مورد توجه قرار گیرد. اینترنت، همان‌گونه که می‌دانید، با نابودی همه آن <دات‌کام>ها از میان نرفته است. در حالی که سرمایه‌گذاران شوکه شده در حال ترمیم آسیب‌هایشان بودند یا سعی می‌کردند با فروش املاک و ... سرمایه خود را بازگردانند، دست‌‌اندرکاران صنعت اینترنت، در رویاهای خود، برای استفاده از این فناوری انقلابی به راه‌های تازه‌ای  فکر می‌کردند. یعنی استفاده از همان فناوری که در جنبش قبلی چنان توجه افراطی‌ای را به خود جلب کرده بود.

احتیاجی نیست یادآور شویم که امروزه اینترنت بسیاری از خواسته‌هایی را برآورده می‌کند که پیشگامان روشن‌بین آن از چند سال پیش راجع به آن‌ها صحبت می‌کردند. تمام کاربردهای جالبی که در اواخر دهه 1990 غیرممکن و دور از دسترس می‌نمود، اکنون به ‌گونه‌ای در زندگی روزمره ما حضور یافته‌اند که غالباً اهمیت و سختی دسترسی به آن‌ها را از یاد برده‌ایم. کاربردهایی نظیر تماس‌های تلفنی اینترنتی، دانلود (قانونی) موسیقی و فیلم، دسترسی پرسرعت به اینترنت از طریق تلفن همراه، و پرداخت آنلاین صورت حساب‌ها از این جمله‌اند.

جوان‌ترها در سایت
MySpace درباره خود و علایقشان بحث می‌کنند. دانشجویان کالج در سایت FaceBook حاضران در جلسه قبلی را جست‌وجو می‌کنند. مادران عکس‌های خانوادگی خود را به Flicker ارسال می‌کنند. کارمندانDilbert با تماشای کلیپ‌های ویدیویی خانگی روی سایت YouTube، وقت شرکتشان را تلف می‌کنند.

حتی پاره‌ای از نمادهای نه‌چندان مشهور دهه 1990 نیز دوباره بازگشته‌اند. هنری بلادگت، تحلیلگر سابق وال استریت، که اکنون مانند بسیاری دیگر یک بلاگر است، می‌گوید: <روندی که در سال 1995 با تبدیل شدن
Netscapeبه سهامی عام مردم را به شدت هیجان‌زده کرد، هنوز هم با قدرت پا برجاست و حدود 20 تا 25 سال دیگر نیز همین گونه خواهد بود.>

عامل اصلی همه این تغییرات، رشد فزاینده و غیرمعمول تعداد افرادی است که به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند. در سال 2000 تنها پنج میلیون آمریکایی در خانه‌های خود به اینترنت پرسرعت دسترسی داشتند. براساس آمار
Pew Internet و American Life Project، این تعداد در اواخر 2005 به 73 میلیون نفر بالغ می‌شود.

این ارتباطات پر سرعت اینترنتی تجربه آنلاین مردم را غنی‌تر و شدیدتر کرده است و آن‌ها دقیقاً همان رفتاری را نشان می‌دهند که انتظار می‌رود؛ حجم زیادی از زمان را در حالی صرف می‌کنند که چشمانشان به صفحات نمایش خیره شده است. از این مهم‌تر این‌که، شرکت‌ها بالاخره راهی را یافته‌اند که مدت‌ها در پی آن بودند؛ یعنی تبدیل‌کردن این چشم‌های خیره به پول! این شرکت‌ها غالباً برای این دسترسی‌های پرسرعت هیچ هزینه‌ای دریافت نمی‌کنند، بلکه این کار را با فروش تبلیغات یا دریافت هزینه بابت دانلود موسیقی و فیلم انجام می‌دهند.

نتیجه نه چندان عجیبی که می‌توان گرفت این است که صنعت اینترنت نه تنها بازگشته، بلکه بسیار بهتر از گذشته نیز شده است. گوگل تقریباً یک ابزار جست‌وجوی مجانی و همه جا حاضر نیست، بلکه دقیقاً به چنین ابزاری تبدیل شده است. گوگل، به مثابه شرکت تبلیغات آنلاین، از این طریق میلیاردها دلار سود به دست آورده است؛ بله میلیاردها دلار!

آی‌پاد فقط جالب‌ترین اسباب بازی این سیاره نیست؛ محصولی است که سال گذشته فروشی معادل 5/4 میلیارد دلار را برای اپل به ارمغان آورده است و این فروش بدون ترکیب با
iTunes، پخش‌کننده موسیقی دیجیتال اپل، هرگز به دست نمیآمد. فروشگاه موسیقی آنلاین iTunes در سه سال گذشته بیش از یک میلیارد آهنگ به فروش رسانده است.

می‌دانم به چه فکر می‌کنید. به این‌که اگر جنبش اینترنتی دیگری در حال شکل‌گیری است، پس مجموعه وال‌استریت باید چیزهایی را برای فروش به ما آماده کرده باشد. به هر حال این روندی است که قبلاً پیموده‌ایم! اما زمینه سرمایه‌گذاری این بار بسیار متفاوت است.

سرمایه‌گذاران اولیه (که مهربانانه <فرشته> نامیده می‌شوند) و
VCها مطمئناً اکسیژن حبابی را تنفس می‌کنند که وب‌2‌نامیده می‌شود. وب‌2 نامی عمومی است که برای فعالیت شدید شرکت‌هایی به کار می‌رود که وب‌سایت‌هایی نظیر del.icio.us و Writely را اداره می‌کنند. وب‌سایت‌هایی که به کاربران امکان می‌دهند مطالب و محتوای دلخواهشان را به صورت آنلاین تولید کنند و با دیگران به اشتراک بگذارند.

در جنبش اینترنتی اول، هر شرکت با کمی آوازه و شایعه و یک برنامه تجاری، بسیار قبل از این‌که به سودآوری برسد در بازار بورس به سهامی عام تبدیل می‌شد، اما اکنون استانداردها برای
IPOها بسیار بالاتر است. اکنون پس از وضع قانون حاکمیت شرکتی ‌(corporate-governance) که به 3Sarbanes-Oxley مشهور است، تعداد شرکت‌هایی که تلاش می‌کنند به سهامی عام تبدیل شوند بسیار کمتر شده است.

از دیگر تفاوت‌های بارزی که برای سرمایه‌گذاران عرصه اینترنت نمود پیدا می‌کند این است که در بازار سهام اینترنتی امروز قیمت سهام در مقایسه با سهام پیشتازان دوره دات‌کام بسیار منطقی‌تر و معقولانه‌تر است. به عنوان مثال، ارزش سهم چهارصد دلاری گوگل تنها 33 برابر تخمین وال استریت برای سهام گوگل (با ارزش دوازده‌دلار) است. قیمت زیادی است، اما نه چندان غیرمنطقی! این قیمت را با ارزش سهام شرکت
Internet Capital Group مقایسه کنید که در اوج دوران خود در سال 2000 به قیمتی بیش از چهارصد برابر فروش شرکت در سال 2001 فروخته شد.

دوران فراوانی و سود مجدداً بازگشته است؛ اما با ضریبی از خردگرایی و منطق. <در گذشته مردم فقط در این استخر شیرجه می‌زدند بدون این که کنترل کنند آیا استخر پر آب است یا خیر.> این نظر لیزبایر است که قبلاً تحلیلگر وال استریت بود و سپس با سمت مدیر امور سرمایه‌گذاری در گوگل مشغول کار شد. او همچنین معتقد است: <اکنون مردم ایده و مفهوم تجارت را درک می‌نمایند و می‌توانند به مسائل مالی و اعتباری به دقت نگاه کنند.>

اگرچه این بار مسائل بسیار متفاوت  و شاید منطقی‌تر هستند، هنوز باید قوانین اصلی سرمایه‌گذاری سالم را رعایت کرد. سهام افسانه‌ای را خریداری نکنید؛ مگر این که داستان آن‌ها را بدانید. با دیدن یک قیمت مناسب در تلویزیون یا حتی در مجلات(!) اقدام به خرید سهام نکنید. به دنبال سود، اعتبارات سالم و دورنمایی منطقی برای توسعه و گسترش باشید. به ارزیابی‌های اقتصادی شرکت‌ها اهمیت بدهید. مطمئن باشید که قضیه پیش‌فروش سهام را می‌دانید و همین طور از بحث‌هایی که همیشه علیه خرید سهام وجود دارد، آگاهید و از همه مهم‌تر، تنها قسمت کوچکی از هزینه‌ای را که سرمایه‌گذاری می‌کنید در بخشی پر تب‌و‌تاب نظیر سهامی اینترنت به گردش در آورید.

با در نظر داشتن این توصیه‌ها سعی کردیم بهترین راه‌های سرمایه‌گذاری و شرکت در این جنبش جدید اینترنتی را جمعآوری کنیم. حتی اگر قصد نداشته باشید سرمایه‌گذاری جدیدی انجام دهید، درک این پیش‌زمینه یکی از ضروری‌ترین نیازهای هر نوع سرمایه گذاری و تجارت است. لازم نیست که یک شرکت، <دات کام> باشد یا سهام اینترنتی داشته باشد تا بتواند از مزایای این جنبش جدید بهره ببرد یا از آن آسیب ببیند.

برای این کار پنج حوزه کلیدی را بررسی کرده‌ایم:

‌شرکت‌های فعال در زمینه فناوری‌های جدید و پیشرفته
شرکت‌های کاملاً اینترنتی‌
‌شرکت‌های تأمین‌کننده زیرساخت‌ها
شرکت‌های فراهم‌کننده اتصال باندپهن‌
‌مجموعه شرکت‌های رسانه‌ای‌

در پایان هم هفت شرکت سهامی و سه بنیاد مالی واسطه را که به نظر می‌رسد کفه ترازوی آن‌ها به سمت سودآوری تمایل دارد، معرفی کرده‌ایم.

غول‌های اینترنتی‌
هر بحثی در زمینه سرمایه‌گذاری در جنبش جدید اینترنتی با گوگل آغاز می‌شود. هیچ کس با این که تجارت گوگل جالب و سودآور است، مخالف نیست. این شرکت در سال آینده در مسیر دسترسی به سودی معادل 7/3 میلیارد دلار با فروشی معادل 5/9 میلیارد دلار قرار دارد.

این شرکت تقریباً تمام سود خود را از تبلیغات مربوط به جست‌وجوی اینترنتی به دست میآورد و سهم آن در بازار ایالا‌ت متحده  42درصد است و این سهم در حال افزایش است. اریک اشمیت، مدیر اجرایی ارشد گوگل، می گوید: <ما در معدن طلای تبلیغات اینترنتی قرار داریم.>

اگر وضعیت گوگل چنین مناسب است، پس باید حتماً گزینه مناسبی برای خرید باشد؛ البته نه لزوماً ! گوگل و سهام آن با چند مانع عمده روبه‌رو هستند که اولین آن‌ها ارزیابی‌ها و انتظارات بسیار بالا از این شرکت است. مدیر مالی اعتباری ارشد شرکت اعلام کرده است که قانون اعداد بزرگ احتیاج به سرمایه اضافی زیاد برای گسترش شرکت‌های بزرگ، مطمئناً سرعت حرکت گوگل را کند خواهد کرد.

همچنین امتناع گوگل از ارائه اطلاعات جزئی سیستم مالی و اعتباری خود به وال استریت باعث شده است سهام این شرکت نوسان فوق‌العاده زیادی داشته باشد. فقط در سال 2006 سهام گوگل بین قیمت حداکثر 475 دلار و حداقل 331 دلار نوسان کرده است: نوسانی معادل 43 میلیارددلار در ارزش بازار، یعنی قیمتی معادل ارزش سهام مک دونالد. آرنولد برمان، استراتژیست فناوری که در
Cowen&Co کار می کند، معتقد است که هر گزارش فصلی گوگل از این پس گزارشی تعجبآور و غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود و قیمت سهام آن تا پایان 2006 همچنان نوسان خواهد داشت.

گزینه منطقی دیگری که برای سرمایه گذارانِ حساس به قیمت، وجود دارد یاهو است. یاهو بیشتر یک شرکت رسانه‌ای است که برعکس گوگل که تنها بر پایه‌های فناوری خود تکیه دارد، درآمد مشابهی را از طریق طوفان تبلیغات آنلاین به دست می آورد. برعکس گوگل، یاهو وارد بخش پرمنفعت صنعت جست‌وجو شده است و این شانس مناسبی را برای سرمایه گذاران فراهم می کند.

اگر یاهو بتواند در زمینه جست‌وجو پیشرفت کند (و در حال حاضر تیم برنامه نویسی یاهو روی این مسئله کار می کنند) ظرفیت و ارزش افزوده زیادی خواهد داشت؛ به‌‌ویژه اگر به قیمت سهام یاهو توجه کنیم که در سال 2006 فروشی پانزده برابر 4
Ebitda پیش بینی شده داشته است (رقمی تقریباً دو سوم ضریب Google Ebitda) این مسئله آشکارتر خواهد شد. <این ارزشی است که شما برای یک شرکت رسانه‌ای قائل می‌شوید نه برای یک شرکت اینترنتی> این سخن تحلیلگر شرکت UBS، است که اعتقاد دارد بهای سهام یاهو (با قیمت کنونی 31 دلار) می تواند امسال تا سقف 39 دلار افزایش پیدا کند.

این تحلیلگر همچنین معتقد است اگر سهام یاهو برای مدت زیادی ارزان باقی بماند، حتی ممکن است مایکروسافت کل یاهو را خریداری کند. معامله‌ای میلیونی که مطمئناً دنیای آنلاین را زیر‌و‌رو خواهد کرد و سودی عظیم عاید سرمایه‌گذاران  یاهو می کند.

فرزندان کوچک‌تر
اما شرکت‌های بسیار تازه و پر جنب و جوشی که توسط کاربران اداره می‌شوند و طرفداران بسیاری را به سوی خود جذب کرده‌اند نیز نباید فراموش شوند. بسیاری نظیر
YouTube و FaceBook هنوز به سهامی عام تبدیل نشده‌اند که اگر چنین می‌شد، قیمت‌های بسیار بالایی را از آن خود می‌کردند. واقعیت این است که این شرکت‌ها که کم و بیش ارزش بررسی را دارند، بدترین نسبتِ ریسک به سود را برای سرمایه‌گذاران شخصی و حقیقی ارائه کرده‌اند و سرمایه‌گذاران به سادگی ممکن است جذابیت این شرکت‌ها را با سودآور بودن آن‌ها اشتباه کنند.

بهترین شانس‌ها غالباً متعلق به شرکت‌های هدفمندی هستند که در حاشیه بازار فعالیت می‌کنند. شرکت‌هایی نظیر
Naveteq، از سازندگان نرم‌افزار در شیکاگو که یکی از مغزهای فعال در پشت Google Map است. ارزش سهامNaveteq  نسبت به سال 2004 که این شرکت به سهامی عام تبدیل شد (درست در همان ماهی که گوگل سهامی عام شد) دو برابر شده است؛ اما نه به واسطه کسب و کار اینترنتی این شرکت!

این شرکت حدود سه چهارم درآمد خود را (که در سال گذشته به پانصد میلیون‌دلار بالغ گردید) از طریق فروش بانک‌های اطلاعاتیِ نقشه به شرکت‌های تولیدکننده سیستم
GPS خودرو به‌ دست آورده است. با این تجارت موفق Naveteq توانسته است به 5Operation Margin حدود 27درصد دست پیدا کند و درآمد خود را نیز بیست‌درصد افزایش دهد. البته Naveteq نقشه‌های مربوط به بسیاری از سایت‌های اینترنتی نظیر AOL Mapquest ،MSN ،Yahoo وGoogle را نیز تأمین می‌کند.

هنری الن بوگر، مدیر سرمایه
T.Rowe Price، که با سهمی معادل 6/9درصد دومین سهامدار عمده Naveteq است معتقد است: <ما فقط در ردیف دوم یا سوم به عنوان یک شرکت در حال توسعه هستیم. سیستم‌های ناوبری اتومبیل، تازه در ابتدای مسیر قرار دارند و سایت‌های اینترنتی که اکنون درصد کمی از تجارت Naveteq را فراهم می کنند از جمله منابعی هستند که تاکنون از آن‌ها استفاده نشده است. دقیقاً مانند این است که شما هزینه‌ای برای این رشد اینترنتی نپرداخته اید.>

تأمین‌کنندگان قطعات‌
در جریان جنبش اول اینترنتی، تعدادی از موفق‌ترین بازیگران این جنبش شرکت‌هایی بودند که اصطلاحاً تاجران اسلحه در جنگ اینترنت نامیده می‌شدند. شرکت‌هایی نظیر
Dell ،Microsoft ،Juniper بدین دلیل از سود سرشاری بهره‌مند شدند که پی‌سی‌ها و روترها با هم در گسترش اینترنت نقش داشتند.

این ارتباط منطقی هنوز هم در جنبش اخیر اینترنتی امری تعیین‌کننده است، اما این موضوع به معنای آن نیست که سهام این شرکت‌های 6
Big-Cap  گزینه‌های مناسبی برای خرید هستند. به عنوان نمونه، میزان سود دل در پنج سال گذشته به نحوی زیرکانه افزایش یافته است. در حالی که نمودار ارزش سهام این شرکت هنوز به صورت یک خط افقی باقی‌مانده است؛ زیرا میزان ارزش اعلام‌شده این شرکت در ارزیابی‌های زمان اوج بازار بسیار بالا بوده است.

یکی از فراهم کنندگان دسترسی به اینترنت که مجدداً سر و صدای زیادی به راه انداخته است و با توجه به موقعیت و اندازه‌اش می‌تواند حرکت خود را به خوبی ادامه دهد،
Akamai Technologies است. Akamai یکی از همان شرکت‌های حبابی‌ای بود که سرمایه‌گذاران شاید هرگز آن را نشناختند. ارزش سهام این شرکت در سال 2000 به 345 دلار به ازای هر سهم رسید، اما با فروش سهامی معادل نود میلیون دلار سودی عاید این شرکت نشد. دو سال بعد سهام این شرکت با قیمتی نازل حدود 56 سنت به فروش می‌رسید.

شرکت
Akamai کار خود را در سرتاسر کمبریج گسترش داده است و با به کارگیری شبکه‌ای بزرگ از سرورها و نرم‌افزار مناسبی که وب‌سایت‌های مشتریان را به یکدیگر متصل می‌کند، سرعت دریافت صفحات اینترنتی را افزایش می‌دهد. شرکت‌هایی نظیر اپل، یاهو و مایکروسافت از مشتریان عمده Akamai هستند.

هرچه مردم دانلود بیشتری انجام می‌دهند، ارزش
Akamai بیشتر می‌شود. در سال 2004  این شرکت سودآور شد و رشد و درآمد آن شتاب بیشتری گرفت. با قیمت سهامی معادل 44 برابر تخمین وال استریت برای سال 2006 سهامی Akamai، ارزان‌ نیست. میزان ارزش سهام این شرکت ظرف هفت‌ماه دو برابر شده است. اما هرگاه یکی از مجموعه شرکت‌های رسانه‌ای عظیم طرحی را برای دانلود رایگان از وب سایتش ارائه می‌دهد، این Akamai است که پول زیادی به جیب می‌زند.

یکی دیگر از شرکت‌هایی که همچنان در مسیر کسب درآمد قرار دارد، اما اعتبار زیادی کسب نکرده است، سیسکوسیستمز، یعنی مهم‌ترین تولیدکننده ملزومات جنبش اول اینترنت است. میزان سود سیسکو نسبت به سال 2002 دوبرابر شده است (شش میلیارد دلار سود با فروشی معادل 25 میلیارد دلار)، اما قیمت سهام آن در چهار سال گذشته ثابت باقی مانده است.

ارزش‌گذاری بسیار بالای سیسکو در دوران جنبش اول کم و بیش قابل نقد است؛ زیرا پس از این که جنبش اینترنت به سرعت متوقف شد و شرکت‌ها به این نتیجه رسیدند که تمام روترهای مورد نیازشان را خریده‌اند، میزان درآمد سیسکو به شدت تنزل یافت.

زمان برای سیسکو در حال تغییر است و دلیل این تغییر و تحول توسعه جدید وب است. سیسکو به تازگی
Scientific-Atlanta (سازنده بزرگ ملزومات کابلی شبکه) را خریده است. این تغییر استراتژیک نشان‌دهنده راهکار جدید سیسکو است. سیسکو قصد دارد در بازار ارتباطات ویدیویی اینترنتی از طریق خطوط شبکه‌های خصوصی یا شبکه تلفن، همان موقعیتی را کسب کند که در دوران پیشین در شرکت‌های بزرگ تجاری کسب کرده بود.

آرون ریکرز، تحلیلگر
A.G.Edwards، معتقد است: <این امر باعث می‌شود سیسکو نه تنها یک تهیه‌کننده ملزومات اصلی شبکه باشد، بلکه پای محصولات آن را به خانه‌ها نیز باز می‌کند.>
 
زمانی که سرمایه‌گذاران متوجه شدند که سهام سیسکو را با چه قیمت‌ارزانی به دست آورده‌اند، قیمت سهام این شرکت شروع به تغییر کرد، اما با قیمتی معادل 21 دلار برای هر سهم، سیسکو پولی معادل بیست برابر سود خود در سال 2006 را معامله خواهد کرد. در حالی که همتایان دیگر این شرکت، 25 برابر سود خود را صرف معاملات می کنند. ریکرز و برخی تحلیگران دیگر معتقدند که درآمد سیسکو بالاخره در حال رشد است و تجارت اصلی و پایه سیسکو همچنان سالم و بی‌عیب باقی‌مانده است.

یکی دیگر از شرکت‌هایی که توانسته است موقعیت مناسبی را از آن خود کند، بازیگر قدیمی دنیای نرم‌افزار <ادوبی>، تولیدکننده محصولات پرطرفدار آکروبات و فتوشاپ، است. قیمت 4/3 میلیارد دلاری که ادوبی برای خرید ماکرومدیا پرداخت، نشانگر ارزشی است که این شرکت برای توسعه وب 2 قائل است.

شرکت ماکرومدیا که بسیاری از سایت‌های جذاب اینترنتی از نرم‌افزار فلش تولیدشده آن استفاده می‌کنند (نمودارهای سهام
Drag & Drop در سایت گوگل یا نرم افزاری که گروه‌های ویدیویی برای معرفی کارهای خود در MySpace از آن استفاده می کنند، نمونه‌های کاربرد فلش است)، با قیمتی معادل 37 دلار برای هر سهم، سهام ادوبی ده درصد پایین‌تر از اوج فروش این شرکت قرار دارد و این شانس مناسبی را برای خریداران فراهم می‌کند. هنگامی که ادوبی محصولات خود را با محصولات ماکرومدیا ترکیب کند، می‌تواند کلیه نیازهای طراحان محتوای آنلاین را یکجا برآورده سازد و در نتیجه درآمد سهام آن قاعدتاً افزایش می یابد.

جف راتینگ هاوس، مدیر بنیاد توسعه فناوری
T.Rowe Price، در مورد ادوبی می‌گوید: <بازار در حال حاضر درگیر بازی کوتاه مدتی با ادوبی است، اما کیفیت تجارت ادوبی بسیار بالاست و ترکیب محصولات ادوبی و ماکرومدیا فرآورده‌ای بسیار قدرتمند تولید خواهد کرد.>

فراهم‌کنندگان اتصال باندپهن‌
یکی از اصطلاحاتی که در این جنبش جدید اینترنتی شنیده می شود <بازی سه گانه> است. بازی سه‌گانه به معنای فروش برنامه‌های تلویزیونی و سرویس‌های تلفنیِ اصطلاحا ً
VoIP به مشتریان اتصالات باند پهن است. هنگامی که AT&T شرکت Bellsouth را با قیمت 89 میلیارد دلار خرید، بسیاری از سرمایه‌گذاران را متوجه شرکت‌های بزرگ تلفنی کرد و در نتیجه سهام شرکت‌های کابلی (تلویزیون کابلی، اینترنت کابلی) مورد بی‌اعتنایی قرار گرفتند. تردیدی نیست که جنگ شرکت‌های خدمات تلفنی و فراهم‌کنندگان خدمات کابلی بسیار شدید خواهد بود. تنها نکته مورد تردید این است که شرکت‌های تلفن با چه سرعتی وارد این بازی خواهند شد؛ زیرا آن‌ها برخلاف شرکت‌های کابلی برای ارائه برنامه‌های ویدیویی روی شبکه خود، محتاج ایجاد زیرساخت‌های جدید هستند.

سرمایه‌گذاران بهترین شانس خرید سهام زیرقیمت واقعی را از شرکت‌های کابلی دارند. استیوبروک، سخنگوی
Comcast، در اجتماع سرمایه‌گذاران این شرکت اعلام کرد که تعداد مشتریان این شرکت از 3/1 میلیون‌ مشترک کنونی به هشت تا ده میلیون مشترک در سال 2010 افزایش خواهد یافت. او همچنین پیش‌بینی کرد که در طول دوره مشابه شرکت‌های تلفنی که در محدوده کار Comcast فعالیت می‌کنند، تنها یک میلیون مشترک ویدیویی خواهند داشت.

دید منفی درباره شرکت
Comcast به شدت افزایش یافته است. به عقیده آریه بورکف، تحلیلگر سهام و دیون UBS، سهام Comcast قیمتی نابودکننده دارد. آخرین باری که سهام این شرکت به چنین قیمت پایینی فروخته شد (سهامی با قیمت 28 دلار که حدود هفت برابر درآمد نقدی شرکت فروش داشته‌اند) زمانی بود که شرکت درگیر یک بحران مالی شده بود. اکنون قیمت سهام آن به قدری پایین است که نمی توان از آن صرف نظر کرد.

رسانه های قدیمی‌
همه راهبران چهار حوزه اصلی سرگرمی نوین (اپل در موسیقی، پیکسار در فیلم، گوگل در تبلیغات، و الکترونیک آرت در بازی‌های ویدیویی) در دره سیلیکون قرار دارند. بنابراین جای تعجب نیست اگر چهار شرکت عظیم رسانه‌ایِ
Disney ،News Corp  ،Time Warner و Viacom. نیز تصمیم به شرکت در این جنبش جدید اینترنتی گرفته‌اند.

هنگامی که باب ایگر، مدیراجرایی ارشد دیزنی، در ماه ژانویه با خرید پیکسار به مبلغ 4/7 میلیارد دلار موافقت کرد و کلیپ‌های پرطرفدار خود را ابتدا برای فروش در اختیار سایت
iTunes قرارداد و سپس به صورت رایگان در اینترنت عرضه کرد، قیمت سهام شرکت دیزنی هفده‌درصد افزایش یافت.

اما هنوز این سؤال باقی است که نوآوری‌ها و تغییرات جدید دنیای رسانه‌ها تا چه حد می‌تواند به اعماق شرکت‌های قدیمی و عظیم این حوزه نفوذ کند. شرکت .
News Corp متعلق به روپرت مردوک را در نظر بگیرید. هنگامی که News Corp در تابستان گذشته سایت MySpace.com را طی معامله‌ای 580 میلیون دلاری خرید و صاحب Intermix شد، سرمایه گذاران و تقریباً تمام اهالی دره سیلیکون، صاحبان این شرکت را مورد تمسخر قرار دادند.

از آن زمان تا کنون تعداد استفاده کنندگان سایت از 32 میلیون نفر به 65 میلیون نفر افزایش یافته است و این سایت به زودی از یاهو، به عنوان دارنده بیشترین مخاطب اینترنتی پیشی خواهد گرفت. با این وجود، تمام این مخاطبان اینترنتی گردش نقدینگی بسیار کمی ایجاد خواهند کرد و بورکف از
UBS اعلام کرد که ارزش فعالیت‌های اینترنتی شرکت .News Corp که سایت MySpace.com تنها جزئی از آن است، حداکثر حدود 43 سنت از ارزش 22 دلاری سهام .News Corp را تشکیل خواهد داد. اگرچه وضعیت در درازمدت مطمئناً متفاوت خواهد بود و تجربه نشان می‌دهد که پیش‌بینی مدیر .News Crop صحیح است.

از بین شرکت‌های عظیم رسانه‌ای، شرکت
Viacom که اخیراً کوچک‌تر شده، شروع به تدوین استراتژی اینترنتی تازه‌ای کرده است و تایم وارنر هنوز سعی دارد اثبات کند که AOL یک دارایی با ارزش در حال تنزل نیست.

دیزنی، که هنوز تحت مدیریت ایگر به حیات خود ادامه می دهد، پس از این که قیمت سهامش امسال افزایش یافت، گزینه چندان مناسبی برای خرید نیست (و قیمت پرداخت شده برای خرید پیکسار ممکن است این افزایش قیمت را برای مدتی طولانی حفظ کند.
News Corp ( بخش عمده یک خرید اینترنتی به ارزش بیش از یک میلیارد دلار را انجام داده است و به رغم این که MySpace محیط تبلیغاتی چندان ایده‌آلی نیست، میزان درآمد سهام این شرکت به شدت بالا خواهد بود (به نظر می‌رسد که تعدادی نوجوان شلخته در MySpace دست‌اندرکاران اتوکشیده بازار بورس را به مبارزه طلبیده‌اند). ضمناً قیمت هیجده دلاری سهام سایر فعالیت‌های سودآور .News Corp بسیار مناسب به نظر می‌رسد.

انتخاب شرکت های سرمایه‌گذاری واسطه‌
با در نظرگرفتن مخاطرات سرمایه‌گذاری در بازار اینترنت شاید لازم باشد که مدیر سرمایه‌گذاری واسطه‌ای را استخدام کنید تا عملیات انتخاب سهام را برای شما انجام دهد. اولین پیشنهاد ما یک مدیر سرمایه صرفاً اینترنتی یا حتی یک خبره حوزه فناوری نیست، بلکه منظور ما یکی از زیرک‌ترین مشاوران بورس است؛ یعنی بیل میلر مدیر
Legg Mason Value Trust .

میلر پانزده سال متوالی در صدر فهرست
S&P500 قرار گرفته است (طولانی‌ترین رکورد موجود) و عمده شهرت او نیز به همین دلیل است. او همچنین استعداد شگرفی در کشف برندگان دنیای اینترنت دارد. مطمئناً در حالی که بنیادLegg Mason Value Trust از جانب MorningStar به عنوان یک شرکت عظیم Large Cap معرفی شده‌است و مهره‌های ارزشمندی چون J. P. Morgan Chase و Aetna را در اختیار دارد، درصد زیادی از افزایش درآمد و توسعه خود را مدیون بازیگران عرصه اینترنت نظیر آمازون، گوگل و eBay است که سهام این شرکت‌ها در واقع جزو ده دارایی برتر این بنیاد هستند.

بنیاد کاملا‌ً  اینترنتی
Jacob Internet درست در نقطه مقابل Legg Mason Value Trust قرار دارد. جیکوب رایان، مدیر این بنیاد مالی، تمام توجه خود را معطوف شرکت‌های کوچک Small Cap و Micro Cap اینترنتی کرده است  و به همین دلیل دچار دردسر زیادی شده است. بعد از این که بنیاد در سال 2000 حدود 79 درصد سرمایه خود را از دست داد، به طور میانگین در پنج سال گذشته سود سالانه‌ای معادل 19درصد داشته‌است و در سه سال گذشته این میانگین سود سالانه به 47 درصد می‌رسد. هزینه بالای سالانه این بنیاد (64/2درصد) و همچنین تمرکز آن روی قسمت‌های بسیار خطرپذیر و متغیر بازار اینترنت از مهم‌ترین ایرادات این بنیاد است.

گزینه سوم انتخاب بنیادی بسیار متفاوت در بخش فناوری است. یکی از بارزترین بنیادها
Fidelity Select Technology به مدیریت جیمز مارو است که به طور میانگین در سه سال گذشته، سالانه حدود 21درصد سود عاید خود کرده است. این شرکت سهام زیادی از غول‌های بزرگ فناوری، یعنی مایکروسافت، دل، سیسکو و گوگل را در اختیار دارد.

دوباره یادآوری می‌کنیم که اخیراً با توجه به وارد شدن نام گوگل در فهرست
S&P500، شما قبلاً و ناخودآگاه در جنبش جدید اینترنت سرمایه‌گذاری کرده‌اید. پس از سواری لذت ببرید، اما سپر خود را همچنان بالا نگه دارید.

پی‌نوشت‌ها:
1-
Venture Capital) VC): شرکت سرمایه‌گذاری پرمخاطره. بنیاد یا شرکتی است که مبالغ زیادی پول را از سرمایه‌گذاران جمع آوری می‌نماید و در شرکت‌های سهامی عام سرمایه‌گذاری می‌کند.

2-
IPO :Initial Public Offering) IPO) در واقع فرایندی است که هنگام تبدیل‌شدن یک شرکت از سهامی خاص به سهامی عام رخ می‌دهد. اولین زمان ارائه سهام یک شرکت در بازار بورس را IPO می‌نامند.

3- قانونی که اخیراً در مورد تجارت و بازار بورس ایالا‌ت متحده وضع شده و مقررات و محدودیت‌های سختی را برای تبدیل شرکت‌ها به سهامی عام در نظر گرفته است.

4-
Earnings Before Interest،Taxes Depreciation and Amortization) :Ebitda) تقریباً معادل سود ناخالص. درآمد بدون احتساب مالیات و استهلاک شرکت و ... .

5-
Operation margin: نسبت درآمد عملیاتی به درآمد حاصل از فروش.

درآمد عملیاتی = سود ناخالص - هزینه عملیات‌
درآمد فروش = درآمد حاصل از فروش کالا و خدمات - هزینه جانبی این فروش (کالاهای توزیع نشده یا برگشت شده و ...)

6- طبقه بندی‌ای که در مورد شرکت‌های سرمایه‌گذاری بر اساس میزان سرمایه انجام می‌شود. (این طبقه‌بندی براساس زمان یا منبع طبقه‌بندی ممکن است متفاوت باشد.)

Big-Cap: شرکت با سرمایه معادل ده تا دویست میلیارددلار
Mid-Cap: شرکت با سرمایه معادل دو تا ده میلیارددلار
Small-Cap: شرکت با سرمایه معادل سیصد میلیون تا دو میلیارددلار
Micro-Cap: شرکت با سرمایه معادل پنجاه میلیون تا سیصدمیلیون دلار
Nano-Cap: شرکت با سرمایه کمتر از پنجاه‌میلیون دلار

ده درس مهم در زمینه تجارت اینترنتی

درس اول

یکی از کارهائی که باید اولویت بالائی برای شما داشته باشد، جمع آوری آدرس پست الکترونیک بازدید کنندگان سایت شما استاز زمان شروع سایت، به جمع آوری آدرسها بپردازید. تهیه یک لیست از مشتریان بالقوه خدمات شما، یک باید است. هرچند ارائه یک خبرنامه الکترونیک بسیار عالی است ولی خیلی ضروری نیست. شما می توانید به لیست خود، تغییرات سایت، محصولات جدید یا هرچیز دیگری که دوست دارید ارسال کنید.
توجه داشته باشید که تا زمانی که لیست شما کوچک است، می توانید آنرا توسط نرم افزار پست الکترونیک موجود در رایانه خود پیش ببرید ولی وقتی لیست شما بزرگ شود، مثلا از 100 آدرس بیشتر شود، دیگر باید به دنبال ابزارهای مخصوص مدیریت لیست باشید و یا از سایت های مخصوص این کار استفاده کنید. هرچند شخصا تمایلی به نام بردن از سایت خاصی برای این کار ندارم، ولی چون خدمات سایت www.ymlp.com کمک بزرگی در این زمینه برای من بوده، همیشه آن را به دیگران پیشنهاد می کنم. سایت یاهو هم خدمات مناسبی در این زمینه ارائه می کند.


درس دوم
سایت شما ممکن است باعث پیروزی یا شکست شما شود. یک سایت با ظاهر حرفه ای نقش اساسی در موفقیت شما دارد. اگر در طراحی یک سایت حرفه ای چندان مهارت ندارید، حتما یک نفر حرفه ای برای این کار استخدام کنید. توجه داشته باشید که سایت حرفه ای به معنی یک سایت با امکانات گرافیکی بالا و بخشهای متحرک و یا حتی بخشهای Flash نیست. سایت حرفه ای در نگاه اول ممکن است خیلی هم ساده به نظر آید ولی ساختارمناسب، راحتی حرکت در سایت، دسترسی سریع به اطلاعات، سرعت بالا آمدن مناسب (مخصوصا با خطوط نه چندان مناسب ما)، وجود خدمات مناسب، خدمات پشتیبانی مناسب، پشتیبانی مناسب از زبان های مختلف و پارامتر های متعدد دیگری در حرفه ای شدن سایت شما موثر هستند. وجود یک مشاور در این زمینه در کنار شما، خیلی به شما کمک می کند.

درس سوم
اگر می خواهید پول زیادی بدست آورید، باید یک بازار خاص را انتخاب کنید که نیاز ویژه ای از مشتری را پاسخ دهد. مردم محصولات و خدماتی که نیاز شخصی آنها را پاسخ  دهند خیلی دوست دارند. اگر شما نفر اول در برآوردن این نیاز باشید، برنده هستید. سعی نکنید در سایت خود همه جور خدمات یا محصولات را ارائه کنید. مثلا برای خرید کتاب، یک سایت فرهنگی که روی فروش کتاب متمرکز است را انتخاب می کنید یا یک سایت که از فروش گل و اسباب بازی گرفته تا فروش لوازم منزل و شوکلات و کتاب ؟ حتی آمازون که همه چیز می فروشد، هنوز به عنوان یک کتاب فروشی شناخته می شود تا یک اسباب بازی فروشی.

درس چهارم
ایجاد ترافیک بالا برای سایت شما نیاز به صرف وقت و هزینه دارد. کلید ایجاد ترافیک بالا برای سایت شما، برقراری هرچه بیشتر ارتباط از سایر سایتها به سایت شما است. هرچند لیست شدن در موتورهای جستجو اولین قدم شما باید باشد ولی نباید به آن اکتفا کنید. دو روش خوب برای ایجاد ترافیک به سایت شما عبارت است از :
-  
برنامه همکاری فروش (Affiliate program) – چنین برنامه ای به برقراری صدها و حتی هزاران ارتباط از سایر سایتها به سایت شما کمک می کند. موضوع از این قرار است که شما برنامه ای طراحی می کنید که هرکس که خدمات و محصولات شما را از طریق سایت خود بفروشد، درصدی از فروش به او تعلق می گیرد. حتی برخی برنامه ها، در جلب مشتری، حتی اگر فروشی هم صورت نگیرد، پول می دهند.
-
ارائه خدمات و محصولات رایگانارائه چنین امکانات رایگانی به جذب ترافیک زیاد به سایت شما کمک خوبی می کند. مثلا ارائه مقالات رایگان که دیگران بتوانند در سایت خود از آنها استفاده کنند و به سایت شما ارتباط دهند. کتاب های الکترونیک رایگان، نرم افزار، فایل های صوتی که بتوانند در Flash از آنها استفاده کنند، ملودی های طراحی شده برای گوشی های موبایل و خیلی چیزهای جذاب دیگر.

درس پنجم
فروش محصولات و خدمات خودتان خیلی از فروش برای بقیه، سود آورتر است. برخی از برترین اقلام قابل فروش در اینترنت عبارتند از :

-  
نرم افزار
-
اطلاعات
-
سایت های اختصاصی
-
خدمات اینترنت

درس ششم
معمولا مردم دوست ندارند که در معرض فروش قرار گیرند و در مقابل آن مقاومت می کنند. شما خیلی موفق تر خواهید بود اگر در جهت ارائه کمک به مشتریان خود حرکت کنید. این کار با نوشتن مقالات مفید، دوره های آموزشی و یا حتی با حضور فعال در اتاق های گفتگوی مناسب با خدمات شما حاصل می شود. اعتماد، حرف اول را در تجارت اینترنتی می زند. شما باید در میان مخاطبین خود، اعتبار کسب کنید. اگر مشتری احساس کند که شما قبل از فکر کردن به فروش به او و بدست آوردن پول، می خواهید مشکل او را شناسائی کنید و به او در رفع نیازش، کمک کنید، خیلی راحت تر به شما اعتماد می کند.

درس هفتم
خودکار کردن کارها، وقت با ارزش شما را حفظ می کند. هرچند در تجارت، خیلی کارها را باید شخصا انجام دهید و درگیر آنها شوید، خیلی کارها را هم می توان خودکار کرد، مثل :

-
مدیریت لیست آدرسها
-
پیگیری ها با مشتری
-
پیام های خوش آمد گوئی
-
پیغام های تشکر
-
پیگیری سفارش ها
-
تایید سفارش ها

این کار با استفاده از سیستم های پاسخ گوی خودکار، کدها و برنامه های نرم افزاری قابل حصول است.

درس هشتم
سازمان مناسب کار، یک دلیل اصلی موفقیت تجارت شما است.

-
یک برنامه کاری زمان بندی شده برای هر روز خود تنظیم کنید.
-
از برنامه دریافت پست الکترونیک با قابلیت طبقه بندی نامه های دریافتی در زیر شاخه های مختلف استفاده کنید.
-
فایل ها و شاخه های موجود در رایانه خود را برای دسترسی راحت تر و سریع تر، تنظیم کنید.
-
یک صفحه "سوال و جواب های مکرر" برای سایت خود طراحی کنید.
-
برای پیام هائی که بصورت متناوب ارسال می کنید، یک ساختار مشخص تعریف کنید.
-
در رایانه خود یک صفحه شامل اطلاعات ورود به سایت هائی که با آنها همکاری دارید و آدرس وب آنها برای دسترسی راحت تر، تهیه کنید.

درس نهم
بالاترین اولویت برای شما باید خدمات پس از فروش مناسب و رضایت کامل مشتری باشد. هرچند داریم در مورد دنیای اینترنت صحبت می کنیم ولی با مردمی که در دنیای واقعی زندگی می کنند سروکار داریم. خیلی هم به ارتباط های مصنوعی و نرم افزاری و پست الکترونیک تکیه نکنید. خیلی از بازدید کنندگان سایت شما می خواهند با یک تفر در بخش خدمات مشتری شما حرف بزنند و بعد خرید کنند. از امکانات پشتیبانی زنده (Live Agent) در سایت خود استفاده کنید.

درس دهم
برای بدست آوردن پول، باید پول خرج کنید. شما باید در موارد زیر با دست باز سرمایه گذاری کنید :
-
رایانه
-
دسترسی به اینترنت
-
نرم افزار
-
ثبت دامنه
-
میزبانی سایت
-
آموزش شامل کتاب، سی دی و غیره
-
تبلیغات

درس یازدهم
هرچند قرار ما فقط ده درس مهم بود، ولی همیشه به خاطر داشته باشید که خطرناک ترین تهدید برای موفقیت شما و غیر حرفه ای ترین کار در اینترنت، SPAM است. همیشه از آن دوری کنید.

مطالب بالا، لیست کاملی نیست و فقط به عنوان شروع و راهنما می تواند مفید باشد. مطمئنا مسائل و نکات بسیاری هستند که باید مورد توجه قرار گیرند و شما بسیاری از آنها را می شناسید و به آنها عمل می کنید.

محمود بشاش

خودکشی دسته جمعی نرم افزارها

سرویس دولت‌الکترونیکی- طرح جامع امور مالیاتی کشور زمین‌گیر مشکل تاریخی بازار نرم‌افزار ایران شد.
 هفته گذشته نتایج فاز اول مناقصه بزرگ‌ترین پروژه اتوماسیون ایران در حالی اعلام شد که اختلاف فاحش ارقام پیشنهادی از سوی شرکت‌کنندگان، حکایت از حرکت انتحاری برخی از شرکت‌ها داشت.
 برندگان فاز نخست این پروژه که ارزش نهایی آن حتی تا یکصد میلیون دلار هم تخمین زده شده است و در صورت موفقیت انتظار می‌رود نظام درآمدی دولت را متحول کند عبارتند از شرکت‌های یاس ارغوانی، ایران سیستم، شرکت فناوری ایده‌گستر و کانون پرورش داده‌ها.
 گشایش پاکت‌های شرکت‌کنندگان مناقصه پس از هفته‌ها رسیدگی به صلاحیت فنی شرکت‌کنندگان صورت گرفت. در طی این نظام رسیدگی هر شرکتی که بیشتر از 60 امتیاز فنی به دست می‌آورد توانایی شرکت در آخرین مرحله فاز اول مناقصه طرح جامعه امور مالیاتی را داشت. این فاز از پروژه خودکارسازی و اصلاح امور و فرآیندهای مالیاتی شامل 5 پروژه بود که از این میان پروژه مطالعه امکان سنجی کانون‌های
پردازش مرکزی و مراکز داده‌ها (ردیف5) به علت آنکه فقط یک شرکت مدارک کامل جهت شرکت را ارایه کرد و چهار شرکت دیگر به علت نواقص پرونده، رد صلاحیت شدند تحت مناقصه قرار نگرفت اما چهار پروژه باقی‌مانده هر یک دارای دو متقاضی تایید شده به لحاظ فنی بودند که افشای تفاوت ارقام پیشنهادی توسط آنها به وسیله عصرارتباط از چالش جدید طرح نظام مالیاتی کشور در گام اول حکایت دارد.
 شکاف مرگبار
 برآوردهای اولیه از مبالغ پیشنهادی شرکت‌ها برای پروژه‌های مختلف می‌تواند تا حدود زیادی از شگفتی و دردسر جدید مسئولان سازمان امور مالیاتی کل کشور در روز گشایش پاکت‌های قیمت‌های پیشنهادی شرکت‌ها پرده بردارد.
 همان‌طور که در اعداد تقریبی پایین قابل مشاهده است علاوه بر دو اختلاف حدودا یکصد درصدی در یکی از موارد، میزان اختلاف دو رقم پیشنهادی حتی به یک هزار درصد هم می‌رسد که باید آن را یک شگفتی تمام‌عیار در تاریخ مناقصات به شمار آورد. جالب آنکه تخمین‌های اولیه صورت گرفته توسط شرکت فرانسوی بول (Bullet) هم به کنار گذاشتن رقمی نزدیک به 5 میلیون دلار برای هر یک از این پروژه ها حکایت دارد که با این حساب اگر نگاهی رویایی به فعالیت شرکت‌های نرم‌افزار ایرانی نداشته باشیم باید دست‌کم به یکی از دو نتیجه اظهار شده توسط کارشناسان رضایت داد؛ ابتدا آن که رکود کشدار و فلج‌کننده بازار نرم‌افزار سرانجام باعث شده است بخش قابل توجهی از بدنه شرکت‌های صاحب‌نام نرم‌افزاری ایران برای تعویق انداختن سقوط خود دست به ارایه قیمت‌هایی انتحاری بزنند تا به هر قیمتی پروژه‌ها را به دست آورند یا در حالت دوم گروهی از شرکت‌های کهنه کارتر که با چم و خم  قراردادهای دولتی آشناتر هستند ولی مانند سایر همکاران خود تحت فشار یک بازار خالی از سفارشات دولتی قرار دارند، می کوشند در چارچوب زمانی اجرای پروژه‌ با چانه‌زنی برای طرح‌های جانبی بر مبلغ پروژه بیفزایند.
 بن‌بست قانونی
 آگاهان بازار نرم‌افزار ایران معتقد هستند هر دو گونه اتفاقات بالا درنهایت به مرگی طولانی، کش‌دار و تکراری برای پرهزینه‌‌ترین پروژه حال حاضر نرم‌افزار ایران منجر خواهد شد چرا که درنهایت شرکت‌هایی که فقط به انگیزه حفظ بقا با نرخ‌شکنی وارد مناقصه شده‌اند قادر به اجرای مطلوب پروژه ها نخواهند بود و در آبرومندانه‌ترین حالت سازمان امور مالیاتی ناگزیر از پذیرش یک اجرای ناقص خواهد بود که البته در صورت عدم رضایت آنها به این آبروداری می‌تواند به یک جنجال و مناقشه قانونی هم منجر شود که باز هم در نهایت بازنده واقعی آن پروژه، طرح جامع امور مالیاتی و زمان‌بندی شکننده آن است.
 درباره آنکه حالت دوم چانه‌زنی هم در نهایت موجب می‌شود پروژه‌ها به درازا بکشند و دراجرای آن کم فروشی شود تردیدی نیست. پس در نهایت بن‌بست حالت اول در حالت دوم نیز اتفاق خواهد افتاد.
 عدم استفاده از شیوه نماتن و محدودیت‌های قانونی در ارجاع پروژه به نفر دوم مناقصات همگی پدیده‌هایی هستند که دست مدیران سازمان امور مالیاتی را در پالایش قیمت‌شکنی‌ها می‌بندند؛ به ویژه که قانون جدید برگزاری مناقصات موسوم به "اتاق شیشه‌ای" نیز از ابتدای سال آتی اجرایی خواهد شد و به همین سبب مسئولان این سازمان در تشکیل کمیسیون کارشناسی برای تجدیدنظر در نام برندگان با دشواری فراوانی مواجه هستند.
 نگاهی به گذشته
 طرح جامع مالیاتی را می‌توان رویای آرمانی سازمان امور مالیاتی و کل نظام درآمدی دولت ایران به حساب آورد که تاکنون با تکیه بر یک اقتصاد متکی به نفت از درآمدهای مالیاتی و شفاف‌سازی آن غفلت شده است. سابقه ایده اولیه این طرح حتی به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی باز می‌گردد که از آن زمان تاکنون انواع شرکای داخلی و خارجی شانس خود را در اجرای آن به صورت عبث آزموده‌اند.
 نهادهای صنفی به ویژه سازمان نظام صنفی رایانه به عنوان نهادی که اساسا هویت آن براساس قانون حمایت از پدیدآورندگان نرم‌افزار شکل گرفته است از ابتدای طرح جاری و واگذاری بخش‌های اولیه و تعریف پروژه به شرکت‌هایی چون دلویت (Deloit) و بول (Bullet) به شدت کوشیدند شرکت‌های نرم‌افزاری ایرانی را هم در بخش‌های اجرایی آن سهیم کنند که حاصل این تلاش را می‌توان در خودکشی امروز شرکت‌های نرم‌افزاری دید؛ جایی که یکی دیگراز عناصر غفلت سازمان نظام صنفی خودنمایی می‌کند.  شاید تنها مورد اقدام سازمان دراین مورد را می‌توان به هشدارهای شدیدالحن این سازمان درباره مرگ زودهنگام بخش نرم‌افزار به علت سیاست‌های اشتباه ، محدود دانست؛ پدیده‌ای که تاکنون هیچ عکس‌العمل رسمی به آن نشان داده نشده است .

مدیریت پروژه های فناوری اطلاعات

فناوری اطلاعات یک صنعت رو به رشد، پویا و فرا رشته ای است از این رو کاربری رو به رشد آن در رشته ها و شاخه های مختلف علمی و اجرایی غیرقابل اغماض است. با توجه به تغییرات مداوم و حرکت رو به جلو دانش فناوری اطلاعات و ظهور پدیده ها و امکانات جدید قابل استفاده در بخش های مختلف سازمان ها، مدیران باید از توانمندی لازم برای شناسایی تحولات جدید و نحوه استفاده از آنها در جهت افزایش راندمان کاری سازمان آگاه باشند. همانطور که اشاره شد فناوری اطلاعات یک دانش فرارشته ای است و به همین خاطر مدیران با هر تخصصی و در هر سازمانی به هنگام پیاده سازی و بهینه سازی فناوری اطلاعات نیازمند آگاهی پایه ای و دانش تخصصی نسبت به تحولات روز دنیای IT هستند.
جنبه ترکیبی فناوری اطلاعات با سایر علوم همچون تبلیغات، بازاریابی، مدیریت و... باعث می شود تا برای انطباق و پیاده سازی هر چه بهتر فناوری اطلاعات در یک بخش تخصصی مثل واحد بازاریابی یا آموزش یک سازمان نیازمند مطالعه، برنامه ریزی، و اجرای پروژه های کوتاه مدت و بلند مدت باشیم.
بنابراین مدیران علاوه بر توانایی سطح بالای علمی و اجرایی در زمینه دانش تخصصی مرتبط با بخش یا سازمان خود و اطلاعات مناسب در زمینه فناوری اطلاعات باید از قدرت و توانایی مناسبی برای برنامه ریزی و مدیریت فرایند پیاده سازی و توسعه فناوری اطلاعات برخوردار باشند. با این دیدگاه مدیران دقیقا می دانند که چه چیزی را در چه مکانی، در چه زمانی و با چه کاربردی می خواهند و از این طریق در سرمایه و وقت سازمان صرفه جویی خواهند کرد. برای دستیابی به دیدی کلی، روشن و با منطق آینده نگر لازم است تا تعریف درستی از نیازهای سازمان و برنامه های آتی آن صورت بگیرد و سپس با مکتوب کردن آنها به سازمان ها و شرکت های مختلف ارائه دهنده سرویس ها امکان دهیم تا پیشنهاد های خود را بر اساس نیازهای سازمان تهیه و در اختیار ما قرار دهند.
در واقع این فرایند راهی است برای سفارشی سازی پیشنهاد های ارائه شده برای یک پروژه خاص که از سوی افراد حقیقی و حقوقی مختلف صورت می گیرد. با این کار از تشتت فکری خدمات دهندگان و برداشت های اشتباه از امکانات و نیازهای سازمان جلوگیری می شود. در این مقاله با اصول تهیه یک درخواست طرح پیشنهادی یا همان RFP آشنا خواهیم شد.
هر ساله پروژه های متعددی در زمینه های مختلف فناوری اطلاعات شکل می گیرد و سازمان های مختلف بر اساس نیازهای حال و آینده خود اقدام به تعریف و پیاده سازی پروژه های مختلفی برای بهینه سازی عملکرد خود می کنند. سازمان ها همیشه هزینه های فراوانی را برای به ثمر رساندن پروژه ها متحمل می شوند و در بسیاری مواقع پروژه ها به دلیل های مختلف همچون ضعف مدیریتی، کمبود پول، از دست رفتن زمان و...به سرانجام مورد انتظار نمی رسند و این یعنی به هدر رفتن سرمایه و زمان سازمان، که می توان علت های مختلفی را برای آن بر شمرد.
پروژه های فناوری اطلاعات به دلیل ماهیت خود از جنبه های نو بودن آنها در ساختار سازمان ها و تخصصی بودن کار و نیاز به برون سپاری پروژه ها بسیار حساس هستند. یعنی در فاز نیاز سنجی و تعیین اولویت های سازمان باید بررسی ها و مطالعه های دقیق، کارشناسانه و آینده نگرانه ای صورت بگیرد.
در اصول مدیریت پروژه نخستین مرحله و گام برای آغاز یک پروژه در سازمان، شامل فرآیندی کارشناسی برای بررسی وضع موجود سیستم ها و امکانات فعلی، بازنگری در ساختار سازمان بر اساس تحولات درونی و بیرونی، بررسی جایگاه سازمان در بازار و موقعیت آن در برابر رقیبان، پیش بینی نیازهای کوتاه مدت و بلند مدت و بررسی تعریف سرویس های جدیدی و قابلیت انطباق یا ارتقاء سرویس های قبلی به وسیله آنهاست.
در کل مدیریت پروژه فناوری اطلاعات یا به دنبال ایجاد یک سیستم جدید بر اساس شرایط به وجود آمده و کارکردهای مورد نیاز سازمان است و یا در صدد بهینه سازی و ارتقاء سیستم های موجود برای تطبیق دادن روشها و سیستم های قبلی با نیازهای فعلی برای رسیدن به وضع مطلوب است. در هر دو رویکرد برای رسیدن به حداکثر بهره وری، باید مکانیسم ها و محدودیت های مختلفی همچون منابع انسانی، ابزارها، زمان، سرمایه، کیفیت و... را مورد توجه قرار دهیم . برای رسیدن به تمامی این اهداف و پاسخ به سوال های متعددی که پیش از آغاز هر پروژه در ذهن مدیران و مجریان پروژه نقش می بندد و برای جلوگیری از سوء تفاهم ها و برداشت های دوگانه و چند گانه از یک موضوع واحد و دست یابی به یک خط سیر مشخص و علمی برای پروژه لازم است تا سازمان اقدام به تهیه یک سند مطالعاتی و اطلاعاتی به نام RFP نماید

بزرگترین دانشگاه های آنلاین جهان

منظور از E-Learning یا آموزش الکترونیکی به‌طور کلی بهره‌گیری از سیستم‌های الکترونیکی مثل کامپیوتر، اینترنت، دیسک‌های چندرسانه‌ای، نشریه‌های الکترونیکی و خبرنامه‌های مجازی نظایر این‌هاست که با هدف کاستن از رفت و آمدها و صرفه‌جویی در وقت و هزینه و در ضمن یادگیری بهتر و آسان‌تر صورت می‌گیرد.

اگر دنبال محلی مناسب برای ادامه‌ تحصیل می‌گردید، کارشناسان می‌گویند بهترین محل تحصیل دانشگاهی است که شما را به هدفتان می‌رساند ... حتی اگر از آن‌ها دور باشید.

سال‌هاست که تحصیل در دانشگاه‌های آنلاین در بین بسیاری از مردم رواج یافته است. تنها در ایالت متحده آمریکا بالغ بر یک ملیون نفر درحال گرفتن مدارک معتبر تحصیلی خود از این سیستم‌های آموزشی در رشته‌هایی چون آموزش و پرورش، پرستاری، فناوری اطلاعات، بازرگانی، حسابداری، مهندسی نرم‌افزار، حقوق جزایی، مدیریت مراکز بهداشتی و درمانی و سایر رشته‌های موجود هستند. پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۰۷ از هر ۱۰ دانشجو یک نفر به‌طور تمام‌وقت در سیستم‌های آموزشی آنلاین ثبت‌نام کند.

دکتر مایکل کری(Michael Karry) دانشیار فناوری تعلیم و تربیت دانشگاه جورج واشنگتن در این‌باره می‌گوید: "مردم وقتی به سیستم‌های آنلاین آموزشی نگاه می‌کنند، تصور می‌کنند که این سیستم‌ها به سیستم سنتی لطمه وارد می‌کند. ولی من فکر می‌کنم در کل، سیستم آموزش و پرورش درحال رشد و تکامل است. بسیاری از افرادی که به واسطه داشتن کار تمام‌وقت و یا والدینی که مجبور به نگهداری از اطفال خود هستند و امکان شرکت در کلاس‌های سنتی و متداول را ندارند، می‌توانند به‌راحتی از طریق اینترنت به تحصیل خود ادامه دهند."

● تاریخچه آموزش مجازی

آموزش از راه دور برای اولین بار در قرن ۱۹ به‌عنوان تحصیلات مکاتبه‌ای(Correspondence Study) شناخته شد. پس از چندی تحصیلات مکاتبه‌ای با استفاده از سیستم پستی فراگیر شد و مدارس و دیگر موسسه‌های دارای صلاحیت به ارایه آموزش از راه دور با استفاده از پست پرداختند و ارتباط نوشتاری معلمان و دانش‌آموزان را برقرار کردند. ایالات متحده تنها کشور ارایه‌دهنده تحصیلات مکاتبه‌ای نبود، بلکه کشورهای اروپایی نیز از اوایل دهه ۱۸۴۰ دوره‌هایی برای آموزش خلاصه‌نویسی و زبان ارایه کردند.

در سال ۱۸۳۷ به‌خاطر هزینه‌های پستی, یک آوانگار انگلیسی به نام ایزاک پیتمن(Isaac Pitman) از تندنویسی(Shorthand) برای تدریس دوره‌های مکاتبه‌ای در بریتانیا استفاده کرد. وی روش خود را که مبتنی بر اصول آوایی به‌جای اصول املایی بود، در سال ۱۸۳۷ در کتابی به نام "الگوی صحیح تندنویسی" توضیح داد. روش خلاصه‌نویسی پیتمن در سال ۱۸۵۲ توسط برادرش بن پیتمن(Benn Pitman) در آمریکا معرفی شد. بن یک موسسه صدانگاری در ایالت اوهایو آمریکا برای تدریس خلاصه‌نویسی و نیز انتشار آثار مرتبط با آن بنیاد نهاد. روش خلاصه‌نویسی پیتمن با ۱۵ زبان تطبیق داده شده و امروزه یکی از پرکاربردترین روش‌های خلاصه‌نویسی در جهان است.

در سال ۱۸۴۴ ساموئل مورس(Samuel Morse) تلگراف الکتریکی را اختراع کرد. نخستین خط تلگراف بین شهرهای بالتیمور و واشنگتن در آمریکا کشیده شد و اولین پیامی که مورس ارسال کرد، چنین بود: "خدا چه ساخته است؟" مورس به‌دلیل ادعاهای حقوقی مخترعان رقیب و همکارانش نتوانست تا سال ۱۸۵۴ اختراع خود را ثبت کند.

● تعریف آموزش مجازی

منظور از E-Learning یا آموزش الکترونیکی به‌طور کلی بهره‌گیری از سیستم‌های الکترونیکی مثل کامپیوتر، اینترنت، دیسک‌های چندرسانه‌ای، نشریه‌های الکترونیکی و خبرنامه‌های مجازی نظایر این‌هاست که با هدف کاستن از رفت و آمدها و صرفه‌جویی در وقت و هزینه و در ضمن یادگیری بهتر و آسان‌تر صورت می‌گیرد.

البته سیستم‌‌هایی که تحت E-learning قرار می‌گیرند و امکان یادگیری از راه دور را فراهم می‌کنند بسیار متنوع هستند، ولی در وهله اول آنچه که مهم است آگاهی علاقه‌مندان از نوع این سیستم‌ها و انتخاب صحیح و نحوه استفاده درست از آن‌هاست. این سیستم‌ها گاهی می‌توانند جایگزین کلاس‌های حضوری هم باشند. در عین حال برای افراد سخت‌کوش و علاقه‌مند می‌تواند مکمل کتاب و کلاس باشد. در یک جمله می‌توان گفت E-Learning آوردن یادگیری برای مردم است به‌جای آوردن مردم برای یادگیری. در یادگیری الکترونیکی غیر از اینترنت، دیسک‌های آموزشی، ویدئوهای آموزشی و همچنین ماهواره استفاده می‌شود .آمار نشان داده است که در سال ۱۹۹۹ بالاترین روش آموزش الکترونیکی با ۵۳ درصد مربوط به دیسک‌های آموزشی می‌شده است، ولی برای سال ۲۰۰۶ پیش‌بینی می‌شود که E-Learning مقام اول آموزش را با ۶۳ کسب کند.

روبرت مرداک(Rupert Murdoch ) که روی آخرین فناوری‌های آموزش مجازی کار می‌کند می‌گوید: " I think education is going to be a very big part of the Internet"یعتی آموزش بخش عظیمی از اینترنت را به‌خود اختصاص خواهد داد.

این شخص هم‌اکنون درحال سرمایه‌گذاری در جهت درست ‌کردن بزرگ‌ترین دانشگاه مجازی دنیاست. E-Learning باعث رشد اقتصادی شرکت‌ها و مراکز تجاری در دنیا شده است. مرکز IDC اعلام کرده، رشد اقتصاد در زمینه E-Learning در سال ۲۰۰۰ از ۳/۴ میلیارد دلار به ۲۳/۱ بیلیون دلار در سال ۲۰۰۴ رسید که این رقم یک رشد ۶۸ درصدی را در هر سال نشان می‌دهد.

آموزش الکترونیکی روش‌های آموزشی کنونی را تکمیل می‌کند و در بعضی از موارد جایگزین آن می‌شود. یکی از رویکردهای اصلی آموزش الکترونیکی، آموزش ترکیبی به معنی به‌کارگیری بیش از یک رسانه در امر آموزش است که از این موارد می‌توان به ترکیب آموزش توسط معلم و ابزارهای بر پایه وب اشاره کرد که البته با این روش، آموزش الکترونیکی جایگزین آموزش کنونی نمی‌شود، بلکه آن را تکمیل می‌کند. هرچند که در موارد بسیاری آموزش الکترونیکی به‌تنهایی می‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای آموزشی باشد.

در قرن جدید تنها چیزی که شما را می‌تواند از بقیه رقبا جلوتر بیندازد، یادگیری سریع‌تر است. هم‌زمان و همراه با تحولات و تغییرات وسیعی که در جهان به‌وجود آمده است، رویکردها و دیدگاه‌های اندیشمندان نسبت به آموزش و یادگیری نیز تحولاتی داشته است. در گذشته جهت آموزش Training را به‌کار می‌بردند که به‌معنای آموزش‌ دادن همراه است و اکنون واژه Learning به‌کار برده می‌شود که به معنی آموزش گرفتن است. در آموزش سنتی چون مبنای کار در آموزش ‌دادن همراه بوده است، در نتیجه آموزش به‌صورت اجبار، تنبیه و با زور همراه بوده و در نتیجه افت تحصیلی چه در کلاس درس و چه در خارج از کلاس را به همراه داشته است، اما در Learning چون خود فرد خواسته است که یاد بگیرد، همراه با بازدهی بالایی است. در سال ۱۹۹۵ شرکت IBM در ژاپن بخش آموزش منابع انسانی خود را از نام Training به نام Education تبدیل کرد.

● ارتباطات مجازی

تحقیقات توسط صاحب‌نظران نشان داده است که ۷۵ درصد از کلاس‌های آنلاین به‌طور غیرهم‌زمان انجام می‌شود. این به این معناست که دانشجویان می‌توانند به‌راحتی با استادان خود ارتباط برقرار کرده و در کلاس درس شرکت کنند، بدون اینکه این کار را هم‌زمان با استادان و یا سایر دانشجویان انجام دهند. این خاصیت به‌ویژه برای دانشجویانی که در نقاط دیگری از جهان دارای ساعات متفاوتی با مرکز آموزشی هستند بسیار ارزشمند است. البته سیستم‌های آموزشی آنلاین نیز در شرایط خاصی ایجاب می‌کنند که استادان و دانشجویان هم‌زمان وارد سیستم اینترنت شوند. این حالت بیشتر در مواقعی که کلاس حالت تکنیکی داشته، مثلا واحدهای آزمایشگاهی و یا در صورتی که تجربه کردن فرآیندها و گرفتن بازتاب و نتیجه فوری ضرورت دارند، انجام می‌شود.

برخلاف اینکه در آمریکا استفاده از اینترنت با سرعت‌ بالا درحال افزایش است، هنوز تعداد زیادی از دانشجویان سیستم‌های آموزشی آنلاین از روش‌های مطمئن اینترنت با خط تلفن استفاده می‌کنند. به عقیده برخی کارشناسان، تنها تقاضا برای آموزش از طریق اینترنت نیست که درحال گسترش است، بلکه این رشد با همان روند در سایر زمینه‌ها مانند بازی‌های اینترنتی نیز درحال افزایش است. وقتی کاربران می‌توانند از طریق اینترنت با سایر افراد گفت‌وگو کنند، بنابراین حتما می‌توانید به‌صورت آنلاین آموزش هم ببینید.

● هزینه کلاس‌ها

یک نکته مهم که باید آن را برای کلیه سیستم‌های آموزشی آنلاین و غیرآنلاین مورد توجه قرار داد، هزینه است. گرفتن مدرک در کل هزینه‌بر است. سیستم‌های آموزشی آنلاین در نگاه اول ارزان‌تر از سیستم‌های سنتی به نظر می‌رسند. در یک نگاه گذرا و سطحی ممکن است که کاربران تصور کنند سیستم‌های آموزش و پرورش آنلاین ارزان‌تر هستند، چراکه این مراکز آموزشی قیمت‌های کمتری را ارایه می‌دهند و دانشجویان در کلاس‌های کمتری شرکت می‌کنند. اما چنانچه به‌طور کلی به این مسئله نگاه کنید، درمی‌یابید که هر دو سیستم در واقع دارای هزینه یکسانی هستند. در صورتی که هزینه‌های مربوط به شهریه ثبت‌نام و تهیه وسایل و مواد لازم برای کلاس‌های آنلاین در نظر گرفته شود، درمی‌یابیم که این دو سیستم تقریبا یکسان هستند. بخشی از این واقعیت به‌واسطه این است که بعضی از مراکز آموزشی درحالی که کلاس‌های رایج معمولی را ارایه می‌دهند، کلاس‌ها و واحدهای آنلاین را نیز ارایه می‌دهند.

سیستم‌های آموزشی آنلاین به‌ویژه برای دانشجویان بین‌المللی بسیار مقرون به‌صرفه هستند، زیرا آن‌ها می‌توانند در هزینه‌هایی چون هزینه مسافرت و تهیه مسکن و هزاران هزینه‌های کوچک دیگری که به‌دنبال نقل ‌مکان به یک منطقه جدید پدیدار می‌شود، صرفه‌جویی کنند. علاوه بر صرفه‌جویی‌های مالی، شما می‌توانید با شرکت در کلاس‌های آنلاین در وقت خود نیز صرفه‌جویی کنید.

● ارزیابی مجازی

به‌منظور ارزیابی مراکز آموزشی آنلاین، دانشجویان به‌طور معمول به چهار نکته اصلی توجه می‌کنند: "اعتبار، عوامل تکنولوژیکی، نام دانشگاه و مرکز آموزشی و البته هزینه." اعتبار و امتیاز یک مرکز آموزشی از اهمیت بسیاری برخوردار است. طبیعی است که هر چقدر یک مرکز آموزشی از اعتبار بیشتری برخوردار باشد، دارای سیستم آموزشی بالاتری نیز خواهد. عوامل تکنولوژیکی از دیگر عوامل مهمی هستند که به آن‌ها توجه می‌شود. دانشجویان بیشتر خواهان سیستم‌هایی هستند که بتوانند در آن با استادان و سایر دانشجویان ارتباط برقرار کنند، نه سیستم‌های خشکی که فقط دارای مطالب درسی بوده تا دانشجو بتواند آن‌ها را چاپ کند و به‌خاطر بسپارد و یا جلسات بحث یک‌طرفه‌ای که دانشجو می‌تواند سؤالات خود را در آن مطرح کند. در این‌جاست که مسئله آنلاین بودن غیرهم‌زمان و همچنین نوع سیستم ارتباطی اینترنتی که یک مرکز آموزشی طلب می‌کند مطرح می‌شود. اعتبار نام دانشگاه بسته به انواع رشته‌هایی که هر مرکز به‌طور آنلاین ارایه می‌دهد و همچنین جامعیت مدارک آن‌ها تعیین می‌شود. در نهایت یکی از عوامل اصلی جهت ارزیابی دانشگاه‌های آنلاین هزینه آن‌هاست.

عوامل فرعی دیگری نیز در این ارتباط مورد توجه قرار می‌گیرند. برای مثال تعداد دانشجویان هر کلاس چند نفر است که در پاسخ این سؤال باید بگوییم تعداد مناسب برای کلاس‌های آنلاین معمولا ۱۵ نفر است. برای دانشجویان بسیار مهم است که بدانند استادان آن‌ها با چه ضوابط و کیفیتی برای تدریس انتخاب می‌شوند.

●● بهترین دانشگاه‌های آنلاین

● دانشگاه فینیکس

▪ http://www.phoenix.edu

رشته‌های آنلاین ارایه شده: این مرکز آموزشی ۲۳ رشته مختلف در سطوح لیسانس و فوق‌لیسانس در زمینه‌های پرستاری، حقوق جزایی، بازاریابی و آموزش و پرورش ارایه می‌دهد. علاوه بر این، این دانشگاه دوره‌های کوتاه‌مدتی را به‌همراه گواهی مربوطه ارایه می‌کند. پرطرفدارترین رشته‌های این مرکز عبارتند از فناوری بازرگانی، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان.

● والدن

▪ http://www.walden.edu

رشته های آنلاین ارایه شده: دانشگاه والدن دارای ۲۴ رشته مختلف آنلاین است. رشته بازرگانی و امور اداری تنها رشته لیسانس این دانشگاه است. بقیه رشته‌ها مانند بهداشت عمومی، بازاریابی، روانشناسی، علوم انسانی و سایر رشته‌ها در سطح فوق‌لیسانس ارایه می‌شوند.

● رجیس(Regis)

▪ http://www.regis.org

رشته‌های آنلاین ارایه شده: بازرگانی و امور اداری، فناوری اطلاعات، علوم کامپیوتر، مدیریت، امور اداری عمومی، مهندسی نرم‌افزار و رشته‌های مختلف دبیری.

● Ellis College of NYIT

▪ http://ellis.nyit.edu

رشته‌های آنلاین ارایه شده: حسابداری، علوم رفتارشناسی، بازرگانی و امور اداری، الکترونیک و ایمنی اطلاعات، ادبیات زبان انگلیسی، بازرگانی و امور اداری.

● American Intercontinental University

▪ http://www.aiu.edu

رشته‌های آنلاین ارایه شده: بازرگانی و امور اداری، مدیریت مراکز درمانی، توسعه و روانشناسی سازمانی، بازاریابی، فناوری اطلاعات، ارتباطات دیداری، حقوق جزایی و تعلیم و تربیت.

● DeVry University

▪ http://www.devry.edu

رشته‌های آنلاین ارایه شده: بازرگانی و مدیریت اداری، سیستم‌های اطلاعات کامپیوتری، فناوری اطلاعات بهداشتی، فناوری اطلاعات، مدیریت ارتباطات و شبکه، سیستم اداری شبکه، مدیریت فنی.

● eCornell University

▪ http://www.ecornell.com

رشته‌های آنلاین ارایه شده: این دانشگاه در پنج زمینه مدارک خود را متمرکز کرده است: هتلداری و مدیریت سرویس‌های غذایی، مدیریت مالی، مدیریت استراتژیک و رهبری، مدیریت اضطراری و مدیریت منابع انسانی.

● University of Maryland- University College

▪ http://www.umuc.edu
رشته‌های آنلاین ارایه شده: ۲۳ رشته لیسانس، ۴۳ لیسانس با دانشنامه، ۱۸ رشته فوق لیسانس، ۳۸ رشته فوق‌لیسانس با دانشنامه و دکترا در رشته مدیریت. تعدادی از واحدها به‌صورت آنلاین ارایه نمی‌شوند.

● Strayer University

▪ http://www.strayer.edu

رشته‌های آنلاین ارایه شده: حسابداری، بازرگانی، آموزش و پرورش، مطالعات عمومی، امور اداری خدمات درمانی، فناوری اطلاعات و امور اداری عمومی.